نیروهای بسیج سازندگی در چند ماه اخیر حضور فعالی در روستاهای محروم روداب داشته و خدمات ارزنده ای به این روستاها ارائه نموده اند. ( گزارش فعالیتهای بسیج سازندگی به زودی ارائه میشود)
اطلاعات تکمیلی در مورد این حادثه به زودی!
مسجد جامع روستای برآباد در رمضان المبارک امسال حال و هوای خاصی به خود گرفته است و بی شک حضور روحانی آگاه و با بصیرت در آن نقش بسزائی ایفا میکند.
حجت الاسلام علیمحمدی چند روزی است که مهمان روستای برآباد شده، وی که سابقه فعالیت درخشانی از خود در شهر روداب به یادگار گذاشت در این چند روز توانسته با مدیریت و برنامه ریزی مناسب فضای معنوی خاصی را در این روستا بوجود بیاورد.
یکی از فعالیت های مختلف ایشان برگزاری نماز صبح می باشد که به گفته ساکنین روستا در نوع خود بی نظیر است.
جمعه 6 مرداد1391 ساعت: 6:2 | توسط:هادی قلعه نوی | ||||
بچه لقمه ای غذا می خورد و بلند می شد می دوید مادرش مدام داد می زد:مهدی بیا!
برگشت و به من گفت:این قدر که من اینو هر روز صدا می زنم،اگه اصل کاری رو صدا می زدم ،تا حالا اومده بود
توجه توجه:اقا جان اگه تا حالا از خودت (امام جمعه،همکاری بیشتر برخی از مسئولین روداب،نزدن 6حلقه چاه در روداب،و غیره...)را طلب کرده بودیم حال روزمون این نبود!!!
|
کشاورزان رودابی با ارئه نامه اعتراض آمیز و چندین برگ امضاء معترضین ، اعتراض شدید کشاورزان و اهالی را به اطلاع مدیریت رسانده و خواستار پیگیری و انجام تمهیدات لازم از سوی مدیریت آب منطقه ای شدند.
آنچه برای تمامی مدیران و کارشناسان محترم آب منطقه ای استان خراسان رضوی و شهرستان سبزوار به وضوح روشن و مبرهن است و آمار و اطلاعات کارشناسان آن سازمان هر ساله بر آن صحه می گذارد افت شدید سطوح آب سفره های زیرزمینی در محدوده دشت روداب می باشد
در سالهای گذشته با توجه نشست زمین و بوجود آمدن شکافی به طول تقریبی یک کیلو متر در محدوده روستای ملوند و روستای براباد (این نشست ها در مناطق مختلف تا سال جاری ادامه داشته است) موجب شد تا نگاه جامعه دانشگاهی به این خطه معطوف شود. و تتیر پایان نامه محققان و دانشگاهیان زیادی بررسی علل افت آبهای زیر زمینی و نشست زمین روداب قرار گیرد.
محققان در پایان بررسی ها خود برداشت بیش از حد را، علت اساسی شکل گیری نشست ها عنوان نموده و راهکارهای متنوعی را برای جلوگیری از ادامه این روند ارائه کردند، من جمله جلوگیری از حفر مجدد چاه و کاهش برداشت از چاههای آب کشاورزی.
با توجه به اوصاف بحرانی سفرهای آب زیر زمینی محدوده دشت روداب (اینجا را هم حتما بخوانید+) ماه گذشته در کمال ناباوری مطلع شدیم برخی از صاحبنظران محلی جهت تأمین آب شرب شهروندان محترم ششتمد سخن از حفر چاه در دشت روداب به میان آورده و سعی دارند این تفکر کاملا غیر علمی و مخالف با عدالت ورزی را اجرا نمایند.
همانطور که اشاره شد دشت روداب جزء مناطق بحرانی آب می باشد در سالیان گذشته با پیگیریهای مکرر آب منطقه ای و صدور جریمه های سنگین برای کشاورزان رودابی کشاورزان مجبور شدند تا برداشت خود را کاهش دهند و با این کاهش سطح درآمدی آنان نیز کاهش یافت بگونه ای که بعضا قشر جوان به علت عدم درآمد شروع به مهاجرت به سایر نقاط نمودند که با اندک تأمل در نرخ رشد جمعیتی روستاها در دهه گذشته این امر مشهود است.
به دلایل فوق این حفاری موجبات نارضایتی شدید و اعتراض کشاورزان رودابی شده و آبرسانی به شهر ششتمد از طریق حفاری در دشت روداب نوعا بی عدالتی و تضییع حقوق ساکنین روداب است.
پنجشنبه 5 مرداد1391 ساعت: 11:30 | توسط:محمود | ||||
باسلام می خواستم خدمت همه دوستان امور آب سبزوار بگویم نیاز آب شرب ششتمد معقول وبجاولی با توجه به اینکه سد سنگرد چند سالی است که احداث گردیده وعملا آبگیری شده است واراضی زیر سددارای پتانسیل مناسب آب می باشدوفاصله مناسبی هم با شهر ششتمد داردواز طرفی دشت روداب به علت برداشت زیاد بامشکل روبروست لذا شایسته است تا امور آب نسبت به تغییر محل چاه مزبور اقدام واز تنش بوجود آمده جلوگیری فرمایند |
پنجشنبه 5 مرداد1391 ساعت: 10:29 | توسط:مدئیان رفاقت | ||||
سلام اقای ترشیزی می خواستم تو وب خودتون یکمی کل کل کنم گفتم بی حرمتی به عزیزان نباشه ما گفتیم زمانی که خودبخش اب شربش روازسبزوارداردتامین میکندششتمداین وسط چیکارس؟ درسته اگرخودمنطقش اب نداشته باشد حرف شما درسته ازبنگو تادهانه کیذورمگه چقدر راهه بروببین، ببین فقط ازدهانه کیذور کل اب سبزواررامی شودتامین کرددرسته روداب مسئولی درستی نداردولی این بارمردمش اگاه هستندوتااخرین قطره خون خودمیجنگیم این یگ شعارنیست جرات دارندفقط یگ کلنگ بزنندببینند چه شورشی به پا میشه!! |
پنجشنبه 5 مرداد1391 ساعت: 5:53 | توسط:مدئیان رفاقت | ||||
بی عدالتی که چه عرض کنم ببین روستاهای براباد شمس ابادتاته بخش اب شربشان ازسبزوار به وسیله تانکرتامین میشود این چه معنی میده!! (بی ... مسئولین ) هرکس اولین کلنگ رودردشت روداب بزندباخون خودش بازی کرده اینجادیگر اب روداب نیست که کسی حرکتی نکند همگی با هم خواهیم جنگید . |
پنجشنبه 5 مرداد1391 ساعت: 9:42 | توسط:ترشیزی - مدیر سایت روستای برگو | ||||
سلام ببین عزیز من! اولا آب نعمت خداست و مال کسی نیست که بخاد دعوا کنه و جلو گیری و لی باید به حق و انصاف تصمیم گرفت ! اگه ششتمدیها آب برای خوردن نداشته باشند از هر جای دنیا که باشد باید اب خوردنشان تامین شود چه برسد به روداب!حال اینکه چرا روداب انتخاب شده قضیه اش جداست! البته بعید میدانم که ششتمد با وجود منطقه کوه مش آب آشامیدن نداشته باشد شما الان اگر به روستاهای گاچ و دیوانخوی و بیزخ و باداشیان و ..... سری بزنید متوجه می شوید که چقدر آب مازاد کشاورزی دارند که همان آب را برای خوردن هم مصرف می کنند که البته برای استفاده بهداشتی به یک سری سازو کارها نیاز دارد چون اولا همه ما مسلمانیم و می دانیم آب آشامیدن واجب تر از آب کشاورزی است و اگر ششتمدی ها نتوانند آب آشامیدن را از جایی دیگر تامین کنند وظیفه مان است که به انها آب بدهیم |
سنت حسنه بیدار کردن مردم در سحرهای ماه مبارک رمضان در روستای برگو
هر منطقه از کشور دارای آداب ،رسوم و عقایدی هستند که ریشه در عقاید دینی و ملی آنان دارد . این آداب و رسوم که بخشی از فرهنگ بومی یک منطقه را شامل می شود بارزترین عنصر هویت بخشی مردمان یک ناحیه به شمار میآید .
1- کوبیدن دیوار همسایه
در ماه رمضان همسایه ها قرار می گذارند هر کسی سحر زودتر بیدار شود همسایه های دیگر را هم بیدار کند . در صورتی که خانه ها دیوار به دیوار باشد با کوبیدن مشتهای پیاپی به دیوار، همسایه شان را بیدار می کنند.
2- حلب زدن
برخی از مردم برای ثواب شب زنده داری میکنند و سحرهای ماه رمضان با جارکشیدن و با کوبیدن چوب بر حلب, مردم را بیدار میکنند.
در روستای برگو اغلب مردم در سحرهای ماه رمضان با صدای حلب زدن از خواب بیدار می شوند. حلب(چلک) زدن را در دو نوبت می زدند : نوبت اول توسط فردی بنام"اق مهدی" دو ساعت به اذان صبح که به آن طبل اول میگوییم و وسط روستا راه میرود. ابتدا سه ضربه به قوطی می نوازد، بعد با این آهنگ شروع به نواختن حلب(چلک) می کند:" خانم وخ پلو بپز، وخ پلو بپز، وخ بارا به مدبخ" (وخ=پاشو)
و نوبت دوم توسط "عزیزا...حسنی" یک ساعت به اذان که طبل دوم گفته می شود.
چلک اول به این منظور زده می شد تا کدبانوی خانه از خواب برخیزد و مشغول تهیه سحری بشود. البته آنهایی که سر شب غذا می پختند با صدای طبل اول از بستر برنمی خیزند و با طبل دوم بیدار می شوند . به این وسیله کسانی نیز که خواب می ماندند هم از خواب بیدار می شوند. طبل دوم هم برای آن نواخته می شود تا متوجه نزدیک شدن سحر بشوند. با صدای طبل دوم کدبانوی خانه غذا را ازسر اجاق بر می دارد و آماده خوردن سحری می شوند. (چلک = قوطی خالی شده روغن جامد 17 کیلویی)
در قدیم الایام در سبزوار هم برای آگاهی از وقت سحر و افطار از توپ که به آن " شمخال" می گفتند و از طبل و شیپور استفاده می کردند. برای زدن طبل مرشدی طبلش را با دو قطعه چوب مخصوص طبالی برمی داشت و به گلدسته مسجد جامع که بلندترین گلدسته مساجد سبزوار است و وسط شهر قرار دارد می رفت. ابتدا سه ضربه به طبل می نواخت، بعد با آهنگ شروع به نواختن طبل می کرد
3- کوبیدن درب منازل
از دیگر راه های بیدار کردن مردم در سحر های ماه رمضان رفتن موذن یا یکی از اهالی روستا به درب خانه مردم و زدن در خانه ها برای بیدار کردن مردم است.
با مطالعه مراسم ویژه ماه مبارک رمضان در روستای برگو این نکته بیشتر نمایان می شود که سنتهای ماه بهار قرآن حتی بیشتر از مراسم بهار طبیعت مورد اقبال و احترام عمومی است.
شایان ذکر است که مرحوم حاج برات الله ترشیزی موذن روستای برگو جای خالیش در روستا کاملا مشهود است و هنوز کسی نتوانسته جای او را پر کند حتی پسرش رستم و دیگر بزرگان ده...
گرداوری شده توسط: علی ترشیزی - مدیر وب سایت برگو
خبرگزاری فارس: رئیس امور عشایری سبزوار از اجرای عملیات آبرسانی به محله عشایری چاه شند این شهرستان خبر داد.
به گزارش خبرگزاری فارس از سبزوار، محمد نبویفرد ظهر امروز در پاسخ به خبرنگار فارس در سبزوار اظهار کرد: اعتبار اجرای عملیات آبرسانی به محله عشایری چاه شند سبزوار، 7 میلیارد و 500 میلیون ریال است که از محل اعتبارات ملی تامین شده است.
وی مدت زمان اجرای طرح را 3 ماه اعلام کرد و افزود: در راستای گسترش شبکه آبرسانی به محلههای عشایری، عملیات اجرای شبکه آب شرب چاه شند از محل مجتمع ظفر شرکت آب و فاضلاب روستایی شهرستان به حجم 23 کیلومتر به منظور بهره مندی 57 خانوار عشایری آغاز شده است.
رئیس امور عشایری سبزوار ادامه داد: محلههای عشایری چاه تلخ، گراب و شند با جمعیتی معادل 95 خانوار، سال گذشته با عملیاتی در حجم 42 کیلومتر، از آب شرب بهداشتی بهرهمند شدند.
دیر زمانی است که برخی از مردان اجتماع ما گویا یادشان رفته است که در نگاهشان مدیریت و کنترل داشته باشند!!! متاسفانه امروزه یکی از معضل های رفتاری در جامعه ما از بین رفتن حیا در نوع نگاه مردان است . وقتی به عنوان یک خانم در خیابان های شهر با هر نوع حجاب و پوششی راه می روی ، متوجه می شوی که برخی از آقایان در هر کسوت و لباسی تو را با نگاه نشانه می روند ، نه نگاهی که خیال کنی گذرا باشد ، بلکه نگاهی کاملا دقیق و همه جانبه است . جای بسی تاسف دارد که مردانی با ظاهر مذهبی نیز از این قاعده مستثنی نیستند . بهتر است بگوییم در بسیاری از این دست نگاه ها حجب و حیایی وجود ندارد .
اگر از بسیاری از این آقایان پرسیده شود که چرا نگاهی از سر کنجکاوی زیاد به خانم ها می کنند اکثرا جواب خواهند داد که می خواهند بدانند، خانمی که به آن تماما نگاه می کنند از چه سنخی است و آیا از نظر اخلاقی سالم است یا نه؟ گاهی وضع از ین هم بدتر است و این آقایان با کمال وقاحت می گویند حجاب آن ها باعث می شود که به ایشان نگاه شود . آیا به نظر شما این توجیه ها درست است ؟؟ این نوع از دلیل تراشی ها سر پوش گذاشتن به هوی و هوس قلمداد می شود. در واقع این آقایان به نوعی بیماری نگاه مبتلا هستند که به آن چشم چرانی گفته می شود ، و خودشان خبر ندارند .
مردان ما یادشان رفته است که در تعالیم دینی ما ؛ در قران و احادیث بارها و بارها سفارش شده است که مردان چشمان خود را به زیر بیندازند . و نگاه به زنان نامحرم تیری از تیرهای شیطان است و هیچ توجیهی هم پذیرفته نزد پروردگار نخواهد بود .
با چنین توجیهاتی از سوی آقایان قلم عفوی بر گناهشان کشیده نمی شود ، بلکه ایشان گناه بیشتری بر گناهان خود اضافه می کنند. اگر قرار باشد که مردی به هر بانویی نگاه کند برای این که مطمئن شود که از چه سنخی است ، علاوه بر بیماری چشم چرانی ، دچار بیماری اخلاقی تجسس هم می باشد. زیرا چنان که در قران مجید هم آمده است بسیاری از تجسس ها همراه با ظن و گمان است و ظن و گمان نیز حرام است. از طرف دیگر ، زمانی فرد می تواند به دنبال سالم یا نا سالم بودن زنی برود که بخواهد به عنوان مثال؛ برای ازدواج یا شغلی تحقیق کند ، نه این که هر خانمی با هر نوع پوششی در خیابان از تیر رس نگاهی در امان نباشد .
نگاه کردن به خانمی به علت بد حجابی هم توجیه مناسبی نیست و از چند دلیل هم جدا نمی باشد . اول این که چون فرد نمی تواند نفس خود را کنترل کند این گونه از حرف ها را می زند و دوم فرد راحت طلبی است و نمی خواهد زحمتی برای خود سازی بکشد . و در نهایت این که علت رفتار خود را خارج از وجود خودش جستجو می کند .
یکی از علت های اصلی که بر این مسئله موثر است، این است که در خانواده ها و جامعه ی ما تربیت برای نوع نگاه کردن وجود ندارد. خانواده ها و اجتماع ما در بسیاری از موارد سخت گیری های مناسبی دارد اما در بعضی از مواقع تذکر و یاد دهی مسائل اخلاقی و تربیتی را فراموش کرده است . یکی از این مسائل دخالت نکردن در امور دیگران است ، ما هنوز یاد نگرفته ایم به مسائل دیگران، اگر خودشان نمی خواهند توجه و یا کنکاش نکنیم حتی با نگاه! و هنوز نمی دانیم حتی بعضی از مسائلی را که می بینیم باید خود را به ندیدن بزنیم. بنابراین چون هیچ الگوی تربیتی در این زمینه وجود ندارد، از سوی مردان هیچ توجیهی برای انجام ندادن این رفتار اجتماعی نیز وجود ندارد . حتی مردان ما یادشان رفته است که در تعالیم دینی ما ؛ در قران و احادیث بارها و بارها سفارش شده است که مردان چشمان خود را به زیر بیندازند . و نگاه به زنان نامحرم تیری از تیرهای شیطان است و هیچ توجیهی هم پذیرفته نزد پروردگار نخواهد بود .
جالب است که بسیاری از مردان متاهل زمانی که با همسرانشان در خیابان راه می روند دست به چنین رفتاری نمی زنند ، اما در زمان تنهایی و یا با دوستان خود روی به چنین رفتار بیمارگونه ای می آورند .
فاطمه رئیسی
بخش اجتماعی تبیان
دختران فراری در دام اهداف نامشروع
یکی از این ناهنجاریها فرار دختران نوجوان و جوان از خانه است. دختران فراری به دخترانی اطلاق میشود که به دلایل مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی برای رهایی از وضع موجود و دستیابی به خواستهها و آرزوها در خارج از خانه فرار میکنند.
این پدیده از نظر خانوادههای ایرانی به قدری زشت و شرمآور است که تا جایی که بتوانند این مسئله را از نزدیکترین دوستان و بستگان نیز پنهان میکنند. زیرا دختران بسیار آسیبپذیرتر از پسران هستند و آثار و تبعات سوء فرار بر آنان بسیار بیشتر است. اقدام به فرار از خانه نوعی واکنش به شرایطی است که از نظر فرد نامساعد و غیرقابل تحمل است که با هدف دستیابی به آرزوها و برخی آزادیها در محیط خارج از منزل صورت میگیرد. اینان آمال و آرزوهای خود را در خارج از خانه و یا حتی خارج از کشور جستجو میکنند اما راه دستیابی به این آرزوها فرسنگها با آنچه که در واقعیتهاست فاصله دارد. برخی از دختران برای اولین بار از منزل فرار میکنند و با تلاش مددکاران اجتماعی و آگاه شدن خانوادهها برای حل مشکل، دیگر این اتفاق تکرار نمیشود اما در برخی موارد دیده شده که دختران پس از بازگرداندن باز هم بارها از منزل میگریزند. لازم است ذکر شود که گرچه ممکن است دختری برای یک بار اقدام به فرار کند و دیگر این عمل را مرتکب نشود، اما به دلیل آزارهایی که در طول مدت فرار اعم از جنسی و غیره میبیند، اثرات سوء روانی بر وی باقی میماند و در آینده ممکن است با مشکلات روانی مواجه شود.
گرچه ممکن است دختری برای یک بار اقدام به فرار کند و دیگر این عمل را مرتکب نشود، اما به دلیل آزارهایی که در طول مدت فرار اعم از جنسی و غیره میبیند، اثرات سوء روانی بر وی باقی میماند و در آینده ممکن است با مشکلات روانی مواجه شود
از آنجا که اغلب دختران فراری پس از چند ساعت درگیر باندهای فساد و خلافکاری میشوند، بنابراین این پدیده علاوه بر اینکه مخاطراتی برای دختر و خانواده وی ایجاد میکنند موجب افزایش جرم، جنایت و فساد در جامعه میشود. وقتی خانه محلی ناامن، سرد و پر از مشکل باشد، فرد پس از فرار با کوچکترین محبت و ابراز همدردی و به دلیل کمتجربگی و سن پایین آرامش را در خیابان و در کنار غریبهها جستجو میکند و به سادگی در دام افراد گرگ صفت جامعه میافتد و بلافاصله در اولین اقدام، مورد اذیت و آزار جنسی قرار میگیرد. یک دختر فراری هنگام فرار قصد پیوستن به مکانهای جرم خیز و درگیر شدن با مفاسد اجتماعی را ندارد اما به دلیل بی سرپناهی و نداشتن پول کافی ناچار است که به چنین مکانهایی پناه ببرد و این نقطه آغاز بزهکاری و فساد در اوست که اگر به کانون خانواده بازنگردد و یا از سوی مراکز انتظامی و بهزیستی شناسایی نشود، طولی نخواهد کشید که خود تبدیل به یک خلافکار حرفهای خواهد شد و کارهایی همچون قاچاق، روسپیگری، دزدی، قتل و... را با مهارت و بدون نگرانی از مفسده آن مرتکب میشود.
در چنین شرایطی است که یک دختر همه لطایف و عواطف دخترانه و زنانه خود را از دست میدهد و دیگر نمیتوان از او انتظار داشت که بتواند در آینده محیطی گرم و صمیمی همراه با احساسات زنانه برای یک خانواده فراهم کند.
فرار دختران اثرات سویی میگذارد که برخی از آنها عبارت است از: احتمال ابتلا به انواع بیماریهای جنسی و واگیردار؛ بروز اختلالات روحی، روانی و شخصیتی؛ افزایش جرم و جنایت در جامعه؛ افزایش قاچاق انسان از طریق مرزهای کشور؛ افزایش فحشا و مصادیق فساد در جامعه؛ سلب اعتماد خانواده از فرزند خود؛ لکهدار شدن حیثیت و شرافت خانوادگی و سرافکندگی در برابر دوستان و آشنایان؛ تهدید بهداشت روانی و سلامت محیطی جامعه؛ تحمیل هزینههایی بر بدنه جامعه و دولت؛ ایجاد تزلزل در بنیان جامعه با ورود این افراد به اجتماع؛ الگو گرفتن سایر دختران حاضر در اجتماع از این افراد.
پدیده فرار دختران علل و عوامل مختلفی دارد این علل در سه حوزه فردی، اجتماعی و خانوادگی قابل تأمل و بررسی است. البته اصلیترین و مهمترین دلیل بزهکاری اجتماعی افراد به خصوص فرار دختران از خانه، خانواده است. اما برخی عواملی که موجب فرار از خانه میشود عبارت است از: اختلالات شخصیتی، اختلالات روانی، عدم وجود آرامش در خانواده، اختلافات والدین، اعتیاد، طلاق، فقر اقتصادی، فقر فرهنگی، خشونت در خانواده، آزارهای جنسی، تبعیض میان فرزندان، ارتباط با دوستان ناباب، سختگیریهای افراطی و غیرمنطقی، اصرار بر ازدواج اجباری، ارتباطات اینترنتی. شناخت این عوامل میتواند در کاهش فرار دختران و بالا رفتن سطح آگاهی خانواده برای جلوگیری از این پدیده موثر باشد.
اینان آمال و آرزوهای خود را در خارج از خانه و یا حتی خارج از کشور جستجو میکنند اما راه دستیابی به این آرزوها فرسنگها با آنچه که در واقعیتهاست فاصله دارد
برای جلوگیری از پیشرفت چنین پدیدهای و کاهش آسیبهای فردی و اجتماعی تدابیر و راهکارهایی باید در نظر گرفت. همواره پیشگیری بهتر از درمان است. در این راستا اقداماتی را میتوان به کار بست تا از وقوع این عمل جلوگیری کرد. از جمله این اقدامات عبارت است از:
- تحکیم بنیان خانواده و احیای ارزشهای دینی با استفاده از ابزارهای آموزشی و تربیتی؛
- آموزش چگونگی برقراری ارتباطات سالم در تعاملات اجتماعی؛
- تقویت مراکز مشاوره در مدارس و آگاه سازی دختران به تبعات فرار از خانه؛
- ایجاد محیط امن اجتماعی توسط مسئولان امر؛
- ایجاد مراکز مشاوره و مددکاری به صورت رایگان در سطح جامعه؛
- آگاه سازی مردم از طریق رسانهها به خصوص صدا و سیما؛
- تهیه و تدوین برنامههای دراز مدت برای اقشار آسیبپذیر توسط مسئولان.
پس از اینکه دختری اقدام به فرار میکند از سوی خانواده و مسئولان اقداماتی همچون شناسایی دختران فراری در پارکها، برخورد قانونی با والدینی که فرزندان خود را آزار میدهند، شناسایی باندهای فساد و فحشا برای جلوگیری از جذب دختران به این باندها باید صورت گیرد. همچنین برخی دختران فراری خانوادهای دارند که فاقد صلاحیت نگهداری وی هستند، مراکز بهزیستی و متولیان امر میتوانند امکانات تحصیل و اشتغال آنها را فراهم کنند و با آموزش مهارتهای لازم راهی برای کسب درآمد وی ایجاد کنند تا وی برای مشکلات اقتصادی و تأمین نیازهای خود به راههای خلاف و مجرمانه نیندیشد.
در پایان باز هم تاکید میکنیم مهمترین و اساسیترین بخشی که میتواند در کاهش این معضل اجتماعی نقش داشته باشد، خانواده است. در صورتی که در خانوادهای ارزشها و اصول دینی حاکم باشد و اصول ارتباط صحیح میان اعضای آن رعایت شود، از آمار این عمل خلاف به نحو چشمگیری کاسته خواهد شد.
منصوره فراهانی
بخش اجتماعی تبیان
تحقیقات نشان داده که بسیاری از افراد، به این خاطر خویشتن داری را از دست می دهند که نمی توانند در برابر فشار روانی تقاضا برای ارتباط جنسی از طرف مقابل مقاومت کنند و با جدیت و صراحت نه بگویند. در این مواقع به احتمال زیاد طرف مقابل شما با زبان چرب و نرم حرف هایی می زند که ممکن است شما را به فکر فرو برد اما اگر از قبل برای هر کدام از این حرف ها جوابی آماده داشته باشید، می توانید به راحتی از دام ها فرار کنید.
می گوید: لمس کردن یکدیگر باعث رشد انسان هاست.
بگو: تو باید رشد کنی و اطلاعاتت را بیشتر کنی. من آن قدر پخته هستم که بدانم این کار، آرامش من و برنامه هایم (برای آینده) را خراب می کند.
می گوید: رفتارت بچگانه است...
بگو: اتفاقا رفتار من مثل آدم های باتجربه است. به اطرافت نگاه کن ببین ارتباط بدون مسئولیت پذیری و بدون برنامه چقدر جوان ها را بدبخت کرده است.
می گوید: تو کنجکاو نیستی. فکر می کنی به یک بار تجربه کردن نمی ارزد.
بگو: من درباره خیلی چیزها کنجکاو هستم؛ اما معنایش این نیست که بخواهم خودم را قربانی کنم، یا موش آزمایشگاهی باشم. هرچه باشد، امکان صدمه دیدن من هست؛ پس نمی ارزد.
می گوید: همه این کار را می کنند.
بگو: اولا خیلی ها خویشتن دار هستند، ثانیا بیشتر کسانی که تو می گویی، سرانجام سرشکسته می شوند و ثالثا من همه نیستم و می دانم که چه کاری برای من درست است.
می گوید: برای اینکه دوستت داشته باشند، باید اجازه بدهی دیگران بیشتر به تو نزدیک شوند.
بگو: من نمی خواهم برای دوست داشته شدن، اجازه بدهم کسی از من سوءاستفاده کند.
می گوید: ولی من دوستت دارم.
بگو: پس به تصمیم من احترام بگذار و احساساتم پایمال نکن.
می گوید: به من نشان بده که چقدر دوستم داری.
بگو: من با خویشتن داری و انتظار کشیدن تا روز ازدواج به تو نشان می دهم که چقدر دوستت دارم.
می گوید: کسی که چیزی نمی فهمد.
بگو: من و خدای خودم که این را می فهمیم.
می گوید: تو مرا تشنه خودت کردی و حالا نباید این طور رهایم کنی؛ وگرنه رفتارت در حق من بی انصافی و غیرانسانی است. چطور وجدانت چنین اجازه ای می دهد؟
بگو: من مسئول هیجانات نابجای تو نیستم و نمی توانم به قیمت راضی شدن تو، خودم را به گناه و عذاب وجدان و سرزنش بیندازم و خلاف آنچه که به صلاح زندگیم هست عمل کنم. تو باید خودت را کنترل کنی.
می گوید: اگر قبول نکنی، دیگرانی هستند که با اشتیاق می پذیرند.
بگو: برایت متأسفم که مرا به خاطر این چیزها دوست داشتی؛ خوشحال می شوم که به سراغ دیگران بروی.
فراوری: فاطمه ایمانی
بخش کلوب ازدواج تبیان