روداب

روداب

روداب

روداب

۹۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

صابره (تجسم صبر) *
نمره اولِ امتحان سخت خدا! فاطمه جان! سلام!
زیارت نامه ی شما هم، با بقیه فرق دارد! وقت خلوت با خود، زمان تصوّر مزار ناپیدایتان، آن گاه که دلمان یاد شما می افتد و از این که نمی دانیم کجا فرشتگان الهی به خاک بوسیتان آمده اند، غصه می خوریم؛ همان زمان که دست روی سینه می گذاریم و به نشانه ی ادب سرهایمان را، پایین می اندازیم و می گوییم یا ممتحنه! ... چیزی توجهمان را جلب می کند!
این که چرا مثل دیگر ائمه به صفات و ویژگی های زیبایتان سلام نمی دهیم؟! و می گوییم: ای آزمایش شده ی آن کس که تو را آفرید! و قبل از خلق تو، آزمایشت کرد و در آن آزمایش، پایدار و شکیبا یافتت!...
مگر چه آزمایش بزرگی برای شما بود! که هربار قصد زیارت شما می کنیم، باید یادآور آن شویم؟! یاد آزار پیامبر رحمت، امتحان ابراهیم(خلیل الله)، بلای ایوب، صبر یعقوب و آزار عیسیعلیهم السلام می افتیم! اما انگار امتحان تو از جنس هیچ کدام نیست! 
شاید این امتحان از همه ی آن ها برتر است که این قدر بااهمیت شده: امتحان دفاع از ولی الله! آری امتحان بزرگی است که شأنتان را به روی دست بگیرید و بدون توجه به نگاه مردم و برای دفاع از اول مظلوم عالم سر راه کاروان تجار مدینه بنشینید و بلند بلند گریه کنید! درِ خانه ی فراموش کنندگان بیعت غدیر را بزنید و یادشان آورید! خطبه بخوانید و میان در، قرار بگیرید که بگویید حرف خدا نباید زمین بیفتد؛ وقتی می گوید علیعلیه السلام جانشین رسول خوبی هاست، راست می گوید! راستِ راست!

*برگرفته از زیارت حضرت زهرا(سلام الله علیها)

متن زیارتنامه :
بسم الله الرحمن الرحیم

یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ

صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ

أَبُوکِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى (أَتَانَا) بِهِ وَصِیُّهُ‏ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ

إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَیَتِکِ‏

اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ‏

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّهِ‏

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّهِ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ‏

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ‏

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّهِ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ‏

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَهَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ‏

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّهُ النَّقِیَّهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَهُ الْعَلِیمَهُ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَهُ الْمَغْصُوبَهُ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَهُ الْمَقْهُورَهُ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ

صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکِ وَ عَلَى رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ‏

أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَى بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکِ وَأَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّرَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏

وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏

وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏

وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏

وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏

لِأَنَّکِ بَضْعَهٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ کَمَا قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏

أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ‏

مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ‏ مُبْغِضٌ لِمَنْ

أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً وَ حَسِیباً وَ جَازِیاً وَ مُثِیباً

 

ترجمه زیارت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها

اى آن که خدایى که تو را خلق کرد پیش از خلقت بیازمود و در آن آزمایش بر هر گونه بلا و مصیبت تو را شکیبا و بردبار گردانید.

و ما چنین پنداریم که دوستان شما هستیم و مقام بزرگى شما را تصدیق مى‏کنیم و بر هر دستور و تعلیمات الهى که پدر شما و وصیّش که درود حق بر او و آلش باد براى ما آورد صبور و مطیع خواهیم بود

پس ما درخواست مى‏کنیم هرگاه که مصدق و مؤمن به شما هستیم که ما را بواسطه این تصدیق به رسول و وصیش خدا به شما ملحق فرماید.

تا به ما مژده رسد که بواسطه دوستى شما ما را از گناهان پاک سازد

سلام بر تو اى دختر رسول خدا سلام بر تو اى دختر پیغمبر خدا.

سلام بر تو اى دختر حبیب خدا سلام بر تو اى دختر دوست خاص خدا.

سلام بر تو اى دختر بنده خالص خدا سلام بر تو اى دختر امین خدا سلام بر تو اى دختر بهترین خلق خدا .

سلام بر تو اى دختر بهترین پیغمبران و رسولان و فرشتگان خدا .

سلام بر تو اى دختر بهترین خلق سلام بر تو اى سیده زنان عالم از اولین و آخرین.

سلام بر تو اى زوجه ولى خدا (امیر المؤمنین) و بهترین تمام خلق بعد از رسول خدا.

سلام بر تو اى مادر حسن و حسین دو سید جوانان اهل بهشت.

سلام بر تو اى صدیقه طاهره که به راه دین شهید گردیدى.

سلام بر تو اى آنکه خدا از تو خوشنود و تو از خدا خوشنودى.

سلام بر تو اى صاحب فضیلت‏و پاکیزه صفات سلام بر تو اى انسیه حوراء.

سلام بر تو اى ذات متقى پاک گوهر سلام بر تو اى آنکه به الهام خدا دانا بودى.

سلام بر تو اى مظلوم (و داراى عصمت) که حق تو را غصب کردند.

سلام بر تو اى ستم کشیده و مقهور دشمنان دین.

سلام بر تو اى فاطمه دختر رسول خدا و رحمت و برکات حق بر تو باد.

درود خدا بر تو و بر جسم و جان تو باد. گواهى مى‏دهم که چون تو از جهان رفتى با مقام یقین و دلیل روشن از جانب پروردگار بودى و هر که تو را مسرور و شاد ساخته.

رسول خدا که درود خدا بر او و آلش باد را شاد ساخته و هر که در حق تو جفا و ظلم کرد به رسول خدا که درود خدا بر او و آلش باد ظلم و جفا کرده.

و هر که تو را آزرده کرد رسول خدا که درود خدا بر او و آلش باد را آزرده است.

و هر که به تو پیوست به رسول خدا که درود خدا بر او و آلش باد پیوسته.

و هر که از تو بریده از رسول خدا که درود خدا بر او و آلش باد بریده است.

زیرا تو پاره تن پیغمبر و روح مقدس آن بزرگوارى خدا را گواه مى‏گیرم و رسول او و فرشتگان را که من از آن کس راضیم که شما از او راضى هستید و خشمگینم از هر که شما از او خشمگین هستید.

بیزارم از آنکه شما از او بیزارید دوستم با آن که شما با او دوستید و دشمنم با هر که شما با او دشمنید.

ناراضیم از هر که شما از او ناراضى هستید و محبوب من است هر که محبوب شماست و بر صدق گواهى من خدا کافى است.

که گواه و محاسب و جزا دهنده و ثواب بخشنده است.

خدا را گواه مى‏گیرم و پیغمبران و فرشتگان را خدا را گواه مى‏گیرم و فرشتگان را که من دوستم با دوستان شما و دشمنم با دشمنان شما و با هر که محاربه کند با شما محاربم.

من اى مولاى من به مقام عصمت و عظمت تو و پدر بزرگوارت و شوهر و فرزندانت که پیشوایان دین منند یقین دارم.

و به ولایت و امامت شما ایمان دارم و ملتزم اطاعت شما هستم.

گواهى مى‏دهم که دین همان است که آنها راست و حکم خدا همان حکم است که آنها کنند و آنها حکم خدا را البته به خلق رسانیدند.

و امت را به راه خدا به طریق حکمت و برهان و پند و اندرز نیکو دعوت کردند و از ملامت لائمان نیندیشیدند.

و درود بر تو و بر پدر بزرگوار و شوهر و ذریه و فرزندانت که امامان پاک گوهرند اى پروردگار درود فرست بر محمد (ص) و اهل بیتش و درود فرست بر بتول طاهره و صدیقه معصومه باتقواى پاکیزه روح که از خدا راضى است و خدا از او راضى است پاک گوهر با رشد و هدایت و مظلوم و مقهور امت که حقش را غصب و ارثش را منع کردند و استخوان پهلویش را شکستند و به شوهرش ستم نمودند و فرزندش را شهید کردند.

اى خدا فاطمه دخت رسول توست و پاره تن و باطن قلب و جگر گوشه پیغمبر توست.

تحیت و درود از توبر او باد و او تحفه گرانبهاى توست که خاصه به وصى رسولت اعطا فرمودى و حبیب حضرت مصطفى و قرین حضرت مرتضى و بزرگ زنان عالم و بشارت دهنده اولیاء و ملازم ورع و زهد. و سیب باغ فردوس و بهشت خلد تو مولدش را به شرف زنان بهشتى شرافت دادى و انوار ائمه طاهرین را از نسل پاک او مقرر داشتى و در برابرش پرده نبوت را بیاویختى.

پروردگارا درود فرست بر او درودى که مقامش نزد تو بیفزاید و نزد تو شرافت یابد و از مقام رضا و خشنودیت منزلت گیرد از ما تحیت و سلام به روح پاک آن بزرگوار برسان و بواسطه دوستى و محبت او ما را فضل و احسان و رحمت و مغفرت کرامت فرما که تو اى خدا داراى مقام عفو با لطف و کرامتى.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۴۰
محمد برزوئی
مسئول روابط عمومی سپاه سبزوار گفت: نیروی بسیجی پس از امر به معروف و نهی از منکر در یکی از روستاهای شهرستان سبزوار به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
ضرب و شتم بسیجی ناهی از منکر در روستای نهالدان سبزوار
 
ستوان یکم پاسدار محمدعلی یاوری در گفتگو با بصیر سبزوار اظهار داشت: آقای محمد نهالدانی از بسیجیان روستای نهالدان سبزوار پس از اینکه متوجه شرب خمر چند جوان شرور در جریان یک عروسی در روستا شد، اقدام به فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر نمود که در پی آن مورد ضرب و شتم این اراذل و اوباش قرار گرفت.

وی افزود: این پیرمرد دریادل بسیجی پس از اینکه متوجه می شود این افراد در زمینی که به نام مسجد روستا وقف شده است مشغول خوردن مشروبات الکلی هستند به ایشان معترض گردیده و بطری مشروبات را از آنان می گیرد که متاسفانه این جوانان شرور با وی درگیر و ایشان را از ناحیه سر و صورت به شدت مصدوم می کنند.

وی ادامه داد: نکته ای که در این میان دلهای غفلت زده را بیدار می کند جمله زیبای این عزیز بسیجی در هنگام امر به معروف و نهی از منکر است که می گوید "حاضرم به خاطر این امر به معروف و نهی از منکر در همین جا شهید بشوم اما نگذارم شما در خانه خدا فعل حرام انجام بدهید".

مسئول روابط عمومی سپاه سبزوار خاطر نشان کرد: این افراد شرور رذالت خود را به انتها رسانده و به منزل و خانواده این بسیجی عزیز حمله نموده و تمام شیشه های منزل را شکسته و خانواده ایشان را مورد ضرب و شتم قرار می دهند.

یاوری تصریح کرد: از این افراد که ۸ نفر و با هویت معلوم هستند تاکنون تعدادی دستگیر و مابقی نیز تحت پیگرد قانونی هستند.

یاوری ضمن اشاره به شهادت اخیر شهید خلیلی طلبه بسیجی ناهی از منکر در تهران اظهار داشت: قطعا اگر این فریضه الهی در بین ما احیا شود و همه آحاد جامعه خود را ملزم به امر به معروف و نهی از منکر بدانند دیگر شاهد این جسارتها و گستاخی ها نخواهیم بود و با احیای این امر در حقیقت ضریب آرامش و امنیت جامعه نیز بالاتر خواهد رفت.

» سلام سربدار
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۳۷
محمد برزوئی

عکس: 13 بدر واقعی از زبان شهید مطهری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۴۲
محمد برزوئی
 یکى دیگر از ویژگى‌هاى حضرت فاطمه زهرا (س)‌ به‌ عنوان کامل‌ترین اسوه ، در عین آزادى و آزادگی ، اطاعت از همسر و مطیع بودن او در برابر على (ع) است / زهرا (س) هرگز على (ع) را عصبانى نکرد و هرگز برخلاف خواسته او گامى برنداشت و همواره مطیع او بود

حرف نو - خانواده کانون عشق و محبتى است که در آن زمینه رشد و تعالى انسان فراهم مى‌شود و بنایى
است که زوجین، دو رکن اساسى آن را تشکیل مى‌دهند تا به فرموده پروردگار، بدین‌وسیله
به آرامش و آسایش برسند.

پاسدار فضیلت‌ها

 

و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنواالیها و جعل بینکم موده و رحمه (روم: 30)

یکى از آیات و نشانه‌هاى خداوند، این است که از خود شما برایتان همسرانى آفرید تا در کنار آنها آرامش خاطر پیدا کنید و میان شما و همسران شما مهر و محبت را قرار داد.

آنچه در خانواده چراغ‌ دوستى و محبت را فروزان‌تر مى‌کند، رابطه صمیمانه‌اى است که بین زن و شوهر برقرار مى‌شود و آن‌چنان این ارتباط و صمیمت مهم و پرارزش است که در دین مقدس اسلام درباره نحوه برخورد هریک از زوجین با یکدیگر در رفتار و گفتار سفارش‌هاى متعددى شده است. همچنین،‌ اسلام در تمامى زمینه‌ها به معرفى طرح‌ها و برنامه‌هاى آماده اجرا مى‌پردازد و براى غنیمت بیشتر و ملموس شدن اندیشه، طرح و مکتبش، با عنایت به شیوه‌هاى رفتارى متکامل و توحیدی، الگوها و نمونه‌هایى را معرفى مى‌کند تا از این رهگذر، پاسخگوى تمام نیازهاى مادى و معنوى ما باشد.

الگوهایى که اسلام معرفى مى‌کند، الگوهاى اصیل و با لیاقتى هستند که براساس "واقعیت‌ها” و "ارزش‌ها” استوارند؛ الگوهاى معنوى که درطول تاریخ، جاویدان و ماندگار خواهد بود. الگوهایى لایق تقلید و پیروی، الگوهایى با اصالت، پویایى و جاذبه، استوار بر پایه ایمان به خداوند و ارزش‌هاى متعالى معنوی؛‌الگویى نظیر بزرگ بانو و سالار زنان عالم فاطمه زهرا(س.)

اندیشیدن در ابعاد شخصیتى زهراى بتول(س) و نقش سازنده‌اش در صحنه‌هاى پاسدارى از فضیلت و دیانت،‌ از آن رو داراى اهمیت و توجه است که آموزگارش پیامبر گرامى اسلام(ص) و تعالیمش، تعالیم انسان ساز قرآن کریم است.

توجه به زندگانى آن حضرت در عصر غربت انسان و کسادى بازار ایمان، براى انسان‌هاى گریزپا و سرگردان، حیات‌بخش و راهگشا خواهد بود تا روح انسان امروزی، در سایه‌سار نخل وجود فاطمه زهرا(س) آرامش گیرد و جان تشنه انسان سیراب‌زده قرن ما، از شراب طهور کوثر وجودش سیراب شود.

یکى از ویژگى‌هایى که تشنگان حقیقت در سیره آن بزرگوار با حساسیت خاصى آن را بررسى مى‌کنند،‌ توجه به جلوه‌هاى رفتارى و گفتارى صدیقه طاهره در خانه و خانواده و مهم‌تر از آن، درچگونگى ارتباط با همسر بزرگوارش علی(ع) است.

آری، زهراى بتول در گفتار و عمل با شوهر بزرگوارش، روش و منشى زیبا و دلپسند از خود برجاى گذارده است، که چون مشعلى فروزان در تاریخ بشریت مى‌درخشد و راهنماى تمام زنانى است که دل به خوبى‌ها و روشنى‌ها سپرده‌اند. در این نوشتار سعى مى‌شود که به‌گوشه‌اى از این زیبایى‌ها به اجمال اشاره شود:

جهاد زن

خانه، کانون روش محبت و جوشش عشق و عطوفت است. محیطى که شخصیت انسان در آن شکل مى‌گیرد. فضایى که مجموعه خانواده باید در آن تنفس کنند و بخش قابل توجهى از توانمندى‌هاى خود را در بستر خانواده جست‌وجو نمایند و رشد دهند.

خانه، محل آرامش و سکون است و روح و روان انسان در چنین فضایى باید به‌بار بنشیند. اداره امور این محیط به ظاهر کوچک که به منزله اداره یک کشور است، نیاز به درایت خاصى دارد.

دو رکن خانواده که همه برنامه‌ها و فعالیت‌ها، بر محور آنها باید شکل بگیرد، زن و شوهر هستند. این دو باید فرهنگ خانواده را پاسدار باشند و اقتصاد خانواده را متناسب با نیازها سامان بخشند.

اخلاق و رفتار زن و شوهر و سیره و سلوک آنان در زندگی، بر دیگر اعضاى خانواده اثر مى‌گذارد و زمینه رشد و بالندگى را در فرزندان به‌وجود مى‌آورد.

خانواده، گنجینه‌اى است که مجموعه بسیارى از ارزش‌هاى والاى انسانى را در خود جاى داده است. تربیت، عفت، عطوفت و رحمت، عشق و محبت و ده‌ها خصلت دیگر ارزشى در این کانون پرورش مى‌یابد.

یکى دیگر از این ارزش‌ها تلاش زن در جهت خوب شوهردارى کردن است. امیرالمومنین علی(ع) درباره اهمیت خوب شوهردارى کردن زن، مى‌فرماید: "جهاد المراه حسن التبعل؛ جهاد زن این است که خوب شوهردارى کند”. (1)

مى‌دانیم که جهاد اهمیت بسیار دارد و در ردیف بزرگ‌ترین عبادات به‌حساب مى‌آید و وقتى از امام مى‌پرسند: کدام عمل بهترین اعمال است؟ در جواب مى‌فرماید:”الصلوه لوقتها و برالوالدین و الجهاد فى سبیل‌الله‌؛ نماز اول وقت، نیکى به والدین و جهاد در راه خدا”.

خداوند نیز در قرآن براى مجاهدان پاداشى بزرگ درنظر گرفته است. (نساء: 95) ولى همین جهاد، با این همه فضیلت از عهده زن برداشته شده است و بر او واجب نیست.

على (ع) در حدیث دیگرى مى‌فرماید:

خداى تعالى جهاد را بر مردان و زنان واجب فرمود. پس جهاد مرد به این است که از بذل جان و مال تا سرحد شهادت و کشته‌شدن در راه خدا دریغ نکند و جهاد زن به آن است که در برابر تندى و آزار شوهر و غیرت او بردبارى نماید. (2)

بنابراین روایت، همان پاداشى را که خداوند به مجاهدان مى‌دهد،‌به چنین زنانى هم مى‌دهد؛ زیرا این بردبارى که جهادى مقدس است و زن در برابر نفس خود انجام مى‌دهد، در نتیجه آن، پایه‌هاى خانه و خانواده و زندگى متزلزل نخواهد شد و جلوى اختلاف و نزاع و جدایى‌ها گرفته مى‌شود.

خوب شوهردارى کردن؛ یعنى این که زن کارى کند که وقتى مرد پس از برخورد با مشکلات و سختى‌ها و کار روزانه با تنى خسته و روحى گرفته و پر ملال به خانه آمد، با دیدن چهره همسرش و شنیدن سخنان او و نیز مشاهده وضع خانه خستگى‌هایش برطرف شود.

خوب شوهردارى کردن به این است که زن از نظر اداره امور داخلى خانه و حفظ عفت و آبرو، خیال مرد را آسوده کند تا وى با خیالى راحت به کسب و کار و اداره امور خارج از منزل یا حل و فصل کارهاى مردم، یا مطالعات علمى و یا دیگر کارها بپردازد.

فاطمه(س)‌نیز در این مدت کمى که در خا نه على (ع) زندگى کرد،‌ دقیقه‌اى از این جهاد مقدس و وظیفه سنگین غفلت نکرد. وقتى این نکته را به یادداشته باشیم که زندگى زناشویى فاطمه(س) همراه با بچه‌دارى هم بود و با سخت‌ترین دوران تاریخ اسلام و مسلمانان شروع شد، به عظمت وجودى و شخصیت فاطمه(س) و جهادى که در این راه انجام داد به خوبى پى خواهیم برد؛ زیرا اسلام، تازه به مدینه آمده بود و خاندان پیغمبر- که از آن جمله علی(ع) و فاطمه (س) بودند - از جمله زنان و مردان مهاجرى بودند که از مکه به مدینه هجرت کرده و خانه و ملک و کسب و کار معینى نداشتند تا از این راه امرار معاش کنند و نیز آسایش و امنیتى هم نداشتند که در سایه آن به فکر تامین زندگى باشند.

براى مبارزه با شرک و بت‌پرستى و پایه‌گذارى مرام توحیدى ناچار بودند هر روز به‌سویى بروند و با دشمنان سرسختى که از هر لحاظ مسلمانان را احاطه کرده بودند و مى‌خواستند این نداى مقدس را خاموش کنند، بجنگند و در این میان وظیفه علی(ع) و فاطمه (س) ، دختر پیغمبر اسلام ، از همه سخت‌تر و مشکل‌تر بود؛ زیرا سپهسالار همه این جنگ‌ها علی(ع) بود وهمه جا با فداکارى و جانبازى او فتح و پیروزى نصیب مسلمانان مى‌شد. گواه این مدعا، تاریخ درخشان اسلام است.

چنین مجاهد بزرگی، باید همسر فداکار و وظیفه‌شناسى همچون فاطمه(س) داشته باشد و اگر فاطمه(س) نبود، چنین همسرى براى علی(ع) یافت نمى‌شد. چنان‌که اگر علی(ع) نمى‌بود، مرد دیگرى که در خور همسرى فاطمه(س) باشد ، پیدا نمى‌شد. سپهسالارى همچون على (ع)، همسرى مى‌خواهد که به شایستگى امور داخلى خانه را اداره کند، به رشد و تعالى فرزندانش بپردازد و به خوراک و لباس و تعلیم و تربیت آنان با کمال دلسوزى رسیدگى کند تا خیال او را در میدان‌هاى جنگ و آن همه مسافرت‌هاى جنگى که پیاپى پیش آمد آسوده سازد. با سختى‌ها و مشکلات و کم و زیاد امکانات زندگى بسازد و از نظر فکرى و روحى نیز هم‌فکر و مشوق همسرش باشد و نیز نوازش‌ها و تحسین‌هاى او پشتوانه و تکیه‌گاهى براى ادامه مبارزات و درمانى براى رفع خستگى‌هاى جسم و جان او شود.‌(3)

اداره شایسته امور منزل

یکى از حیاتى‌ترین فنون و هنرهایى که هر زن لایق و شایسته باید در کنار دیگر خصلت‌هاى پسندیده داشته باشد، اداره امور خانه وتدبیر منزل است تا موجبات آرامش خاطر و آسودگى بقیه اعضاى خانواده به‌ویژه همسر را فراهم آورد.

حضرت فاطمه (س) ده سال بیشتر نداشت که قدم به خانه شوهر گذاشت، ولى در طول زندگى کوتاه خود، شرایط و موقعیت‌ خاص علی(ع) را به خوبى درک کرد و در چارچوب خواسته‌هاى معقول و مشروع و خیرخواهانه شوهر که چیزى جز خیر و صلاح و اعتلاى بشریت نبود، اداره زندگى علی(ع) را در بالاترین سطح از موفقیت و درخشانی، به سامان رساند. درگفتار و کردار خود با همسرش، شیوه و سیره‌اى را برگزید که آن را در محضر بزرگ‌ترین معلم تاریخ بشر، پیامبر بزرگوار و والاى اسلام، آموخته بود.

"هرگز کارى او را از کار دیگر باز نمى‌داشت”. (4) این‌گونه نبود که عبادت و مناجاتش، او را از اداره منزل باز دارد و تربیت و سازندگى و مبارزاتش، او را از رسیدگى به فرزندان و همسرش مانع شود. او علی(ع) را بهترین همسر مى‌دانست(5) و همواره به تمامى وظایف همسرى خود عمل مى‌کرد.

همیارى و همکارى

دو اصل لازم اخلاقى در تشکیل پایه‌هاى نظام خانواده "تفاهم” و "تعاون” است که اگر این دو اصل در این امر تحقق یابد، فضاى خانه به محیط‌ دوست‌داشتنی، آرام و سازنده تبدیل مى‌شود. با نگاهى گذرا به زندگى حضرت زهرا(س)، مى‌توانیم اصل تعاون و همکارى و مشارکت در امور مادى و معنوى و همچنین تفاهم و درک متقابل اعضاى خانواده‌اش را مشاهده کنیم. حاکمیت و تحقق این مهم در زندگى مشترک حضرت زهرا و امیرالمومنین علی(ع)، براساس تقسیم مطلوب وظایف زندگى مشترک آن دو بزرگوار صورت مى‌پذیرفت.

یکى از عوامل شادابى و تکامل خانواده ایشان، تعیین حدود مسئولیت افراد در خانواده بود که با تقسیم کار، عدالت اجتماعى در جامعه کوچک خانواده آن بزرگواران به‌وجود آمد تا زمینه سعادت مادى و معنوى هرچه بیشتر آنها را فراهم آورد. امام باقر (ع) فرمود: حضرت فاطمه (س) کارهاى منزل را با حضرت علی(ع) این‌گونه تقسیم مى‌کردند که خمیر کردن آرد و نان پختن و تمیز کردن و جارو زدن خانه به‌عهده فاطمه(س) باشد و کارهاى بیرون از منزل، از جمله جمع‌آورى هیزم و مواد اولیه غذایى را علی(ع) عهده‌دار شود. (6)

امام صادق(ع) فرمود: این تقسیم کار با رهنمود رسول خدا (ص) انجام گرفت. آن‌گاه که رسول خدا(ص) فرمود: کارهاى منزل را فاطمه (س) و کارهاى بیرون منزل را على (ع)‌ انجام دهد. حضرت زهرا(ع) با خوشحالى فرمودند:

جز خداکسى نمى‌داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم؛‌ زیرا رسول خدا(ص) مرا از انجام کارهایى که مربوط به مردان است، بازداشت(7)

قناعت

احساس بى‌نیازى و رضایت، خصوصیتى ارزشمند است که مى‌تواند هر انسانى را در رسیدن به آرامش و خوشبختى در زندگى فردی، خانوادگى و اجتماعى یارى کند. این احساس با دست‌یابى به مال و ثروت حاصل نمى‌شود. چه‌بسا انسا‌ن‌هاى ثروتمند که خود را محتاج‌ترین مى‌بینند و براى به‌دست آوردن دنیاى بیشتر، آرام و قرار ندارند. آری، احساس رضایت و بى‌نیازى تنها و تنها با قناعت به‌وجود مى‌آید.

قناعت یکى از صفات پسندیده‌اى است که اسلام اهمیت فراوانى براى آن قائل شده است. انسان‌هایى که بینش الهى دارند، آن‌چنان دیدگاهشان وسیع و والا مى‌شود که در امور دنیوى براى رسیدن به آنچه ندارند و نمى‌توانند به‌دست آورند،‌ آرامش خود را به هم نمى‌زنند و طعم شیرین زندگى را بر خود تلخ نمى‌کنند.

حضرت زهرا(س) برترین الگوى تاریخ بشریت، در زندگى مادى خود، انسانى قانع بودند و هیچ‌درخواستى از شوهر خود نمى‌کردند که نتواند آن را برآورده سازد و با همان امکانات کم، شیرین‌ترین زندگى را براى خود و خانواده بزرگوارش فراهم مى‌ساختند.

روزى ا مام علی(ع) فرمود:

فاطمه جان! آیا غذایى موجود است که بیاوری؟ پاسخ شنید:

سوگند به خداوندى که حق و قدر تو را بزرگ شمرد! سه روز است که غذاى کافى درمنزل نداریم و همان مقدار ناچیز خوراکى را به شما بخشیدم و خود گرسنگى را تحمل کردم”. (8)

امام على (ع) فرمودند: چرا اطلاع ندادی؟

حضرت زهرا(س) جواب دادند:

رسول خدا (ص) مرا نهى نمود از تو چیزى درخواست کنم و به من سفارش فرمود: دخترم، چیزى از پسرعمویت درخواست نکن، اگر چیزى برایت آورد بپذیر والا تو درخواست چیزى را نداشته باش.(9)‌

همچنین فرمود:

اى اباالحسن ! من از پروردگار خود حیا مى‌کنم که چیزى را که تو بر آن توان و قدرت نداری،‌از تو درخواست کنم.(10)

عشق و عاطفه و محبت

از روزگاران گذشته این بحث مطرح بوده است که مدیریت خانه و خانواده از آن کیست؟ برخى با روحیه مردسالارى بر امور خانواده مدیریت کرده‌اند؛ مرد بر مسند مدیریت خانواده نشسته و چون فرمان‌روایى مقتدر محیط خانواده را اداره کرده است و در برابر این‌گونه مدیریت، خانواده‌هایى نیز بوده‌اند که عنان اداره امور خانواده را به دست زن سپرده‌اند و با روحیه زن سالارى در محیط خانه حکومت کرده‌اند.

درخانه علی(ع) و فاطمه(س)، نه مردسالارى بود و نه زن‌سالاری، بلکه در این خانه پاک و مطهر، محبت‌سالارى بود و محبت و عشق به یکدیگر، چرخ‌هاى زندگى ساده آن خانواده را مى‌چرخاند.

نگاه‌هاى مهربان و عاطفى فاطمه (س)، اندوه‌ها را از دل همسرش برطرف مى‌کرد. فاطمه (س) به گونه‌اى روح آرامش را بر خانواده حاکم کرده بود که نگاه علی(ع)‌به خانه و زندگى‌اش، نگاه کسى بود که از میان امواج سهمگین دریا به ساحل نجات مى‌نگرد.

چنان که امیرالمومنین علی(ع) مى‌فرماید:”دائما به فاطمه مى‌نگریستم و ازدلم اندوه‌ها برطرف مى‌شد”. (11)

انسان‌هاى کامل در تمام ابعاد وجودى به کمال رسیده‌اند و در هر زمینه عالى‌ترین رتبه را احراز کرده‌اند. خاندان فاطمه زهرا(س) به‌عنوان کامل‌ترین انسان‌ها، از لحاظ عاطفى و محبت‌ورزى به یکدیگر، خالص‌ترین محبت‌ها و عشق‌ها را داشتند. محبت فاطمه(س) به امیرالمومنین على (ع) به فاطمه (س) در تاریخ، صحنه‌هاى بسیار زیبایى را آفریده است. (12)

هنگامى که امیرالمومنین على (ع) را براى بیعت از خانه بیرون مى‌بردند، عشق مشتعل فاطمه(س)‌به علی(ع) فروزان‌تر مى‌شودو با عواطف پاک خود به سلمان مى‌گوید:

اى سلمان، آنها قصد جان على را دارند و من به شهادت على نمى‌توانم صبر کنم. صبرم تمام شده!‌ مرا به حال خود بگذار تا کنار قبر پدرم بروم، و به درگاه خدا ناله سردهم( !13)

پس از لحظاتى چند که در میان سکوت و اندوه و شگفتى حاضران، مهاجمان دست از امام کشیدند و امام على (ع) ، تنها و مظلوم از مسجد مدینه بیرون آمد، راه خانه را در پیش گرفت. حضرت زهرا(س) شوهر معصوم خود را نگریست و فرمود:

على جان، جانم فداى جان تو و جان و روح من سپر بلاى جان تو، یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود؛ اگر تو در خیر و نیکى به‌سر مى‌بری، با تو خواهم زیست و اگر در سختى ‌و بلاها گرفتار شدی، باز هم با تو خواهم بود. (14)

اطاعت از شوهر

یکى دیگر از ویژگى‌هاى حضرت فاطمه زهرا(س)‌به‌عنوان کامل‌ترین اسوه، در عین آزادى و آزادگی، اطاعت از همسر و مطیع بودن او در برابر على (ع) است.

زهرا (س) هرگز على (ع) را عصبانى نکرد(15)و هرگز برخلاف خواسته او گامى برنداشت (16) و همواره مطیع او بود(17)

روزى امام علی(ع) وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان، خلیفه به همراه عمر در پشت در خانه منتظر اجازه ورود هستند تا نظر شما چه باشد؟ حضرت زهرا (س) به شوهر خویش فرمود:

على جان! خانه، خانه توست و من همسر تو هستم. هرآنچه مى‌خواهى انجام ده. (18)

امام علی(ع) درباره فاطمه(س) مى‌فرمایند:” قسم به خدا! من فاطمه(س) را هرگز خشمگین و مجبور به کارى نکردم، او هم هیچ گاه مرا خشمگین و از دستورم سرپیچى نکرد”. (19)

رازدارى

ادب و احترام زن به همسرش، اقتضا مى کند که نه تنها از مطرح ساختن و بزرگ جلوه دادن کمبودهاى خانه خوددارى کند، بلکه در حد امکان، کاستى‌ها را نادیده بگیرد و یا آنها را کوچک انگارد. هنگامى که اظهار ناراحتی، نتیجه‌اى جز رنجش شوهر ندارد، زن نباید در این ارتباط واکنشى از خود نشان دهد. ایثار و محبت، حکم مى‌کند که او خود، به تربیتى که مى‌داند سختى‌ها را برطرف سازد و زحمت مضاعف را برهمسر خود، تحمیل نکند.

روزى فاطمه (س) به حضور پدرش رسید، در حالى که آثار ضعف و گرسنگى از چهره‌اش نمایان بود. رسول خدا(ص) وقتى این حال را مشاهده کرد،‌دست‌هایش را به سوى آسمان برافراشت و گفت: خدایا! گرسنگى فرزندم را به سیرى تبدیل کن و وضع او را سامان بده( !20)

پیامبر اکرم (ص) بدون این که زهرا(س)‌سخنى به اوبگوید، از ضعف و گرسنگى او باخبر مى‌شود که این خود، یکى دیگر از نمونه‌هاى پاى‌بندى به اساس و اسرار خانواده است. (21)

آراستگى و پاکیزگى در عین سادگى

انسان به‌طور طبیعى و فطرى آراستگى و زیبایى را دوست مى‌دارد. چنان که حضرت علی(ع) فرموده است: "ان الله جمیل و یحب الجمال؛ خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد”. (22)

حضرت رضا(ع)‌در تشریح سیره و سنت انبیا مى‌فرماید: " من اخلاق الانبیاء التنظف؛‌آراستگى و نظافت از اخلاق پیامبران است”. (23)

بر هر انسانى لازم است که آراستگى به آرایش و نظافت را همچون یکى از وظایف روزانه در زندگى خود رعایت کند و بخشى از اقلام سبد خانوادگى خود را با وسایل آراستگى و نظافت اختصاص دهد.

از لحاظ روانی، آراستگی، نظافت و زیبایى و زیباسازى محیط خانه و خانواده، آرامش اعضاى آن را فراهم مى‌سازد و عامل موثرى براى افزایش محبت و همگرایى بیشتر خواهد بود.

اگر نظافت و زیبایى براى همه انسان‌ها لازم و مفید باشد، براى برخى از افراد واجب است زن و شوهر از کسانى هستند که آراستگى براى آنان واجب و از ضروریات زندگى است.

پیامبراکرم (ص) فرمود:

هر مردى از شما مسلمانان موظف است خودش را براى همسرش آراسته کند، همچنان که دوست دارد زنش براى او آراسته باشد(24)

فاطمه زهرا(س) که در مکتب نبوت تربیت شده بود و با فرهنگ و اخلاق آشنایى کامل داشت،‌به رعایت اصل آراستگى در زندگى خانوادگى آگاهى کامل داشت و آراستگى و نظافت را پیش ازآن که یک امر شخصى و فردى بداند، آن را حق خانوادگى و همسر خود مى‌دانست و از این‌رو، به آن بسیار اهمیت مى‌داد.

یکى از سنت‌هاى مورد تاکید رسول خدا(ص) به کار بردن عطر و سفارش و استفاده از بوهاى خوش بوده است. آمده است فاطمه(س) تا آن هنگام که در خانه بودند، مرتب از عطرهاى گوناگون استفاده مى کردند و فضاى زندگى را علاوه بر عطر روح و معنویت به عطر ظاهرى معطر مى‌کردند. (25)

درباره زندگى فاطمه زهرا(س) آمده است که ام‌السلمه مى‌گوید: " از حضرت زهرا(س) پرسیدم: آیا عطرى ذخیره کرده‌ای؟ فرمودند: آری. رفت و شیشه عطرى آورد و مقدارى در کف دست من ریخت. بوى خوشى داشت که هرگز نشنیده بودم. گفتم این عطر خوشبو را از کجا تهیه کرده‌ای؟ فرمود: این عطر مشکى است که از بال و پر جبرئیل فرو ریخته است. (26)پیامبر اکرم (ص) به عمار یاسر ماموریت داد براى شب عروسى حضرت زهرا(س) عطرهاى خوشبو تهیه کند. (27)

احترام به همسر در گفتار

یکى از زیبایى‌هاى زندگى زناشویى این است که هرکدام از زن و مرد نسبت به یکدیگر گفتار نیکو داشته باشند و از هر سخنى که موجب شکستن حرمت دیگرى مى‌شود، خوددارى کنند.

فاطمه و علی(ع) نیز یکدیگر را با احترام خطاب مى‌کردند. به‌گونه‌اى که حضرت زهرا (س)‌ایشان را "امیرالمومنین "(28) و "خیر بعل؛ بهترین شوهر” خطاب مى‌کرد. علی(ع) نیز درباره حضرت زهرا(س) تعابیرى چون؛ "خیرنساء الامه‌؛‌برترین زنان امت” یا "بابى انت امی؛ پدر و مادرم فدایت”‌یا "نعم العون على طاعه‌الله ؛‌بهترین یار بر بندگى خدا” را به کار مى‌برد. (29) اگرچه کلمات و تعبیرات این دو بزرگوار درباره یکدیگر خیلى کوتاه است،‌ معانى بلندى دارد که نشانه اوج احترام و معرفت این زوج به یکدیگر است.

ابراز عشق و محبت

یکى از امتیازات اهل بیت(ع)، قدرت بیان، شیرینى و غناى کلام آنان است. از فاطمه (س) نیز اشعارى باقى مانده است که حکایت از قدرت بیان او در ابراز عشق و علاقه وافر به خانواده‌اش و به‌ویژه همسر بزرگوارش دارد.

حضرت زهرا (س) در لحظه‌هاى آغازین زندگى زناشویی، لب به ستایش از شوهر نمونه‌اش، امام علی(ع)‌گشوده فرمود:

اضحى الفخار لنا و عز شامخ

و لقد سمونا فى بنى عدنان

افتخارو عزت والا از آن ما شد و ما در میان فرزندان عدنان سربلند شدیم.

نلت العلا و علوت فى کل الورى

و تقاصرت عن هجدک الثقلان

تو به بزرگى و برترى رسیدى و از همه آفریده‌ها والاتر شدى و جن و انس از عظمت تو عقب ماندند.

اعنى علیا خیر من وطا الثرى

ذوالمجد و الافضال و الاحسان

مقصودم على است، بهترین کسى که گام بر خاک نهاد، بزرگوار و داراى احسان و نیکی.

فله المکارم و المعالى و الحبا

ما ناحت الاطیار فى‌الاغصان

برترى‌هاى اخلاقى و بزرگى‌ها از آن اوست، تا آن‌گاه که مرغان بر شاخه‌ها به ترنم مشغولند(30)

سخن آخر

در یک کلام، زهرا (س) ، علی(ع) را بهترین همسر مى‌دانست و همواره به تمامى وظایف همسرى خود عمل مى‌کرد. از پاکیزگى و ساده‌پوشى و آرایش و عطرزدن گرفته تا کارهاى منزل و آرد کردن و نان‌پختن و قناعت به یک زندگى ساده و گفتگو و مزاح با همسر و ایثار و فداکردن مال و جان خود براى همسرش.

و سرانجام تحمل تمامى سختى‌ها، مشقت‌ها و فقرا در کنار همسرش و شریک بودن با او در تمامى شادى‌ها و رنج‌ها، از جمله خصلت‌ها و کارهایى بود که حضرت زهرا (س) به آنها آگاه بود و به شایستگى عمل مى‌کرد.

زهرا(س) آرامش و انس علی(ع) بود. علی(ع) بانگاه به او رنج‌هایش را از یاد مى‌برد.

علی(ع)‌ خود، مى‌گوید:‌ زهرا شادى من بود(31.) از این رو، تا خبر شهادت او را شنید، از پا افتاد و تا آبى به صورتش نزدند، به هوش نیامد.(32)

زهرا(س) سعادت واقعى را در محبت به علی(ع) مى‌دانست. از این‌رو، مردم را به یاد روز غدیر و حدیث منزلت مى‌انداخت. او همچنین راوى بسیارى از فضایل و مناقب علی(ع) است.

زهرا(س) محبوب‌ترین افراد درنزد على (ع) بود.

زهرا (س) همواره مایه افتخار و مباهات على (ع)‌بود.

زهرا (س) تکیه‌گاه على (ع) و یکى از دوبال پرواز علی(ع) بود.

زهرا، فدایى على (ع) بود. او رفت تاعلى (ع) بماند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۵۸
محمد برزوئی

حضرت امام صادق (ع) فرمود: فاطمه نزد خدای تعالی 9 اسم دارد: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا.

فاطمه:

رسول خدا فرمود: زیرا او و شیعیانش از آتش جهنم قطع شده‌اند. (فاطمه به معنای قطع‌شده و بریده است.)

و نیز امام صادق (ع) فرمود: زیرا او از هر شر و بدی بریده شده است و نیز چون مردم از رسیدن به معرفت کامل او قطع شده اند.

صدیقه:

زیرا او هرگز در زندگی جز راست نگفت و هر آنچه پدر بزرگوارش فرمود، تصدیق کرد.

رسول خدا به امیرالمومنین فرمود: یا علی، من به فاطمه سفارش‌هایی کرده ام که به تو بگوید. او هر چه گفت بپذیر، زیرا او راستگوست، بسیار راستگو.

مبارکه:

برکت به معنای خیر فراوان است و از فاطمه نسل فراوانی به عالم اسلام هدیه شده . لذا در بعضی از تفاسیر آمده است که در آیهی « انا اعطیناک الکوثر» ( ای رسول گرامی ما به تو خیر کثیر عطا کردیم) منظور، فاطمه (س) است.

طاهره:

امام باقر (ع) فرمود: زیرا او از هر ناپاکی ظاهری و هر گونه ناپاکی دامن، مبری است.

و نیز طبق روایات متعدد، آیه تطهیر( انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا) درباره حضرت فاطمه  نازل شده است. پس فاطمه طاهره است زیرا هر گونه رجس و پلیدی و ناپاکی از وجود مقدسش دور است.

زکیه:


زکاه هم به معنای رشد و نمو و هم به معنای طهارت است، بنابراین زکیه هم یعنی از فاطمه نسل پرباری پا به عرصه وجود خواهد گذاشت و هم اینکه او وجودی است پاک و طاهر .

راضیه:

زندگی کوتاه حضرت فاطمه با غم و اندوه و نیز با تلاش و سختی همراه بود. او زندگی بسیار مشکلی را پشت سر گذاشت ولی هرگز لب به شکایت باز نکرد، بلکه همواره خدای بزرگ را شکر می‌کرد و راضی بود د.

روایت شده روزی رسول خداحضرت فاطمه را دید که لباس خشنی بر تن داشت و با دست‌های مبارکش آسیاب می‌کرد در حالیکه طفل کوچک خود را هم شیر می‌داد. رسول خدا گریان شد و فرمود: ای دخترکم، تلخی این دنیا را بچش، برای رسیدن به شیرینی آخرت.

 

حضرت فاطمه نه تنها لب به شکایت باز نکرد، بلکه عرض کرد: ای رسول خدا، من خدا را برای نعمتهایش سپاسگزارم.


و نیز روزی امیرالمومنین از رسول خدا خواست اگر ممکن باشد برای فاطمه مستخدمه ‌‌ای بگیرد، اما رسول خدا تسبیح فاطمه را به آنها تعلیم فرمود. حضرت زهرا پس از شنیدن این دستور پیغمبر اکرم سه بار فرمود: من از خدا و رسولش راضیم.

مرضیه:

تمام کارهای حضرت فاطمه مورد رضایت خدا و رسول بود. رسول خدا هیچ گاه بر فاطمه غضب نکرد، به او خرده نگرفت و برعکس، گاهی می‌فرمود: فداها ابوها. (پدرش به قربانش) .

این چنین است که رسول خدا رضای فاطمه را رضای خدا می‌دانست و می‌فرمود: خدا از غضب فاطمه غضب می کند و از رضایت او راضی می‌شود.

 محدثه:

امام صادق (ع) در این مورد فرمود: زیرا ملائکه از آسمان فرود می‌آمدند و با او سخن می‌گفتند.

در فرهنگ اسلامى محدثان راستین همواره از حرمت و منزلت ویژه اى برخوردار بوده اند، محدثان و راویان در حفظ و حراست از گنجینه هاى معارف و ارزشهاى دینى و ذخایر گرانمایه مکتب تشیع و رشد و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقش اول را داشته اند و حامل ودایع و امانتهاى گرانقدر الهى و رازدار اسرار آل رسول بوده اند.

 زهرا:

امام صادق فرمود: زیرا نور آن بانوی مکرمه در یک روز سه بار برای امیرالمومنین می‌درخشید، و چون در محراب عبادت می‌ایستاد نور درخشنده او برای اهل آسمان می‌ درخشید همانگونه که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد.

 

* برخی نامهای دیگر حضرت فاطمه (س)

حصان (محفوظ)، حره (آزاده، شریف)، سیده (بانوی محترم)، عذراء (پرده نشین)، حوراء (فرشته، حوریه)، مریم کبری (مریم برتر)، نوریه (تابناک، درخشنده ) و نام آن بانو در آسمان، منصوره (یاری‌شده) است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۴۷
محمد برزوئی


قرآن آمریکایی رونمایی شد
از سوره‌ "سلام" تا تحریف "بسم‌الله"
کتاب "فرقان الحق" یا "مثلث توحید" توسط دو شرکت‌ انتشاراتی‌ آمریکا به‌ نام‌های ‌Winepress و Omega2001 چاپ‌ شده‌ و شامل‌ 77 سوره‌ از جمله‌ سوره‌هایی‌ به‌ نام‌ الفاتحه‌، الجنه‌ و الانجیل‌ است‌ و بسیاری‌ از عقایداسلامی‌ در آن‌ مردود شمرده‌ شده‌ و یا وارونه‌ جلوه‌ داده‌ شده‌اند.
شنبه ۹ فروردین ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۴۴
کد مطلب: 2532
به گزارش «آرماگدون» ، قرآن کریم این کتاب آسمانی ویژگی‌ها و امتیازاتی دارد، از جمله این که از آغاز نزول تا کنون از تحریف مصون مانده، و قرآن فعلی بدون کم و زیاد همان قرآنی است که بر پیامبر نازل شده، چرا که حافظ و پاسدار قرآن، خدای قادر و توانا است: «إنّا نحن نزّلنا الذکر و إنّا له لحافظون؛ ما قرآن را نازل کردیم و ما خود نگهدار آن خواهیم بود» در این آیه خدا خویشتن را ضامن نگهداری قرآن معرفی کرده است.
از این جا معلوم می شود که اگر جن و انس و تمام قدرت‌ها بر ایجاد تحریف در قرآن متحد شوند، هیچ کاری از پیش نخواهند برد. از این رو خدا فرمود: «همانا این قرآن، کتابی نفوذ‌ناپذیر است که نه از پیش رو و نه از پس، باطل به آن راه ندارد و از جانب خداوند حکیم و ستودنی نازل گشته است».
امت اسلام، با تکیه بر این منبع الهی راه خود را در جهان پیدا کرده و پیش می برد و هرگونه کوتاهی و تعلل در این باره می تواند ملت را به سوی مسیری غیر از مسیر حق سوق دهد، دشمنان ما نیز که خوب متوجه این موضوع هستند، بارها درصدد برآمده اند که با تحریف در این کتاب آسمانی در زندگی مسلمان خلل ایجاد کنند تا بتوانند بهتر به مقاصد خود دست یابند زیرا این قرآن است که نقطه اتحاد امت اسلامی است و هر گونه آسیب رسانی به این نقطه می تواند این امت را دچار آسیب کند و این از اهداف دشمن در طول فعالیت های استعماری خود بوده است.
از طرفی هم دشمنان اسلام نیز می دانند که یکی از نقاط برتری که قرآن کریم نسبت به سایر کتاب آسمانی دارد همین ویژگی تحریف نا‌پذیری این کتاب است از این رو به دنبال تحریف برآمدند.
به تازگی یکی از مجلات اسلامی که در کشور کویت منتشر می شود خبر از ظهور کتاب خطرناکی نموده که توسط انجمن های تبشیری و برای مبارزه طلبی با قرآن به چاپ رسیده است. در این کتاب ضمن دعوت به شرک به خدا، با آیاتی شیطانی تخریب عقاید مسلمانان هدفگیری شده است.
"فرقان الحق" (The Truefurgan) در واقع کتابی است مذهبی که‌ در آمریکا تألیف گردیده‌ است. عده ای این کتاب را ‌نسخه‌ای‌ تحریف‌ شده‌ از قرآن‌ به‌ نام‌ میدانند.
این کتاب به‌ شخصی‌ به‌ نام‌ "المصطفی‌الهام‌" منسوب‌ شده‌ است‌ و توسط فردی‌ به‌ نام "المهدی‌" به‌ انگلیسی‌ ترجمه‌ شده‌است‌.
گفتنی‌ است‌، این‌کتاب‌ توسط دو شرکت‌ انتشاراتی‌ آمریکا به‌ نام‌های ‌Winepress و Omega۲۰۰۱ چاپ‌ شده‌ و شامل‌ ۷۷ سوره‌ از جمله‌ سوره‌هایی‌ به‌ نام‌الفاتحه‌، الجنه‌ و الانجیل‌ است‌ و بسیاری‌ از عقایداسلامی‌ در آن‌ مردود شمرده‌ شده‌ و یا وارونه‌ جلوه‌ داده‌ شده‌اند.
این‌ به‌ اصطلاح‌ قرآن‌ ۳۶۶ صفحه‌ای‌ که‌ به‌ زبان‌های‌ انگلیسی‌ و عربی‌ چاپ‌ و منتشر شده‌ است‌ در مدارس‌ خصوصی‌ کویت‌ دردسترس‌ دانش‌آموزان‌ قرار گرفته‌ است‌.
این کتاب در آمریکا با نام "مثلت توحید" توزیع و پخش می‌شود.
نویسندگان این کتاب در مقدمه ای که در اول کتاب نوشته اند مدعی شده اند که این کتاب را برای جهان اسلام و مخصوصا اعراب نوشته اند! گفتنی‌ است‌ در این‌ کتاب‌ به‌ جای‌بسم‌الله الرحمن‌ الرحیم‌ در ابتدای‌ سوره‌ "بسم‌الله" آمده‌ که‌ در برگیرنده‌ عقاید مسیحیان‌ درمورد تثلیث‌ است‌.
در مقدمه‌ این‌ کتاب‌ چنین‌ آمده‌ است‌: تقدیم‌ به‌ ملت‌ عرب‌ و همه‌ مسلمانان‌ جهان‌، در عمق‌ وجود هر انسانی‌ اشتیاق‌ فراوان‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ ایمان‌ حقیقی‌، آرامش‌ درونی‌، آزادی‌ معنوی‌ و زندگی‌ ابدی‌ وجود دارد.
پایگاه‌ اینترنتی "آمازون‌" که‌ آخرین‌ عناوین‌ کتاب‌ها در موضوعات‌ مختلف‌ را به‌ فروش‌ می‌رساند به‌ تبلیغ‌ این‌ کتاب‌ پرداخته‌ است‌ و آن‌ را قرآنی‌ نوشته‌ شده‌ به‌ شیوه‌ جدید و منحصر به‌ فردخوانده‌ است‌.

موارد زیر گوشه ای از تحریفات و در واقع ساخته‌های بیان شده در این کتاب است:
بسم الأب الکلمة الروح الإله الأوحد... مثلث التوحید..موحد التثلیث ما تعدد.
سپس با سوره فاتحه روبرو خواهیم شد که در واقع تقلیدی است از قرآن جهت فریبکاری و به دنبال آن سوره های نور سپس سلام و غیره..
همچنین در سوره ساختگی "سلام" که دستکاری در آیات قرآن می باشد و تلفیق آن به نحوی است که مطابق با اهداف مؤلفان این کتاب است، به چنین دروغ پردازیهایی بر می خوریم:
"و الذین اشتروا الضلالة و أکرهوا عبادنا بالسیف لیکفروا بالحق ویؤمنوا بالباطل أولئک هم أعداء الدین القیم و أعداء عبادنا المؤمنین."
"و کسانی که گمراهی را برای خویشتن خریده و بندگانمان را با شمشیر مجبور کرده اند تا به حق کفر ورزند و به باطل ایمان بیاورند اینان دشمنان دین استوار و دشمنان بندگان مؤمن ما هستند."
و در همین سوره بر خداوند دروغ بسته شده که:
"یا ایها الناس لقد کنتم أمواتا فأحییناکم بکلمة الإنجیل الحق... ثم نحییکم بنور الفرقان الحق."
"ای انسانها ما شما را با انجیل حق زنده گردانیدیم... سپس شما را با نور فرقان الحق زنده می گردانیم."
و بدین ترتیب تحریف و دستکاری در آیات خداوند در تمامی آیات به چشم می خورد.
از اهداف مشخص در رابطه با این اقدام می توان به این نکته اشاره کرد که با ایجاد شبهه در ذهن مسلمان و تخریب عقاید و دیدگاه آنان نسبت به اسلام، این افراد درصدد تخریب دین اسلام و ترویج مسحیت از سوی دیگر و سوق به سوی ادیانی غیر از اسلام اند و حرکتی است در ادامه روند استعماری غرب در مقابل موج بیداری اسلامی که توسط مسحیان و صهیونسیت ها رو به انجام است.
این اولین باری نیست که دشمنان اسلام در صدد چنین کاری برآمده اند بلکه این کار از صدر اسلام تا به امروز ادامه داشته است، به طور مثال به اقداماتی مشابه در این زمینه می توان اشاره کرد:
چندی پیش کمیته وابسته به مجمع پژوهشهای اسلامی در مصر از توزیع قرآن های تحریف شده ازسوی رژیم صهیونیستی در کشورهای آفریقایی خبر داد، رژیم صهیونیستی این قرآن‌ها را که برخی از آیات درباره قوم یهود و جهاد در آنها حذف شده، با جلدهایی گران‌قیمت و زیبا چاپ و درکشورهای آفریقایی ازجمله کنیا و نیجر توزیع کرده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۳۹
محمد برزوئی

شهادت دختر پیامبر (س) افسانه نیست/ مدارک شهـــادت حضرت زهـــرا (س) در کتب اهل سنت

ظلم و ستم در حق تنها بازماندة رسول خدا، حضرت زهرا سلام الله علیها و شهادت آن بانوی یگانه، حقیقتی غیر قابل انکار و از مسلّمات تاریخ اسلام است. به گونه ای که هیچ فردی را یارای انکار و رد آن نیست، چرا که مورخان و محدثان عامه و خاصه علارغم فشارها و محدودیت هایی که در طول تاریخ همواره متوجه ایشان بوده است، باز هم به گونه های مختلف و بیان های گوناگون به آن پرداخته اند به طوری که هر انسان محقق و بدون تعصب با مراجعه به مصادرِ متقن و منابعِ دست اول مسلمانان، اعم از شیعه و سنی آن را خواهد یافت. 
در این مختصر برآنیم تا با آوردن چند نمونه از تصریحات علما و بزرگان اهل سنت، از هر گونه استبعاد و رد کردن این وقایع تلخ تاریخی، و هرگونه شبه افکنی در میان جوانان جلوگیری کنیم. 
به امیــد ظهور و فــرج هر چــه زودتـر منـتقــم اهل بیــت عصـــمت و طـهارت، 
حضــرت حجه ابن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف. 


* ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیب? دینوری (معروف به ابن قُتَیبَة) در گذشته ی سال 276 هجری، در کتاب خود بنام "الامامة والسیاسة"جلد اول صفحه ی 12، چاپ سوم، 2جلد در یک مجلّد، تحت عنوان"کیفَ کانَت بیعة علی أبی طالب کرَّمَ الله وجهه" (علی کرم الله وجهه چگونه بیعت کرد) با ذکر سند از عبدالله بن عبدالرحمن انصاری روایت کرده که گفت:


"همانا روزی ابوبکر از عده ای که از بیعت با او سرپیچی کرده و نزد علی علیه السلام جمع شده بودند، سراغ گرفت. پس عمر را به دنبال آنها -که در خانه ی علی جمع شده بودند- فرستاد، پس آنها از خارج شدنِ از خانه خودداری نمودند، در این هنگام عمر دستور داد که "هیزم حاضر کنید" و خطاب به اهل خانه گفت:


«قسم به آن کس که جان عمر در دست اوست باید خارج شوید و الا خانه را با اهلش به آتش می کشم»


شخصی به عمر گفت: ای ابا حفض، آیا می دانی در این خانه فاطمه است؟!


عمر گفت: اگر چه فاطمه در خانه باشد! 

* باز در همان کتاب جلد 1 صفحه ی 13 با ذکر سند می گوید:


...پس از چندی که گذشت عمر به ابوبکر گفت بیا تا نزد فاطمه علیها السلام برویم، چرا که ما او را به غضب درآورده ایم.


پس به اتفاق یکدیگر نزد فاطمه علیها السلام رفته واز او اجازه ی ورود گرفتند، لکن فاطمه علیها السلام به آنها اجازه ی ورود نداد، ناچار نزد علی علیه السلام آمده و با او سخن گفتند، تا آنکه آنها را بر فاطمه علیها السلام وارد کرد.


پس همین که آن دو نزد فاطمه علیها السلام نشستند، فاطمه علیها السلام صورت خود را به دیوار برگرداند. در این هنگام آن دو به فاطمه علیها السلام سلام کردند، لکن او جواب سلام آنها را نداد، لذا ابوبکرشروع به سخن کرده و گفت:


ای حبیبه ی رسول خدا آیا ما در مورد ارث پیامبر و همچنین در مورد شوهرت تو را به غضب در آوردیم؟


فاطمه علیها السلام گفت:


چه می شود تورا، که اهل و خانواده ات از تو ارث ببرند، لکن ما از محمد صلی الله علیه وآله ارث نبریم!


سپس فاطمه گفت: آیا اگر حدیثی از پیامبر را به یاد شما بیاورم قبول می کنید، و به آن اعتقاد پیدا می کنید؟


عمر و ابوبکر گفتند:آری.


پس فاطمه گفت: شما را به خدا قسم آیا از پیامبر نشنیدید که می گفت:


«رضایت فاطمه، رضایت من و غضب فاطمه، غضب من است. پس هر کس فاطمه دختر مرا دوست داشته باشد، همانا مرا دوست داشته و هر کس فاطمه را راضی کند مرا راضی کرده است و هر کس فاطمه را به غضب آورد، همانا مرا به غضب آورده است».


عمر و ابوبکر گفتند: آری از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدیم.


فاطمه علیها السلام گفت:


پس همانا من، خداوند و ملائکه را شاهد می گیرم که شما دو نفر مرا به سخط و غضب درآوردید و مرا راضی نکردید، و هرگاه پیامبر را ملاقات کنم از شما دو نفر به او شکایت خواهم کرد.


در این هنگام، ابوبکر شروع به گریه کرد در حالی که فاطمه علیها السلام می گفت:


بخدا قسم تو را (ابوبکر) در هر نمازی که بخوانم نفرین خواهم کرد. 


* ابن شهر آشوب سروی (درگذشتهی سال 588هجری) در کتاب المناقب خود جلد سوم صفحه ی 132 از کتاب المعارف ابن قتیبه دینوری در بیان ذکر اولاد فاطمه سلام الله علیها چنین نقل می کند؛ فرزندان فاطمه عبارتند از:


حسن ،حسین، زینب ام کلثوم و محسن که همانا از ضربه ی قنفذ کشته شد.


لازم به تذکر است که در چاپ های امروزی کتاب المعارف ابن قتیبه چنین آمده است:


پس علی دارای چند فرزند شد به نام های حسن، حسین، ام کلثوم و زینب کبری؛ که مادرشان فاطمه دختر رسول خدا بود، لکن محسن ابن علی در سن کودکی به هلاکت رسید! 

شهرستانی


* أبی الفتح محمد بن عبدالکریم بن أبی بکر احمد شهرستانی (در گذشته ی سال548 هجری) در کتاب خود بنام «الملل و النحل» چاپ بیروت 1402 هجری جلد اول صفحه ی 57 می گوید:


«همانا عمر چنان ضربه ای به شکم فاطمه علیها السلام در روز بیعت زد که فاطمه علیها السلام جنین خود را از شکم انداخت». 

ذهبی


* ذهبی مورخ مشهور (در گذشته ی سال 748هجری) در کتاب خود بنام «لسان المیزان»جلد اول صفحه ی268- شماره ی 824 تحت عنوان «احمد» با ذکر سند می گوید:


«محمدبن احمد حماد کوفی» (از حافظین حدیث اهل سنت) گفته است:


«بدون شک عمر چنان لگدی به فاطمه علیهاالسلام زد که محسن از او سقط شد». 

عمر رضا کحاله


* عمر رضا کحاله از علمای معاصر اهل سنت، در کتاب خود بنام «اعلام النساء» چاپ پنجم بیروت سال 1404- قسمت حرف«فاء» فاطمة بنت محمد صلی الله علیه وآله با ذکر سند می گوید:


تا آنکه ابو بکر از عده ای که از بیعت با او سر باز زده و تخلف کرده بودند و نزد علی بن ابی طالب علیه السلام جمع شده بودند- مانند عباس و زبیر و سعد بن عبادة- سراغ گرفت، و آنها در خانه ی فاطمه علیهاالسلام از بیعت با ابوبکر باز نشسته بودند. پس ابوبکر، عمر بن الخطاب را بسوی آنان فرستاد.


عمر روانه ی منزل فاطمه علیهاالسلام شده و فریاد کشید و آنان را به خارج از خانه جهت بیعت فراخواند. آنان از بیرون آمدن خودداری کردند، در این هنگام عمر هیزم طلبیده و گفت:


قسم به آن کس که جان عمر در دست اوست یا از خانه خارج می شوید و یا آنکه خانه را با اهلش به آتش می کشم.


شخصی به عمر گفت: ای ابا حفض (کنیه ی عمر)، در این خانه فاطمه علیها السلام است!


عمر گفت: اگر چه فاطمه در این خانه باشد، آن را به آتش می کشم! 

یعقوبی


* یعقوبی در تاریخ خود جلد دوم صفحه ی 137 چاپ بیروت تحت عنوان"ایّام ابی بکر" (دوران حکومتی ابوبکر) نقل می کند:


زمانی که ابوبکر مریض شد، یعنی در همان مرضی که مرد، عبدالرحمن بن عوف به عیادت او رفته و از او پرسید: ای خلیفه ی پیامبرحالت چگونه است؟


ابوبکر گفت: همانا من بر هیچ چیز تأسف نمی خورم مگر بر سه چیز که انجام دادم و ای کاش انجام نداده بودم...اما آن سه چیز که انجام دادم و ای کاش انجام نداده بودم: .


ای کاش قلاده ی خلافت را به گردن نینداخته بودم...


ای کاش خانه ی فاطمه را تفتیش نکرده و مورد هجوم آن عده قرار نداده بودم، اگر چه با من اعلان جنگ می کردند. 

بلاذری


* احمدبن یحیی معروف به «بلاذری» در گذشته ی سال 279 هجری در کتاب خود بنام «انساب الاشراف» چاپ مصر جلد اول صفحه ی 586 تحت عنوان «امر السقیفة» (گزارشی از سقیفه) حدیث شماره ی 1184 می گوید:


ابوبکر برای بیعت گرفتن از علی علیه السلام ، به دنبال وی فرستاد، پس علی علیه السلام بیعت نکرد. در این هنگام عمر با شعله ای آتش روانه ی خانه ی علی علیه السلام شد. فاطمه علیها السلام در پشت درب با او مواجه شده و گفت:


ای پسر خطاب آیا تو را در حال آتش زدن خانه ام می بینم؟


عمر گفت :


آری! و آن چنان به این عمل مُصر و محکم هستم، چنانکه پدرت بر دینی که آورده بود محکم بود. 


* بلاذری در همان کتاب، صفحه ی587، حدیث شماره ی 1188 از ابن عباس روایت می کند: زمانی که علی از بیعت خودداری نمود و در خانه کناره گیری کرده بود، ابوبکر عمر را به سوی علی فرستاد و به وی دستور داد علی را با بدترین صورت نزد من حاضر کن!


پس چون عمر نزد علی آمد، بین آن دو سخنانی رد و بدل شد. علی گفت:


ای عمر بدوش که نیمی از آن مال توست، به خدا قسم آنچه امروز تو را چنین بر امارت و حکومت ابوبکر حریص کرده چیزی نیست جز آنکه فردا حکومت را به تو بسپارد! 

ابن ابی الحدید


* ابن ابی الحدید معتزلی در شرح خود جلد بیستم صفحه ی 16و17 تحت عنوان "ایراد کلام أبی المعالی الجوینی فی أمر الصحابه و الرد علیه" (نقل اعتراضات أبی المعالی جوینی در امور صحابه و رد برآن) می گوید:


اگر گفته شود که خانه فاطمه مورد هجوم واقع شد، و صیانتش شکسته شد بخاطر حفظ نظام اسلام و بخاطر جلوگیری از تفرقه مسلمانان، چرا که مسلمانان آن زمان از دین بر می گشتند و دست از اطاعت بر می داشتند، در جواب گفته می شود که:


همین کلام و جواب را بدهید آنجا که در جنگ جمل هودج عایشه مورد هتک واقع شد (چرا که عایشه بر علیه خلیفه رسمی مسلملنان قیام کرده) و هودج او مورد حمله قرار گرفت تا آنکه ریسمان اطاعت پاره نشود و اجتماع مسلمین از هم نپاشد و خون مسلمانان به هدر نرود.


پس وقتی که جائز باشد حمله به خانه فاطمه بخاطر امری که هنوز واقع نشده بود، بدون شک جائز است حمله به هودج عایشه به خاطر امری که واقع شده بود. 


ابن عبد ربّه


*شهاب الدین احمد معروف به ابن عبد ربه اندلسی در کتاب "العقد الفرید" جلد 4 صفحه 260 چنین می نویسد:


علی و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند تا اینکه ابوبکر، عمر را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند، و به او گفت اگر بیرون نیامدند با آنان نبرد کن. عمر ابن خطاب با مقداری آتش به سوی خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را به آتش بکشد. در این هنگام فاطمه با او روبرو شد و گفت: ای فرزند خطاب آمده ای خانه ما را بسوزانی!


عمر گفت: بلی، مگر اینکه شما نیز آن کنید که امّت کردند(بیعت با ابوبکر).

 

مدارک شهـــادت حضرت زهـــرا (س) در کتب اهل سنت


1- ابن قتیبه
2-ابن شهر آشوب سروی
3-أبی الفتح محمد بن عبدالکریم بن أبی بکر احمد شهرستانی
4-ذهبی مورخ مشهور
5-عمر رضا کحاله از علمای معاصر اهل سنت
یعقوبی
6-احمدبن یحیی معروف به «بلاذری»
7-ابن ابی الحدید معتزلی
8-شهاب الدین احمد معروف به ابن عبد ربه اندلسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۴۴
محمد برزوئی



همه میدانند که مهدیه اسم مکان است و فاطمیه اسم زمان

و ما منتظر روزی هستیم که مهدیه اسم زمان شود و فاطمیه اسم مکان





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۲۴
محمد برزوئی
ایام فاطمیه 1435 در شهر روداب (3) + عکس / مراسم در شب 12 فروردین 1393
با حضور خیل عشاق حضرت فاطمه ی زهراء سلام الله علیها برگزار گردید.

برای دانلود فایل صوتی مراسم کلیک کنید!


*****

*****


"با تشکر از کانون اسرار روداب"
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۱۹
محمد برزوئی
دستاس و طناب چاه خانه ی فاطمه سلام الله علیها! برایمان بگویید از او! از دستان زخمی و سینه ی متورمش بر اثر آرد کردن نان و آب کشیدن از چاه بگویید!*


آمده بود اگر پدر صلاح می داند کمک کاری برایش در نظر بگیرد؛ اما رسول خدا که مأمور الهی بود، با چشمانی بارانی از این که درخواست دختر عزیزش را رد می کند، فرمود:


-
قسم به خدایی که به پیامبری انتخابم کرد! هنوز 400 نفر بی خانمان هستند که نه طعامی دارند و نه لباسی! ...فاطمه جان! به جای خادم این ذکر هدیه ی تو!


و همین تسبیح معروف حضرت زهرا سلام الله علیها را به دختر گران قدرش یاد داد!


یادتان هست سال ها بعد از این ماجرا، برای خادم دار شدن فاطمه سلام الله علیها، وحی آمد و قرار شد فضه همکار او شود.**


اما مگر خادم فاطمه سلام الله علیها چون خادمان دیگر بود:


-
دختر سرسبد خلقت! به پدر بگو چرا از فضه کمک نمی گیری؟! دستانت از سختی دستاس خونین است!


-
پدر عزیزم! یک روز نوبت من و یک روز نوبت اوست!


چشمان رسول رئوف ما گریان شد و فرمود: خدا بهتر می داند که رسالتش را در کجا قرار

دهد!***


* برگرفته از تحلیل سیره ی فاطمه زهرا، علی اکبر بابازاده، نشر محدث،1380،ص136، به نقل از بحارالأنوار، ج43، ص82.
**
همان، ص 136 و137، به نقل از بحارالأنوار، ج43، ص85.
***
همان، ص 137، به نقل از عوالم، ج11، ص229؛ جلاءالعیون، ج1، ص137؛بحارالأنوار، ج43، ص28.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۰۳
محمد برزوئی

از آغاز عملیات تعریض و زیر سازی محور روداب سبزوار توسط شهرداری روداب که با مشارکت مردمی ، ساعت 10 صبح روز شنبه 92/12/24  (بطول ده کیلومتر) شروع شده، 17 روز می گذرد و فرمایشات مقام معظم رهبری، تأکید بر مدیریت جهادی با  پشتوانه ی اقتصاد مقاومتی در آن مشهود است و ان شاءالله این روند تا پایان پروژه ادامه خواهد یافت.

تصاویری از همت رودابیها ...

*****
*****

برای دیدن تصاویر بیشتر ادامه ی مطلب را ببینید .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۵۲
محمد برزوئی



پخش مستند روداب رویشی در کویر،
 به دلیل تغییردرپخش برنامه ها به زمان دیگری موکول شد



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۲۹
محمد برزوئی