زیبایى شناسى کلام و کردار فاطمى در خانواده
حرف نو - خانواده کانون عشق و محبتى است که در آن زمینه رشد و تعالى انسان
فراهم مىشود و بنایى
است که زوجین، دو رکن اساسى آن را تشکیل مىدهند تا به فرموده
پروردگار، بدینوسیله
به آرامش و آسایش برسند.
پاسدار فضیلتها
و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنواالیها و جعل بینکم موده و رحمه (روم: 30)
یکى از آیات و نشانههاى خداوند، این است که از خود شما برایتان همسرانى آفرید تا در کنار آنها آرامش خاطر پیدا کنید و میان شما و همسران شما مهر و محبت را قرار داد.
آنچه در خانواده چراغ دوستى و محبت را فروزانتر مىکند، رابطه صمیمانهاى است که بین زن و شوهر برقرار مىشود و آنچنان این ارتباط و صمیمت مهم و پرارزش است که در دین مقدس اسلام درباره نحوه برخورد هریک از زوجین با یکدیگر در رفتار و گفتار سفارشهاى متعددى شده است. همچنین، اسلام در تمامى زمینهها به معرفى طرحها و برنامههاى آماده اجرا مىپردازد و براى غنیمت بیشتر و ملموس شدن اندیشه، طرح و مکتبش، با عنایت به شیوههاى رفتارى متکامل و توحیدی، الگوها و نمونههایى را معرفى مىکند تا از این رهگذر، پاسخگوى تمام نیازهاى مادى و معنوى ما باشد.
الگوهایى که اسلام معرفى مىکند، الگوهاى اصیل و با لیاقتى هستند که براساس "واقعیتها” و "ارزشها” استوارند؛ الگوهاى معنوى که درطول تاریخ، جاویدان و ماندگار خواهد بود. الگوهایى لایق تقلید و پیروی، الگوهایى با اصالت، پویایى و جاذبه، استوار بر پایه ایمان به خداوند و ارزشهاى متعالى معنوی؛الگویى نظیر بزرگ بانو و سالار زنان عالم فاطمه زهرا(س.)
اندیشیدن در ابعاد شخصیتى زهراى بتول(س) و نقش سازندهاش در صحنههاى پاسدارى از فضیلت و دیانت، از آن رو داراى اهمیت و توجه است که آموزگارش پیامبر گرامى اسلام(ص) و تعالیمش، تعالیم انسان ساز قرآن کریم است.
توجه به زندگانى آن حضرت در عصر غربت انسان و کسادى بازار ایمان، براى انسانهاى گریزپا و سرگردان، حیاتبخش و راهگشا خواهد بود تا روح انسان امروزی، در سایهسار نخل وجود فاطمه زهرا(س) آرامش گیرد و جان تشنه انسان سیرابزده قرن ما، از شراب طهور کوثر وجودش سیراب شود.
یکى از ویژگىهایى که تشنگان حقیقت در سیره آن بزرگوار با حساسیت خاصى آن را بررسى مىکنند، توجه به جلوههاى رفتارى و گفتارى صدیقه طاهره در خانه و خانواده و مهمتر از آن، درچگونگى ارتباط با همسر بزرگوارش علی(ع) است.
آری، زهراى بتول در گفتار و عمل با شوهر بزرگوارش، روش و منشى زیبا و دلپسند از خود برجاى گذارده است، که چون مشعلى فروزان در تاریخ بشریت مىدرخشد و راهنماى تمام زنانى است که دل به خوبىها و روشنىها سپردهاند. در این نوشتار سعى مىشود که بهگوشهاى از این زیبایىها به اجمال اشاره شود:
جهاد زن
خانه، کانون روش محبت و جوشش عشق و عطوفت است. محیطى که شخصیت انسان در آن شکل مىگیرد. فضایى که مجموعه خانواده باید در آن تنفس کنند و بخش قابل توجهى از توانمندىهاى خود را در بستر خانواده جستوجو نمایند و رشد دهند.
خانه، محل آرامش و سکون است و روح و روان انسان در چنین فضایى باید بهبار بنشیند. اداره امور این محیط به ظاهر کوچک که به منزله اداره یک کشور است، نیاز به درایت خاصى دارد.
دو رکن خانواده که همه برنامهها و فعالیتها، بر محور آنها باید شکل بگیرد، زن و شوهر هستند. این دو باید فرهنگ خانواده را پاسدار باشند و اقتصاد خانواده را متناسب با نیازها سامان بخشند.
اخلاق و رفتار زن و شوهر و سیره و سلوک آنان در زندگی، بر دیگر اعضاى خانواده اثر مىگذارد و زمینه رشد و بالندگى را در فرزندان بهوجود مىآورد.
خانواده، گنجینهاى است که مجموعه بسیارى از ارزشهاى والاى انسانى را در خود جاى داده است. تربیت، عفت، عطوفت و رحمت، عشق و محبت و دهها خصلت دیگر ارزشى در این کانون پرورش مىیابد.
یکى دیگر از این ارزشها تلاش زن در جهت خوب شوهردارى کردن است. امیرالمومنین علی(ع) درباره اهمیت خوب شوهردارى کردن زن، مىفرماید: "جهاد المراه حسن التبعل؛ جهاد زن این است که خوب شوهردارى کند”. (1)
مىدانیم که جهاد اهمیت بسیار دارد و در ردیف بزرگترین عبادات بهحساب مىآید و وقتى از امام مىپرسند: کدام عمل بهترین اعمال است؟ در جواب مىفرماید:”الصلوه لوقتها و برالوالدین و الجهاد فى سبیلالله؛ نماز اول وقت، نیکى به والدین و جهاد در راه خدا”.
خداوند نیز در قرآن براى مجاهدان پاداشى بزرگ درنظر گرفته است. (نساء: 95) ولى همین جهاد، با این همه فضیلت از عهده زن برداشته شده است و بر او واجب نیست.
على (ع) در حدیث دیگرى مىفرماید:
خداى تعالى جهاد را بر مردان و زنان واجب فرمود. پس جهاد مرد به این است که از بذل جان و مال تا سرحد شهادت و کشتهشدن در راه خدا دریغ نکند و جهاد زن به آن است که در برابر تندى و آزار شوهر و غیرت او بردبارى نماید. (2)
بنابراین روایت، همان پاداشى را که خداوند به مجاهدان مىدهد،به چنین زنانى هم مىدهد؛ زیرا این بردبارى که جهادى مقدس است و زن در برابر نفس خود انجام مىدهد، در نتیجه آن، پایههاى خانه و خانواده و زندگى متزلزل نخواهد شد و جلوى اختلاف و نزاع و جدایىها گرفته مىشود.
خوب شوهردارى کردن؛ یعنى این که زن کارى کند که وقتى مرد پس از برخورد با مشکلات و سختىها و کار روزانه با تنى خسته و روحى گرفته و پر ملال به خانه آمد، با دیدن چهره همسرش و شنیدن سخنان او و نیز مشاهده وضع خانه خستگىهایش برطرف شود.
خوب شوهردارى کردن به این است که زن از نظر اداره امور داخلى خانه و حفظ عفت و آبرو، خیال مرد را آسوده کند تا وى با خیالى راحت به کسب و کار و اداره امور خارج از منزل یا حل و فصل کارهاى مردم، یا مطالعات علمى و یا دیگر کارها بپردازد.
فاطمه(س)نیز در این مدت کمى که در خا نه على (ع) زندگى کرد، دقیقهاى از این جهاد مقدس و وظیفه سنگین غفلت نکرد. وقتى این نکته را به یادداشته باشیم که زندگى زناشویى فاطمه(س) همراه با بچهدارى هم بود و با سختترین دوران تاریخ اسلام و مسلمانان شروع شد، به عظمت وجودى و شخصیت فاطمه(س) و جهادى که در این راه انجام داد به خوبى پى خواهیم برد؛ زیرا اسلام، تازه به مدینه آمده بود و خاندان پیغمبر- که از آن جمله علی(ع) و فاطمه (س) بودند - از جمله زنان و مردان مهاجرى بودند که از مکه به مدینه هجرت کرده و خانه و ملک و کسب و کار معینى نداشتند تا از این راه امرار معاش کنند و نیز آسایش و امنیتى هم نداشتند که در سایه آن به فکر تامین زندگى باشند.
براى مبارزه با شرک و بتپرستى و پایهگذارى مرام توحیدى ناچار بودند هر روز بهسویى بروند و با دشمنان سرسختى که از هر لحاظ مسلمانان را احاطه کرده بودند و مىخواستند این نداى مقدس را خاموش کنند، بجنگند و در این میان وظیفه علی(ع) و فاطمه (س) ، دختر پیغمبر اسلام ، از همه سختتر و مشکلتر بود؛ زیرا سپهسالار همه این جنگها علی(ع) بود وهمه جا با فداکارى و جانبازى او فتح و پیروزى نصیب مسلمانان مىشد. گواه این مدعا، تاریخ درخشان اسلام است.
چنین مجاهد بزرگی، باید همسر فداکار و وظیفهشناسى همچون فاطمه(س) داشته باشد و اگر فاطمه(س) نبود، چنین همسرى براى علی(ع) یافت نمىشد. چنانکه اگر علی(ع) نمىبود، مرد دیگرى که در خور همسرى فاطمه(س) باشد ، پیدا نمىشد. سپهسالارى همچون على (ع)، همسرى مىخواهد که به شایستگى امور داخلى خانه را اداره کند، به رشد و تعالى فرزندانش بپردازد و به خوراک و لباس و تعلیم و تربیت آنان با کمال دلسوزى رسیدگى کند تا خیال او را در میدانهاى جنگ و آن همه مسافرتهاى جنگى که پیاپى پیش آمد آسوده سازد. با سختىها و مشکلات و کم و زیاد امکانات زندگى بسازد و از نظر فکرى و روحى نیز همفکر و مشوق همسرش باشد و نیز نوازشها و تحسینهاى او پشتوانه و تکیهگاهى براى ادامه مبارزات و درمانى براى رفع خستگىهاى جسم و جان او شود.(3)
اداره شایسته امور منزل
یکى از حیاتىترین فنون و هنرهایى که هر زن لایق و شایسته باید در کنار دیگر خصلتهاى پسندیده داشته باشد، اداره امور خانه وتدبیر منزل است تا موجبات آرامش خاطر و آسودگى بقیه اعضاى خانواده بهویژه همسر را فراهم آورد.
حضرت فاطمه (س) ده سال بیشتر نداشت که قدم به خانه شوهر گذاشت، ولى در طول زندگى کوتاه خود، شرایط و موقعیت خاص علی(ع) را به خوبى درک کرد و در چارچوب خواستههاى معقول و مشروع و خیرخواهانه شوهر که چیزى جز خیر و صلاح و اعتلاى بشریت نبود، اداره زندگى علی(ع) را در بالاترین سطح از موفقیت و درخشانی، به سامان رساند. درگفتار و کردار خود با همسرش، شیوه و سیرهاى را برگزید که آن را در محضر بزرگترین معلم تاریخ بشر، پیامبر بزرگوار و والاى اسلام، آموخته بود.
"هرگز کارى او را از کار دیگر باز نمىداشت”. (4) اینگونه نبود که عبادت و مناجاتش، او را از اداره منزل باز دارد و تربیت و سازندگى و مبارزاتش، او را از رسیدگى به فرزندان و همسرش مانع شود. او علی(ع) را بهترین همسر مىدانست(5) و همواره به تمامى وظایف همسرى خود عمل مىکرد.
همیارى و همکارى
دو اصل لازم اخلاقى در تشکیل پایههاى نظام خانواده "تفاهم” و "تعاون” است که اگر این دو اصل در این امر تحقق یابد، فضاى خانه به محیط دوستداشتنی، آرام و سازنده تبدیل مىشود. با نگاهى گذرا به زندگى حضرت زهرا(س)، مىتوانیم اصل تعاون و همکارى و مشارکت در امور مادى و معنوى و همچنین تفاهم و درک متقابل اعضاى خانوادهاش را مشاهده کنیم. حاکمیت و تحقق این مهم در زندگى مشترک حضرت زهرا و امیرالمومنین علی(ع)، براساس تقسیم مطلوب وظایف زندگى مشترک آن دو بزرگوار صورت مىپذیرفت.
یکى از عوامل شادابى و تکامل خانواده ایشان، تعیین حدود مسئولیت افراد در خانواده بود که با تقسیم کار، عدالت اجتماعى در جامعه کوچک خانواده آن بزرگواران بهوجود آمد تا زمینه سعادت مادى و معنوى هرچه بیشتر آنها را فراهم آورد. امام باقر (ع) فرمود: حضرت فاطمه (س) کارهاى منزل را با حضرت علی(ع) اینگونه تقسیم مىکردند که خمیر کردن آرد و نان پختن و تمیز کردن و جارو زدن خانه بهعهده فاطمه(س) باشد و کارهاى بیرون از منزل، از جمله جمعآورى هیزم و مواد اولیه غذایى را علی(ع) عهدهدار شود. (6)
امام صادق(ع) فرمود: این تقسیم کار با رهنمود رسول خدا (ص) انجام گرفت. آنگاه که رسول خدا(ص) فرمود: کارهاى منزل را فاطمه (س) و کارهاى بیرون منزل را على (ع) انجام دهد. حضرت زهرا(ع) با خوشحالى فرمودند:
جز خداکسى نمىداند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم؛ زیرا رسول خدا(ص) مرا از انجام کارهایى که مربوط به مردان است، بازداشت(7)
قناعت
احساس بىنیازى و رضایت، خصوصیتى ارزشمند است که مىتواند هر انسانى را در رسیدن به آرامش و خوشبختى در زندگى فردی، خانوادگى و اجتماعى یارى کند. این احساس با دستیابى به مال و ثروت حاصل نمىشود. چهبسا انسانهاى ثروتمند که خود را محتاجترین مىبینند و براى بهدست آوردن دنیاى بیشتر، آرام و قرار ندارند. آری، احساس رضایت و بىنیازى تنها و تنها با قناعت بهوجود مىآید.
قناعت یکى از صفات پسندیدهاى است که اسلام اهمیت فراوانى براى آن قائل شده است. انسانهایى که بینش الهى دارند، آنچنان دیدگاهشان وسیع و والا مىشود که در امور دنیوى براى رسیدن به آنچه ندارند و نمىتوانند بهدست آورند، آرامش خود را به هم نمىزنند و طعم شیرین زندگى را بر خود تلخ نمىکنند.
حضرت زهرا(س) برترین الگوى تاریخ بشریت، در زندگى مادى خود، انسانى قانع بودند و هیچدرخواستى از شوهر خود نمىکردند که نتواند آن را برآورده سازد و با همان امکانات کم، شیرینترین زندگى را براى خود و خانواده بزرگوارش فراهم مىساختند.
روزى ا مام علی(ع) فرمود:
فاطمه جان! آیا غذایى موجود است که بیاوری؟ پاسخ شنید:
سوگند به خداوندى که حق و قدر تو را بزرگ شمرد! سه روز است که غذاى کافى درمنزل نداریم و همان مقدار ناچیز خوراکى را به شما بخشیدم و خود گرسنگى را تحمل کردم”. (8)
امام على (ع) فرمودند: چرا اطلاع ندادی؟
حضرت زهرا(س) جواب دادند:
رسول خدا (ص) مرا نهى نمود از تو چیزى درخواست کنم و به من سفارش فرمود: دخترم، چیزى از پسرعمویت درخواست نکن، اگر چیزى برایت آورد بپذیر والا تو درخواست چیزى را نداشته باش.(9)
همچنین فرمود:
اى اباالحسن ! من از پروردگار خود حیا مىکنم که چیزى را که تو بر آن توان و قدرت نداری،از تو درخواست کنم.(10)
عشق و عاطفه و محبت
از روزگاران گذشته این بحث مطرح بوده است که مدیریت خانه و خانواده از آن کیست؟ برخى با روحیه مردسالارى بر امور خانواده مدیریت کردهاند؛ مرد بر مسند مدیریت خانواده نشسته و چون فرمانروایى مقتدر محیط خانواده را اداره کرده است و در برابر اینگونه مدیریت، خانوادههایى نیز بودهاند که عنان اداره امور خانواده را به دست زن سپردهاند و با روحیه زن سالارى در محیط خانه حکومت کردهاند.
درخانه علی(ع) و فاطمه(س)، نه مردسالارى بود و نه زنسالاری، بلکه در این خانه پاک و مطهر، محبتسالارى بود و محبت و عشق به یکدیگر، چرخهاى زندگى ساده آن خانواده را مىچرخاند.
نگاههاى مهربان و عاطفى فاطمه (س)، اندوهها را از دل همسرش برطرف مىکرد. فاطمه (س) به گونهاى روح آرامش را بر خانواده حاکم کرده بود که نگاه علی(ع)به خانه و زندگىاش، نگاه کسى بود که از میان امواج سهمگین دریا به ساحل نجات مىنگرد.
چنان که امیرالمومنین علی(ع) مىفرماید:”دائما به فاطمه مىنگریستم و ازدلم اندوهها برطرف مىشد”. (11)
انسانهاى کامل در تمام ابعاد وجودى به کمال رسیدهاند و در هر زمینه عالىترین رتبه را احراز کردهاند. خاندان فاطمه زهرا(س) بهعنوان کاملترین انسانها، از لحاظ عاطفى و محبتورزى به یکدیگر، خالصترین محبتها و عشقها را داشتند. محبت فاطمه(س) به امیرالمومنین على (ع) به فاطمه (س) در تاریخ، صحنههاى بسیار زیبایى را آفریده است. (12)
هنگامى که امیرالمومنین على (ع) را براى بیعت از خانه بیرون مىبردند، عشق مشتعل فاطمه(س)به علی(ع) فروزانتر مىشودو با عواطف پاک خود به سلمان مىگوید:
اى سلمان، آنها قصد جان على را دارند و من به شهادت على نمىتوانم صبر کنم. صبرم تمام شده! مرا به حال خود بگذار تا کنار قبر پدرم بروم، و به درگاه خدا ناله سردهم( !13)
پس از لحظاتى چند که در میان سکوت و اندوه و شگفتى حاضران، مهاجمان دست از امام کشیدند و امام على (ع) ، تنها و مظلوم از مسجد مدینه بیرون آمد، راه خانه را در پیش گرفت. حضرت زهرا(س) شوهر معصوم خود را نگریست و فرمود:
على جان، جانم فداى جان تو و جان و روح من سپر بلاى جان تو، یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود؛ اگر تو در خیر و نیکى بهسر مىبری، با تو خواهم زیست و اگر در سختى و بلاها گرفتار شدی، باز هم با تو خواهم بود. (14)
اطاعت از شوهر
یکى دیگر از ویژگىهاى حضرت فاطمه زهرا(س)بهعنوان کاملترین اسوه، در عین آزادى و آزادگی، اطاعت از همسر و مطیع بودن او در برابر على (ع) است.
زهرا (س) هرگز على (ع) را عصبانى نکرد(15)و هرگز برخلاف خواسته او گامى برنداشت (16) و همواره مطیع او بود(17)
روزى امام علی(ع) وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان، خلیفه به همراه عمر در پشت در خانه منتظر اجازه ورود هستند تا نظر شما چه باشد؟ حضرت زهرا (س) به شوهر خویش فرمود:
على جان! خانه، خانه توست و من همسر تو هستم. هرآنچه مىخواهى انجام ده. (18)
امام علی(ع) درباره فاطمه(س) مىفرمایند:” قسم به خدا! من فاطمه(س) را هرگز خشمگین و مجبور به کارى نکردم، او هم هیچ گاه مرا خشمگین و از دستورم سرپیچى نکرد”. (19)
رازدارى
ادب و احترام زن به همسرش، اقتضا مى کند که نه تنها از مطرح ساختن و بزرگ جلوه دادن کمبودهاى خانه خوددارى کند، بلکه در حد امکان، کاستىها را نادیده بگیرد و یا آنها را کوچک انگارد. هنگامى که اظهار ناراحتی، نتیجهاى جز رنجش شوهر ندارد، زن نباید در این ارتباط واکنشى از خود نشان دهد. ایثار و محبت، حکم مىکند که او خود، به تربیتى که مىداند سختىها را برطرف سازد و زحمت مضاعف را برهمسر خود، تحمیل نکند.
روزى فاطمه (س) به حضور پدرش رسید، در حالى که آثار ضعف و گرسنگى از چهرهاش نمایان بود. رسول خدا(ص) وقتى این حال را مشاهده کرد،دستهایش را به سوى آسمان برافراشت و گفت: خدایا! گرسنگى فرزندم را به سیرى تبدیل کن و وضع او را سامان بده( !20)
پیامبر اکرم (ص) بدون این که زهرا(س)سخنى به اوبگوید، از ضعف و گرسنگى او باخبر مىشود که این خود، یکى دیگر از نمونههاى پاىبندى به اساس و اسرار خانواده است. (21)
آراستگى و پاکیزگى در عین سادگى
انسان بهطور طبیعى و فطرى آراستگى و زیبایى را دوست مىدارد. چنان که حضرت علی(ع) فرموده است: "ان الله جمیل و یحب الجمال؛ خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد”. (22)
حضرت رضا(ع)در تشریح سیره و سنت انبیا مىفرماید: " من اخلاق الانبیاء التنظف؛آراستگى و نظافت از اخلاق پیامبران است”. (23)
بر هر انسانى لازم است که آراستگى به آرایش و نظافت را همچون یکى از وظایف روزانه در زندگى خود رعایت کند و بخشى از اقلام سبد خانوادگى خود را با وسایل آراستگى و نظافت اختصاص دهد.
از لحاظ روانی، آراستگی، نظافت و زیبایى و زیباسازى محیط خانه و خانواده، آرامش اعضاى آن را فراهم مىسازد و عامل موثرى براى افزایش محبت و همگرایى بیشتر خواهد بود.
اگر نظافت و زیبایى براى همه انسانها لازم و مفید باشد، براى برخى از افراد واجب است زن و شوهر از کسانى هستند که آراستگى براى آنان واجب و از ضروریات زندگى است.
پیامبراکرم (ص) فرمود:
هر مردى از شما مسلمانان موظف است خودش را براى همسرش آراسته کند، همچنان که دوست دارد زنش براى او آراسته باشد(24)
فاطمه زهرا(س) که در مکتب نبوت تربیت شده بود و با فرهنگ و اخلاق آشنایى کامل داشت،به رعایت اصل آراستگى در زندگى خانوادگى آگاهى کامل داشت و آراستگى و نظافت را پیش ازآن که یک امر شخصى و فردى بداند، آن را حق خانوادگى و همسر خود مىدانست و از اینرو، به آن بسیار اهمیت مىداد.
یکى از سنتهاى مورد تاکید رسول خدا(ص) به کار بردن عطر و سفارش و استفاده از بوهاى خوش بوده است. آمده است فاطمه(س) تا آن هنگام که در خانه بودند، مرتب از عطرهاى گوناگون استفاده مى کردند و فضاى زندگى را علاوه بر عطر روح و معنویت به عطر ظاهرى معطر مىکردند. (25)
درباره زندگى فاطمه زهرا(س) آمده است که امالسلمه مىگوید: " از حضرت زهرا(س) پرسیدم: آیا عطرى ذخیره کردهای؟ فرمودند: آری. رفت و شیشه عطرى آورد و مقدارى در کف دست من ریخت. بوى خوشى داشت که هرگز نشنیده بودم. گفتم این عطر خوشبو را از کجا تهیه کردهای؟ فرمود: این عطر مشکى است که از بال و پر جبرئیل فرو ریخته است. (26)پیامبر اکرم (ص) به عمار یاسر ماموریت داد براى شب عروسى حضرت زهرا(س) عطرهاى خوشبو تهیه کند. (27)
احترام به همسر در گفتار
یکى از زیبایىهاى زندگى زناشویى این است که هرکدام از زن و مرد نسبت به یکدیگر گفتار نیکو داشته باشند و از هر سخنى که موجب شکستن حرمت دیگرى مىشود، خوددارى کنند.
فاطمه و علی(ع) نیز یکدیگر را با احترام خطاب مىکردند. بهگونهاى که حضرت زهرا (س)ایشان را "امیرالمومنین "(28) و "خیر بعل؛ بهترین شوهر” خطاب مىکرد. علی(ع) نیز درباره حضرت زهرا(س) تعابیرى چون؛ "خیرنساء الامه؛برترین زنان امت” یا "بابى انت امی؛ پدر و مادرم فدایت”یا "نعم العون على طاعهالله ؛بهترین یار بر بندگى خدا” را به کار مىبرد. (29) اگرچه کلمات و تعبیرات این دو بزرگوار درباره یکدیگر خیلى کوتاه است، معانى بلندى دارد که نشانه اوج احترام و معرفت این زوج به یکدیگر است.
ابراز عشق و محبت
یکى از امتیازات اهل بیت(ع)، قدرت بیان، شیرینى و غناى کلام آنان است. از فاطمه (س) نیز اشعارى باقى مانده است که حکایت از قدرت بیان او در ابراز عشق و علاقه وافر به خانوادهاش و بهویژه همسر بزرگوارش دارد.
حضرت زهرا (س) در لحظههاى آغازین زندگى زناشویی، لب به ستایش از شوهر نمونهاش، امام علی(ع)گشوده فرمود:
اضحى الفخار لنا و عز شامخ
و لقد سمونا فى بنى عدنان
افتخارو عزت والا از آن ما شد و ما در میان فرزندان عدنان سربلند شدیم.
نلت العلا و علوت فى کل الورى
و تقاصرت عن هجدک الثقلان
تو به بزرگى و برترى رسیدى و از همه آفریدهها والاتر شدى و جن و انس از عظمت تو عقب ماندند.
اعنى علیا خیر من وطا الثرى
ذوالمجد و الافضال و الاحسان
مقصودم على است، بهترین کسى که گام بر خاک نهاد، بزرگوار و داراى احسان و نیکی.
فله المکارم و المعالى و الحبا
ما ناحت الاطیار فىالاغصان
برترىهاى اخلاقى و بزرگىها از آن اوست، تا آنگاه که مرغان بر شاخهها به ترنم مشغولند(30)
سخن آخر
در یک کلام، زهرا (س) ، علی(ع) را بهترین همسر مىدانست و همواره به تمامى وظایف همسرى خود عمل مىکرد. از پاکیزگى و سادهپوشى و آرایش و عطرزدن گرفته تا کارهاى منزل و آرد کردن و نانپختن و قناعت به یک زندگى ساده و گفتگو و مزاح با همسر و ایثار و فداکردن مال و جان خود براى همسرش.
و سرانجام تحمل تمامى سختىها، مشقتها و فقرا در کنار همسرش و شریک بودن با او در تمامى شادىها و رنجها، از جمله خصلتها و کارهایى بود که حضرت زهرا (س) به آنها آگاه بود و به شایستگى عمل مىکرد.
زهرا(س) آرامش و انس علی(ع) بود. علی(ع) بانگاه به او رنجهایش را از یاد مىبرد.
علی(ع) خود، مىگوید: زهرا شادى من بود(31.) از این رو، تا خبر شهادت او را شنید، از پا افتاد و تا آبى به صورتش نزدند، به هوش نیامد.(32)
زهرا(س) سعادت واقعى را در محبت به علی(ع) مىدانست. از اینرو، مردم را به یاد روز غدیر و حدیث منزلت مىانداخت. او همچنین راوى بسیارى از فضایل و مناقب علی(ع) است.
زهرا(س) محبوبترین افراد درنزد على (ع) بود.
زهرا (س) همواره مایه افتخار و مباهات على (ع)بود.
زهرا (س) تکیهگاه على (ع) و یکى از دوبال پرواز علی(ع) بود.
زهرا، فدایى على (ع) بود. او رفت تاعلى (ع) بماند.