روداب

روداب

روداب

روداب

۱۵۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روداب» ثبت شده است

کویر پر ستاره (مستند داستانی زندگی شهدای دانشجوی شهرستان سبزوار)

انتشارات سوره مهر- حوزه هنری استان خراسان رضوی

چاپ اول 1388


کتاب حاضر عنوان مجموعه‌ای مستند داستانی از زندگی چهل و سه شهید دانشجوی شهرستان سبزوار از توابع استان خراسان است با حیطه موضوعی سرگذشت زندگی این شهیدان در جنگ ایران و عراق طی سال‌های 1359-1367 که با حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خرسان رضوی و حوزه هنری این استان به مناسبت هفته دفاع مقدس به چاپ رسیده است.

در این مجموعه علاوه بر اسامی و سرگذشت هر کدام از شهیدان، عکس‌هایشان به همراه مشخصات کامل و تاریخ و محل شهادت آنان نیز در پایان کتاب ضمیمه شده است. رضا مختاری، تدوین‌کننده و گردآورنده کتاب در بخشی از متن آورده است: «خواستم درباره شهدای دانشجوی سبزوار کتابی نوشته شود که خوراک فکری همه اعصار باشد» مختاری دراین مجموعه تلاش کرده است تا تجلی‌بخش صحنه‌های زیبایی از زندگی این شهدای دانشجو باشد.

شهید حسن فتاحی ثانی، دانشجویی است که پس از انقلاب اسلامی بیشتر اوقات خود را در جهاد سازندگی گذراند. او محروم‌ترین روستاها را برای خدمت انتخاب کرد. طرح «اردوی دوچاهی» به ابتکار او و یاری دوستانش که همه جهادی بودند به اجرا درآمد. حسن آنقدر مصمم بود و می‌خواست هر چه زودتر به هدفش برسد که به محض آماده شدن مقدمات اردو، همان‌ شب، با تلفن و سفارش و پیغام، عده‌ای از داوطلبان را جمع‌ و جور کرد و همگی شبانه عازم دوچاهی شدند.

درباره دوچاهی آمده است: دوچاهی کوره‌دهی بود در قلب کویر تفتیده، روستایی که سال‌های طولانی از یاد رفته بود و سردمداران رژیم گذشته حتی زحمت اندیشیدن به چنین دهکده‌های فقیرنشینی را به خود نداده بودند.

پس از آن حسن عازم جبهه می‌شود و در هویزه است که در یک محاصره طولانی و انفجارهای پیاپی و بمباران‌های مکرر، گلوله‌ کالیبر پنجاه، قلب پاکش را هدف گرفت و در خاک هویزه آرام خفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۱ ، ۰۳:۴۸
محمد برزوئی


بسمه تعالی

باجهادی ها دلم خو کرده است                      عشق را زین بوستان بو کرده است

با جهادی های عاشق سالهاست                              خاطر درد آشنایم آشناست

باجهادی ها، جهاد آموختم                                       عشق را در این نهاد آموختم

عشق مردم عشق گندم عشق کار                     عشق صحرا عشق دریا عشق یار

هنوز بیش از ۱۶ سال نداشتم که از حضور جوانانی ( بنام جهادیها )به منطقه روداب سبزوار(دوچاهی) باخبر شدم جوانانی که خبر اخلاص خوشرویی و پرکاری آنان در منطقه پیچیده بود و همه مردم آرزوی دیدن آنان را داشتند. آنها تمامی کارهایی که امروز چندین وزارتخانه در روستاها بسختی انجام می دهند با تمام توان عهده دار بودند و خم به ابرو نمی آوردند . کارهای فرهنگی آنان بیشتر از از کارهای عمرانی آنهامورد توجه مردم واقع شده بود. آنان شبانه روز کار می کردند و از مردم هیچ توقعی نداشتند و حتی چیزی بعنوان هدیه از مردم قبولی نمی کردند.( برخلاف زمان شاه که مامورین بازور از مردم پول و آذوقه طلب می کردند.)

اردوهای جهادی محل تزکیه ، فراگیری احکام ، خوسازی و انتقاد از خود و۰۰۰ بود . روستاهای منطقه با حضور آنهاجانی تازه گرفته بود و اخلاص و ایمان و چهره های نورانی آنها باعث جذب جوانان و مردم روستاها شده  بود.

امام افسوس که دشمن با هجوم خود فرصت طلایی سازندگی دوران اول انقلاب، با آن جوانان پر شور که اکثرا دانشجو بودندرا از ایران گرفت . عده زیادی از این جوانان به جبهه ها شتافتند و برخی توفیق شهادت یافتند. امام تعدادی نیز توفیق ادامه خدمت پیدا کردند و انصافا خدمات شایسته ای نیز انجام دادند.

و امام اکنون دوران بازنشستگی یکایک آنان فرا می رسد و کم کم از دوستان و محل کار خود خدا حافظی میکنند. اگر چه از اینکه بسلامتی بعد از سی سال خدمت صادقانه، جهاد کشاورزی را ترک می کنند خوشخالیم . اما بدون تردید با یادی از گذشته  و دوران جوانی و جهاد سازندگی وجوانان و شهیدان آن ، غصه ای  پنهان در خود احساس می کنیم و با خود می گویییم آیا بار دیگر ایران دورانی با آن شور و اخلاص و مردمی با آن مهربانی و جوانان با آن دلباختگی برای خدمت صادقانه را تجربه خواهد کرد؟

 

"برهانی" بیاد بازنشستگی دوتن از بهترین همکاران عزیزم در دبیرخانه جهاد کشاورزی

منبع: keshavarz115.blogfa.com


به زودی گزارش و تصاویر حضور جهاد گران بسیج سازندگی در سال جاری منتشر خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۱ ، ۰۳:۳۳
محمد برزوئی



پیشنهادات خود را در قسمت نظرات وارد کنید



پنجشنبه 5 مرداد1391 ساعت: 9:11 توسط:گل آقا
حاجی سلام حالا که مکه رفتی تاچند روز میشه روصداقتت حساب کرد یک گزارش از عملکرد بخشدار برامون بگیر که برای شهر چیکار کرده غیر از حرف و وعده وسیاسی بازی بدنیست یک نذرسنجی هم برای بخشدار بذاری


چهارشنبه 4 مرداد1391 ساعت: 8:56 توسط:سپهر
چندوقتیس نیستم وب تون بی رنگ شده خوبین دلتون برام تنگشده ای کلک خوب اقای بخشدارقولی که داده بودنتونس عملی کنه برای روحانی درباب مسجدجامع بابانمی تونیدقول ندید


یکشنبه 18 تیر1391 ساعت: 19:34 توسط:علی ترشیزی
با تشکر از بخشدار محترم روداب واقعا مردمی و دلسوز هست...
شانسش تو منطقه گسترده و محرومی افتاده که هر چه زحمت هم میکشه افتابه خرج لحیمه...
چرا که این منطقه ایرادات زیادی دارد از لحاظ تمامی مسائل کمبود و مشکل دارد...
فرهنگی ...اجتماعی...رفاهی....مالی.....بهداشتی و چند مورد دیگر
امیدوارم بخشدار محترم مسایل کلی منطقه را در سرلوحه کاری خود قرار دهد ما با مسایل جزیی کنار خواهیم امد...
اول جاده....
دوم مسایل بهداشتی....
سوم مسایل عمرانی....

باتشکر:علی ترشیزی نویسنده سایت برگو



پنجشنبه 8 تیر1391 ساعت: 22:51 توسط:بچه های پشت کنکور
مردم ازبخشدارراضی نیستندشوراهاازبخشدارراضی هستند دلیله شوسئوال کردیم گفتندکه حالازیادکاری ازدستش ساخته نیستش ولی خرابکارهم نیستش این به نظرشوراهاخیای عالیه


یکشنبه 11 تیر1391 ساعت: 23:16 توسط:سپهر
وظایفه زیادی داردولی متاسفانه درست نظارت نمیشود زیراگروه خوارج دوروبرجناب بخشدارروگرفتندیکی ازکوچکترین وظایف جناب اقای بخشدارمحترم اینه که حضورامام جمعه روالزامی کنه باتشکر



۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۱ ، ۱۹:۳۱
محمد برزوئی

بر اثر جاری شدن سیلاب در روستاهای حوزه مرکز روداب بویژه روستای دارین خسارات قابل توجهی به اراضی و تأسیسات کشاورزی وارد گردید.

طبق گزارش مسئول مرکز جهاد کشاورزی روداب، بر اثر سیلاب 31 خرداد و یکم تیر ماه کشاورزان روداب بالغ بر 15 میلیارد ریال خسارت دیدند . سعید رضا حکیمی نژاد با اشاره به خسارات وارده از تخریب 5 واحد دامداری و اتلاف 140 رأس گوسفند، تخریب 5 هکتار از مزارع سبزی کاری و گیاهان داروئی، تخریب 278 هکتار از مزارع پنبه و خسارت به باغات در سطح 70 هکتار  همچنین تخریب 7000 متر کانال بتنی و خسارت به 6 رشته قنات و انهار  خبر داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۱ ، ۱۷:۰۷
محمد برزوئی

ایسنا نوشت:

بخشدار رودآب سبزوار گفت: بارندگی شدید در یکی دو روز اخیر خسارت سنگینی به بخش کشاورزی وارد کرده است.

محمود شم‎آبادی در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه خراسان با اشاره به فصل برداشت محصولات کشاورزی افزود: متاسفانه سیل همه محصولات را از بین برده است.

وی به 5 روستای اجنورد، دارین، بجدن، اریان و مظفرآباد به عنوان روستاهای کانون سیل این بخش اشاره و تصریح کرد: در این راستا سیل خسارت‌های زیادی به مزارع و کشاورزی وارد کرده است.

بخشدار رودآب سبزوار ادامه داد: سیل باعث ریزش قنات روستاهای اریان، بجدن، دارین، فضل آباد و لندران شده است.

وی هم‌چنین به قطع برق حدود 10 روستا طی بارندگی شدید یکی دو روز اخیر اشاره و اضافه کرد: خوشبختانه برق این روستاها در اسرع وقت وصل شده است.

شم‌آبادی با بیان این‌که در روستاهای پایین بخش، مخابرات آنها هنوز قطع است، اذعان کرد: این مورد در حال پیگیری است.

وی از این‌که گزارش پیش‌بینی هواشناسی به این بخش ارسال نشده بود، گلایه و خاطرنشان کرد: در صورت آگاهی از این بارندگی اطلاع رسانی لازم به مردم برای جمع‌آوری محصول خود از زمین‎های کشاروزی انجام و خسارت‎ها کمتر می‌شد.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۱ ، ۰۷:۵۰
محمد برزوئی

مرد جوانی مزرعه ش رو با سم آفت کش سمپاشی می کرد و می خواست بدونه که چقدر از سم در مخزن باقی مونده. درپوش رو برداشت و فندک رو روشن کرد. بخار بلند شده از سم آتش گرفت و سراسر بدن اونو در بر گرفت. اون از روی تراکتور پائین پرید و فریاد زد. زن همسایه با حدود 10 تخم مرغ از خونه بیرون دوید و در عین حال فریاد می کشید "تخم مرغ بیارید". او تخم مرغها رو شکست وسفیده رو از زرده جدا کرد".وقتی آمبولانس رسید و مسئولین کمک های اولیه مرد جوان رو دیدن پرسیدن "کی این کارو کرده؟همه به اون زن اشاره کردن و مامورین به اون زن تبریک گفتن. " شما صورت اونو از نابود شدن نجات دادین". در انتهای تابستان مرد جوان دسته گلی به اون زن تقدیم و از اون تشکر کرد. صورتش مثل صورت یک بچه صاف شده بود.

در ذهن داشته باشین که این روش درمان شامل آموزشهای مامورین آتشنشانی هم هست. کمک ها اولیه شامل پاشیدن آب سرد بر سطح صدمه دیده و کاهش درجه حرارت برای جلوگیری از سوختگن لایه های زیرین پوسته. بعد سفیده تخم مرغ رو روی اون نقطه پخش کنید.

زنی که قسمت زیادی از دستش رو با آب جوش سوزانده بود، با وجود درد زیاد، آب سرد روی دستش ریخت (که خیلی هم دردناکه. من کشیدم می دونم) دوتا تخم مرغ رو شکست و زرده رو از سفیده جدا کرد، کمی اونها رو هم زد، و دستش رو در سفیده فرو برد. سفیده روی دستش خشکید و لایه ای روی دستش کشیده شدبعداً یاد گرفت که سفیده تخم مرغ یک کولاژن طبیعیه و در تمام بعد از ظهر هر یک ساعت لایه دیگری بر لایه های فبلی افزود. در بعد از ظهر دیگه دردی احساس نمی کرد و روز بعد بسختی میشد اثری از سوختگی دید. 10 روز بعد، هیچ اثری باقی نمونده و پوست رنگ طبیعی شو بدست آورده بود. نواحی سوخته شده به لطف کولاژن موجود در سفیده تخم مرغ که پر از ویتامینه کاملاً ترمیم شده بود.

منبع: اینجا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۱ ، ۰۳:۳۰
محمد برزوئی
1هر روز هفتاد مرتبه ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» گفته شود.-
2- هر روز هفتاد مرتبه ذکر « اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» گفته شود. و در بعضى روایات "الْحَىُّ الْقَیُّومُ" پیش از "الرَّحْمنُ الرَّحیمُ" است و عمل به هر دو خوبست و از روایات استفاده مى‌شود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز در این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماه‌هاى دیگر استغفار کند.
3- صدقه دادن در این ماه اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام می‌کند. از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت در باب فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان؟ راوى عرض کرد یابن رسول الله چه ثوابی دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بگیرد؟
حضرت فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست.
عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار . هر کس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند آن صدقه را رشد دهد همچنان که یکى از شما شتر تازه متولد شده‌ای را تربیت مى‌کند تا آن که در روز قیامت به صدقه دهنده برسد در حالتى که به اندازه کوه اُحُد شده باشد.
4- در کل این ماه هزار بار ذکر « لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ » را که ثواب بسیار دارد؛ گفته شود. از جمله آن که عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.
5- در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز اقامه شود؛ که در هر رکعت بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید و بعد از سلام صد بار صلوات فرستاده شود تا حق تعالى هر حاجتى که دارد را برآورد. چه در امور دنیوی و یا در امور معنوی. و نیز روزه این ماه فضیلت بسیار دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمان‌ها را زینت مى‌کنند. پس ملائکه عرض مى‌کنند خداوندا بیامرز روزه‌داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در روایت نبوى آمده است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد حقّ‌تعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجت‌هاى آخرت او را برآورد.
6- در این ماه صلوات بسیار فرستاده شود .
7- در هر روز از شعبان در هنگام ظهر و در شب نیمه آن صلوات هر روز شعبان که از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده، خوانده شود که به شرح ذیل است :
اَللّهُمََّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَکِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ نَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِکَ وَ اَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّکَ وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذى کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فى لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فى اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ.
اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ .
8- در این ماه مناجات شعبانیه خوانده شود. این مناجات از ابن خالویه نقل شده و گفته این مناجات حضرت امیرالمؤمنین و امامان است.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُکَ وَاْسمَعْ نِدائى اِذا نادَیْتُکَ وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذا ناجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیکَ مُسْتَکیناً لَکَ مُتَضرِّعاً اِلَیْکَ راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابى وَ تَعْلَمُ ما فى نَفْسى وَ تَخْبُرُ حاجَتى وَ تَعْرِفُ ضَمیرى وَلا یَخْفى عَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبى وَ مَثْواىَ وَ ما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى وَ اَرْجُوهُ لِعاقِبَتى وَ قَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَىَّ یا سَیِّدى فیما یَکُونُ مِنّى اِلى آخِرِ عُمْرى مِنْ سَریرَتى وَ عَلانِیَتى وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتى وَ نَقْصى وَ نَفْعى وَ ضَرّى اِلهى اِنْحَرَمْتَنى فَمَنْ ذَاالَّذى یَرْزُقُنى وَ اِنْ خَذَلْتَنى فَمَنْ ذَاالَّذى یَنْصُرُنى.
اِلهى اَعُوذُبِکَ مِنَ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ اِلهى اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلىَّ بِفَضْلِ سِعَتِکَ اِلهى کَاَنّى بِنَفْسى واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلى عَلَیْکَ فَقُلْتَ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنى بِعَفْوِکَ اِلهى اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلى مِنْکَ بِذلِکَ وَ اِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلى وَ لَمْ یُدْنِنى مِنْکَ عَمَلى فَقَدْ جَعَلْتُ الاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتى.
اِلهى قَدْ جُرْتُ عَلى نَفْسى فِى النَّظَرِ لَها فَلَهَا الْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها اِلهى لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَىَّ اَیّامَ حَیوتى فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنّى فى مَماتى اِلهى کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لى بَعْدَ مَماتى وَ اَنْتَ لَمْ تُوَلِّنى اِلاّ الْجَمیلَ فى حَیوتى اِلهى تَوَلَّ مِنْ اَمْرى ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَعُدْ عَلَىَّ بِفَضْلِکَ عَلى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ اِلهى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْیا وَ اَنَا اَحْوَجُ اِلى سَتْرِها عَلَىَّ مِنْکَ فى الاُْخْرى اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصّالِحینَ فَلا تَفْضَحْنى یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى رُؤُسِ الاْشْهادِ اِلهى جُودُکَ بَسَطَ اَمَلى وَ عَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلى اِلهى فَسُرَّنى بِلِقاَّئِکَ یَوْمَ تَقْضى فیهِ بَیْنَ عِبادِکَ اِلهى اعْتِذارى اِلَیْکَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرى یا اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ الْمُسیئُونَ.
اِلهى لا تَرُدَّ حاجَتى وَلا تُخَیِّبْ طَمَعى وَلا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجاَّئى وَ اَمَلى اِلهى لَوْ اَرَدْتَ هَوانى لَمْ تَهْدِنى وَ لَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتى لَمْ تُعافِنى. اِلهى ما اَظُنُّکَ تَرُدُّنى فى حاجَةٍ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى طَلَبِها مِنْکَ اِلهى فَلَکَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً داَّئِماً سَرْمَداً یَزیدُ وَلا یَبیدُ کَما تُحِبُّ وَ تَرْضى اِلهى اِنْ اَخَذْتَنى بِجُرْمى اَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ اِنْ اَخَذْتَنى بِذُنُوبى اَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَ اِنْ اَدْخَلْتَنىِ النّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّى اُحِبُّکَ اِلهى اِنْ کانَ صَغُرَ فى جَنْبِ طاعَتِکَ عَمَلى فَقَدْ کَبُرَ فى جَنْبِ رَجاَّئِکَ اَمَلى اِلهى کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْروماً وَ قَدْ کانَ حُسْنُ ظَنّى بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنى بِالنَّجاةِ مَرْحُوما.ً
اِلهى وَ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ اَبْلَیْتُ شَبابى فى سَکْرَةِ التَّباعُدِ مِنْکَ اِلهى فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِرارى بِکَ وَ رُکُونى اِلى سَبیلِ سَخَطِکَ. اِلهى وَ اَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ اِلهى اَنَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ اُواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائى مِنْ نَظَرِکَ وَ اَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ اِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ اِلهى لَمْ یَکُنْ لى حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ اِلاّ فى وَقْتٍ اَیْقَظْتَنى لِمَحَبَّتِکَ وَ کَما اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ بِاِدْخالى فى کَرَمِکَ وَ لِتَطْهیرِ قَلْبى مِنْ اَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ اِلهى اُنْظُرْ اِلَىَّ نَظَرَ مَنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ وَاْستَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطاعَکَ یا قَریبَاً لا یَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرِّ بِهِ وَ یا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ. اِلهى هَبْ لى قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِساناً یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ اِلهى إنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ. اِلهى اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنیرٌ وَ اِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِکَ یا اِلهى فَلا تُخَیِّبْ ظَنّى مِنْ رَحْمَتِکَ وَلا تَحْجُبْنى عَنْ رَاْفَتِکَ اِلهى اَقِمْنى فى اَهْلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ اِلهى وَ اَلْهِمْنى وَ لَهاً بِذِکْرِکَ اِلى ذِکْرِکَ وَ هِمَّتى فى رَوْحِ نَجاحِ اَسْماَّئِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ.
اِلهى بِکَ عَلَیْکَ اِلاّ اَلْحَقْتَنى بِمَحَلِّ اَهْلِ طاعَتِکَ وَالْمَثْوَى الصّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ فَاِنّى لا اَقْدِرُ لِنَفْسى دَفْعاً وَلا اَمْلِکُ لَها نَفْعاً اِلهى اَنَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوکُکَ الْمُنیبُ فَلا تَجْعَلْنى مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ اِلهى هَبْ لى کَمالَ الاِنْقِطاعِ اِلَیْکَ وَ اَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاَّءِ نَظَرِها اِلَیْکَ حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلوُبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ اِلهى وَاجْعَلْنى مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ فَناجَیْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَکَ جَهْراً.
اِلهى لَمْ اُسَلِّطْ عَلى حُسْنِ ظَنّى قُنُوطَ الاْیاسِ وَلاَ انْقَطَعَ رَجاَّئى مِنْ جَمیلِ کَرَمِکَ اِلهى اِنْ کانَتِ الْخَطایا قَدْ اَسْقَطَتْنى لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنّى بِحُسْنِ تَوَکُّلى عَلَیْکَ اِلهى اِنْ حَطَّتْنِى الذُّنُوبُ مِنْ مَکارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِى الْیَقینُ اِلى کَرَمِ عَطْفِکَ اِلهى اِنْ اَنامَتْنِى الْغَفْلَةُ عَنِ الاِسْتْعِدادِ لِلِقاَّئِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِى الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلاَّئِکَ اِلهى اِنْ دَعانى اِلَى النّارِ عَظیْمُ عِقابِکَ فَقَدْ دَعانى اِلَى الْجَنَّةِ جَزیلُ ثَوابِکَ.
اِلهى فَلَکَ اَسْئَلُ وَ اِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَ اَرْغَبُ وَ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَجْعَلَنى مِمَّنْ یُدیمُ ذِکَرَکَ وَلا و یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَلا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَلا یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ اِلهى وَ اَلْحِقْنى بِنُورِ عِزِّکَ الاْبْهَجِ فَاَکُونَ لَکَ عارِفاً وَ عَنْ سِواکَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْکَ خاَّئِفاً مُراقِباً یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ الِهِ الطّاهِرینَ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً.
این از مناجات‌هاى جَلیلُ الْقَدْر اَئمه عَلیهمُ السلام است
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۱ ، ۱۵:۴۲
محمد برزوئی
امروز یکشنبه مورخ 91/04/04 معاونت استاندار و فرماندار شهرستان سبزوار به اتفاق جمعی دیگر از مسئولین از روستای سیل زده دارین بازدیدنمود.

مسئول مرکز جهاد کشاورزی روداب خسارات وارده به این روستا را بالغ بر 300/000/000 میلیون تومان برآورد نموده است.

در طی چند روز گذشته نماینده محترم مردم در مجلس شورای اسلامی "جناب آقای سبحانی" نیز با حضور خود در این روستا از خسارات وارده بازدید به عمل آورد.

فرماندار پس از بازدید دارین به بازدید دیگر روستاهای خسارت دیده سطح بخش پرداخت.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۱ ، ۱۲:۳۳
محمد برزوئی
وبلاگ ملوند روداب نوشت:

مهلا کوچولو وقتی آب کف کولر را دید خواست دست و صورت عروسکش را بشوید و همین کافی بود تا مرگ دلخراشی داشته باشد.

به گزارش "سلام سربدار" به نقل از ایران، برق کولر جان دخترک روستایی را گرفت و همه را به ماتم کشاند. پدر و مادر هنوز باور ندارند دیگر صدای شیرین مهلا را نخواهند شنید. سرهنگ «قنبر علی آزاد واری» در گفت‌وگو با شوک از جزئیات حادثه سوزناک و غم‌انگیز مرگ دختر بچه ۶ ساله‌ای به نام «مهلا» پرده برداشت.وی گفت: مردی به نام علی ساعت ۷:۳۰ صبح روز یکشنبه ۲۸ خردادماه با مراجعه به پاسگاه پلیس بخش روداب اعلام کرد دختر ۶ ساله‌اش در خانه‌شان به خاطر برق گرفتگی جان خود را از دست داده است.

در پی اعلام این گزارش، مأموران پلیس برای پیگیری این مرگ دلخراش به محل وقوع حادثه واقع در روستای ملوند اعزام و تحقیقات خود را در این باره آغاز کردند.

فرمانده پلیس سبزوار با اعلام این مطلب که پلیس اقدامات قانونی لازم در رابطه با این پرونده را با هماهنگی مقام قضایی به عمل آورده است گفت: جسد دختر بچه پس از انجام تشریفات قانونی برای خاک سپاری تحویل خانواده‌اش شده است.

پدر مهلا نیز در حالی که لباس عزا به تن داشت و بارسنگین غم و جدایی از دخترکوچولویش کمرش را خمیده کرده بود با صدایی بغض گرفته به شوک گفت: من در کارخانه سیمان کار می‌کنم و زندگی‌ام در روستای ملوند است. روز شنبه گذشته، بخاطر گرما تصمیم گرفتم دستی به سر و روی کولر آبی خانه بکشم و آن را سرویس کردم. اما یکی از دریچه‌های کولر را پس از تعویض پوشال‌های آن جا نگذاشتم و چون شیفت شب کار بودم به سر کار رفتم.

علی در حالی که صدایش حزن‌انگیز و نگاهش پر از اشک بود، افزود: ساعت حدود ۱۱ شب همسرم داخل خانه مشغول انجام کارها و جمع و جور کردن وسایل بود و مهلا و برادرش نیز داخل حیاط بازی می‌کردند. در این لحظه ناگهان دختر کوچولویم چشمش به کولر آبی که پشت پنجره و داخل حیاط خانه قرار داشت افتاد و با عروسک خود به سراغ کولر رفت. وی دست خود را در آب داخل سینی زیرین کولر فرو برد تا صورت عروسکش را بشوید اما به علت اتصال سیم برق، بچه‌ام دچار برق گرفتگی شدیدی شد و جیغ بلندی کشید و روی زمین افتاد.

همسرم که با چشمان خود شاهد این صحنه سوزناک بود بلافاصله پیکر بی‌جان مهلا را به مرکز درمانی بخش روداب انتقال داد اما متأسفانه پزشکان با انجام معاینات اولیه مرگ وی را اعلام کردند و روی صورت نازنینش را با پارچه سفید پوشاندند تا ما نیز چشم‌های خود را ببندیم و از این به بعد با خاطرات زیبایی که با شیرین زبانی‌ها و نازکودکانه‌اش برای‌مان به یادگار گذاشته، زندگی کنیم و فقط می‌توانم بگویم الهی چنین حوادثی برای هیچ خانواده‌ای پیش نیاید چون تحمل مرگ فرزند واقعاً سخت و طاقت فرساست و دل کوه می‌خواهد و باید چشم آهنین داشت.

وی گفت: ما جسد کوچک عزیز دل‌مان را به آغوش خاک سرد سپردیم و لحظه به لحظه با عروسک‌ها و عکس‌های نازنینش حرف می‌زنیم.

پدر مهلا که دیگر نمی‌توانست خودش را کنترل کند گفت: ‌ای کاش دریچه کولر را بسته بودم و حواس‌مان را بیشتر جمع می‌کردیم تا این حادثه به وجود نمی‌آمد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۱ ، ۰۴:۱۷
محمد برزوئی

دستـــِ   منـــ ُ  و تــو نیســـتــــ  اگــرنـوکـرش شــُـدیـمــ

خیلـ حـُسیــــن زحمتـــ ِ ما را کشید ــهـ  استـــ ...


تواضع امام حسین(ع):

ابن اثیر در کتاب اسد الغابه مى‏ نویسد:

«کان الحسین رضى الله عنه فاضلا کثیر الصوم و الصلوة و الحج و الصدقة و افعال الخیر جمیعها (1) »

حسین (ع) بسیار روزه مى‏ گرفت و نماز مى‏ گزارد و به حج مى‏ رفت و صدقه مى‏ داد و همه‏ ى کارهاى پسندیده را انجام مى‏داد. شخصیت حسین بن على (ع) آنچنان بلند و دور از دسترس و پر شکوه بود که وقتى با برادرش امام مجتبى (ع)، پیاده به کعبه مى ‏رفتند، همه‏ ى بزرگان و شخصیت‏هاى اسلامى به احترامشان از مرکب پیاده شده، همراه آنان راه پیمودند. (2)

احترامى که جامعه براى حسین (ع) قائل بود بدان جهت بود که او با مردم زندگى مى ‏کرد ـ از مردم و معاشرتشان کناره نمى ‏جست ـ با جان جامعه هماهنگ بود، چونان دیگران از مواهب و مصائب یک اجتماع برخوردار بود و بالاتر از همه ایمان بى تزلزل او به خداوند او را غمخوار و یاور مردم ساخته بود.

و گرنه، او نه کاخ‏ هاى مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ ؛ و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمى‏ بستند و حرم رسول الله (ص) را براى او خلوت نمى‏ کردند ...این روایت یک نمونه از اخلاق اجتماعى اوست، بخوانیم:

روزى از محلى عبور مى ‏فرمود، عده‏اى از فقرا بر عباهاى پهن شده اشان نشسته بودند و نان پاره‏هاى خشکى مى‏ خوردند، امام حسین (ع) مى ‏گذشت که تعارفش کردند و او هم پذیرفت، نشست و تناول فرمود و آنگاه بیان داشت:

ان الله لا یحب المتکبرین. (3)

خداوند متکبران را دوست نمى‏ دارد.

سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت کردم، شما هم دعوت مرا اجابت کنید. آنها هم دعوت آن حضرت را پذیرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند، حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است به ضیافتشان بیاورند، (4) و بدین ترتیب پذیرایى گرمى از آنان به عمل آمد و نیز درس تواضع و انسان دوستى را با عمل خویش به جامعه آموخت.

شعیب بن عبد الرحمن خزاعى مى‏ گوید:

چون حسین بن على (ع) به شهادت رسید، بر پشت مبارکش آثار پینه مشاهده کردند علتش را از امام زین العابدین (ع) پرسیدند، فرمود: این پینه ‏ها اثر کیسه‏ هاى غذایى است که پدرم شب ها به دوش مى ‏کشید و به خانه ‏ى زن هاى شوهر مرده و کودکان یتیم و فقرا مى‏ رسانید. (5)

شدت علاقه امام حسین (ع) را به دفاع از مظلوم و حمایت ‏از ستم دیدگان مى ‏توان در داستان ارینب و همسرش عبد الله بن سلام دریافت، که اجمال و فشرده‏اش را در اینجا متذکر مى ‏شویم :

یزید به زمان ولایت عهدى، با این که همه نوع وسائل شهوترانى و کام جویى و کامروایى از قبیل پول، مقام، کنیزان رقاصه و...در اختیار داشت چشم ناپاک و هرزه‏اش را به بانوى شوهردار عفیفى دوخته بود.

پدرش معاویه به جاى این که در برابر این رفتار زشت و ننگین عکس العمل کوبنده ‏اى نشان دهد، با حیله‏ گرى و دروغ پردازى و فریبکارى، مقدماتى فراهم ساخت تا زن پاکدامن مسلمان را از خانه‏ ى شوهر جدا ساخته به بستر گناه آلوده‏ ى پسرش یزید بکشاند.حسین بن على (ع) از قضیه با خبر شد در برابر این تصمیم زشت ایستاد و نقشه ‏ى شوم معاویه را نقش بر آب ساخت و با استفاده از یکى از قوانین اسلام، زن را به شوهرش عبد الله بن سلام بازگرداند و دست تعدى و تجاوز یزید را از خانواده‏ى مسلمان و پاکیزه‏ اى قطع نمود و با این کار همت و غیرت الهى ‏اش را نمایان و علاقمندى خود را به حفظ نوامیس جامعه ‏ى مسلمان ابراز داشت و این رفتار داستانى شد که در مفاخر آل على (ع) و دنائت و ستمگرى بنى امیه، براى همیشه در تاریخ به یادگار ماند. (6)

علائلى در کتاب «سمو المعنى» مى‏نویسد: ما در تاریخ انسان به مردان بزرگى برخورد مى‏ کنیم که هر کدام در جبهه و جهتى عظمت و بزرگى خویش را جهانگیر ساخته‏ اند یکى در شجاعت، دیگرى در زهد، آن دیگر در سخاوت، و...اما شکوه و بزرگى امام حسین (ع) حجم عظیمى است که ابعاد بى نهایتش هر یک مشخص کننده‏ ى یک عظمت فراز تاریخ است، گویا او جامع همه ‏ى والایى‏ها و فرازمندى‏هاست. (7)

آرى مردى که وارث بى کرانگى نبوت محمدى است، مردى که وارث عظمت عدل و مروت پدرى چون حضرت على (ع) است و وارث جلال و درخشندگى فضیلت مادرى چون حضرت فاطمه (ع) است، چگونه نمونه‏ ى برتر و والاى عظمت انسان و نشانه‏ ى آشکار فضیلت‏هاى خدایى نباشد.

درود ما بر او باد که باید او را سمبل اعمال و کردارمان قرار دهیم.

امام حسین (ع) و حکایت زیستنش و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد کردارش نه تنها نمونه‏ ى یک بزرگ مرد تاریخ را براى ما مجسم مى‏ سازد، بلکه او با همه‏ى خویشتن، آیینه‏ى تمام نماى فضیلت‏ ها، بزرگ منشى‏ ها، فداکاری ها، جان بازى‏ها، خداخواهى‏ ها و خداجویى ‏ها مى ‏باشد، او به تنهایى مى ‏تواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشریت را ضامن گردد.

بودن و رفتنش، معنویت و فضیلت‏هاى انسان را ارجمند نمود.

پى‏نوشت ها

1 ـ اسد الغابه، ج 2، ص 20.

2 ـ ذکرى الحسین ، ج 1 ، ص 152 ، به نقل از ریاض الجنان ، چاپ بمبئى ، ص 241 ـ انساب الاشراف.

3 ـ سوره‏ ى نحل ، آیه‏ ى 22.

4 ـ تفسیر عیاشى ،ج 2 ، ص 257.

5 ـ مناقب ، ج 2 ، ص 222.

6 ـ الامامة و السیاسه ، ج 1 ، ص 253 به بعد.

7 ـ از کتاب سمو المعنى ، ص 104 به بعد نقل به معنى شده است.

کتاب: پیشواى سوم حضرت امام حسین (ع)، ص 23

نویسنده: هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۱ ، ۱۱:۳۰
محمد برزوئی
وبلاگ دامرود:
با سلام خدمت شوراهای محترم روستا و دهیار عزیز : امیدوارم که مثل همیشه سالم و تندرست باشند و بتونن برای روستا کار انجام بدن . روستا مشکلات زیادی داره که امیدواریم با پیگیری شورا و دهیار محترم این مشکلات و معضلات حل بشه و مردم دغدغه کمتری داشته باشند . هر چند شورا و دهیار در جهت رفع مشکلات روستا زحمات زیادی می کشند اما روستا با مشکلاتی روبرو است که نیاز به تلاش و پیگیری بیشتری دارد . ۱ - یکی از این مشکلات جاده روستاست که هنوز حدود ۴ کیلومترش آسفالت نشده و پیمانکارش هم معلوم نیست کجا هست که باید هر چه سریعتر این کار رو تموم کنن تا به زمستون نخوره و مردم برای رفت وآمد به مشکل نخورند . ۲ - یکی دیگه از مشکلات اینه که کوچه های روستا خیلی به هم ریخته اس که باید هر چه سریعتر درستش کنن . ۳ - و ............................. *** امیدوارم هر چه سریعتر این مشکلات حل بشه ***
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۱ ، ۱۹:۰۵
محمد برزوئی
جناب آقای رضا دامرودی نویسنده محترم وبلاگ دامرود خبر از راه اندازی این وبلاگ را دادند.

برای دیدن وبلاگ دامرود روداب به آدرس http://www.damrood67.blogfa.com/ مراجعه نمائید.

با آرزوی موفقیت برای وبلاگ نویس روستای دامرود " جناب آقای رضا دامرودی" 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۱ ، ۱۹:۰۱
محمد برزوئی
سیلاب روزهای گذشته در بخش روداب خسارات فراوانی به کشاورزان این بخش وارد نمود.

سیلاب مکرر مزارع بسیاری را زیر آب برده و  محصولات را در خود غرق نمود.

محدوده شهر روداب و روستاهای دارین ، دروک ، برآباد ، ملوند ، تسبند ، لندران بیشترین خسارات از سیل را متحمل شدند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۱ ، ۱۸:۵۴
محمد برزوئی
 آیا بعثت رخدادی منحصر به بستر زمانی و تاریخی خاصی است؟ 

اگر پاسخ ما به این پرسش مثبت باشد، باید فورا پرسید که چگونه مومنانی که پس از این رخداد می‌آیند، خود را با آن هماهنگ سازند و خرد و جان خویش را در پرتو بارقه آن روشنایی بخشند؟ از سوی دیگر، از آنجا که مبعث مهر پایانی است بر بر انگیختگی پیامبران و دعوت پیامبر خاتم، پایان‌بخش دعوت‌های پیشین، آن را نمی‌توان تنها در زمان و مکان خاصی محدود کرد. از این‌رو باید همواره آن را زنده نگه داشت و خوانشی تازه از آن در هر عصر و دوره‌ای عرضه کرد تا نوش پیام آن کام تشنگان حقیقت را تازه کند. مطلب حاضر، حاصل گفت‌وگویی است با حجت‌الاسلام دکتر احمد مبلغی، رئیس پژوهشگاه مطالعات تقریبی درخصوص بعثت و وضعیت انسان معاصر که از پی می‌آید.

مبعث خیزشی برای انسان است که حداکثری‌ترین اتصال و ارتباط ممکن با خداوند را رقم می‌زند و با ایجاد تحول در انسان، حرکت آدمی به سمت کمال را در تمام حوزه‌ها سبب می‌شود. ارتباط با خداوند عامل رشد انسان به شمار می‌رود و اگر این ارتباط به بهترین شکل ایجاد شود، انسان آماده برای تحول، می‌تواند برترین و بیشترین کمال را از حیث فردی و اجتماعی به‌دست آورد. به این ترتیب مبعث به معنای نقطه خیزش انسان برای تحول با بهره‌گیری از حداکثری‌ترین میزان ارتباط با خداوند است. از این‌رو هیچ حادثه‌ای به اندازه مبعث برای بشریت اهمیت ندارد و فراتر از آن نخواهد بود. طبیعتا از همین خاستگاه هیچ حادثه‌ای هم ماندگارتر، روبه‌رشدتر، فرازمانی‌تر و تأثیرگذارتر از مبعث در طول تاریخ نیست. در ذات این اتفاق یک موقعیت فرازمانی نهفته است.به تعبیر دیگر این رخداد در تمام زمان‌ها دارای کارکرد است. هر چه زمان به جلو حرکت کند و استعدادهای بشری شکوفا شود، مبعث می‌تواند هویت، چهره واقعی و قابلیت‌های درونی خود را بیش از پیش بروز دهد؛در نتیجه با گذشت زمان، کارکردهای بیشتر آن برای بشریت آشکار می‌شود. به همین دلیل در آینده کارکرد مبعث بسیار بیشتر، شگرف‌تر و شگفت‌انگیزتر خواهد بود. با وجود این به‌دلیل اینکه بشر در شرایطی دارای استعداد نیست، از مبعث دوری می‌گزیند یا مبعث را بد معرفی می‌کند.

همچنین امروزه بسیاری از کسانی که به اسلام وابسته هستند و نام مسلمانی بر خود نهاده‌اند چهره اسلام را تخریب می‌کنند. بزرگ‌ترین جور و جفای آنان این است که بشریت را از این عظیم‌ترین آبشخور معنویت، کمال و ارتقا دور کرده‌اند. از سوی دیگر با رفتارهای ناهنجار، نگاه‌های غلط و اندیشه‌های غیرعقلانی خود که به نام دین صورت می‌گیرد، چهره مشوه و مشوش و سیمای مضطرب و پریشانی از اسلام نزد مردم ساخته‌اند که موجب شده بشر در روزگار کنونی، آن را دینی سراسر خشونت بداند. در حال حاضر گروه‌هایی مانند طالبان یا سلفی‌ها، به‌دلیل داشتن رفتارهای اجتماعی خشک و خشن و حضور در عرصه‌هایی که محل داوری جهانیان است، تصور مردم از اسلام را مخدوش کرده‌اند. اینان با ارائه رفتارهای غیرانسانی و غیرعقلانی کاری کرده‌اند که نه تنها بعثت پیامبر(ص) را از موضوعی برای مطالعه دور کرده‌اند بلکه سبب شده‌اند بشر امروز، اسلام را مترادف با خشونت بداند. البته این امر به چنین گروه‌هایی محدود نمی‌شود. بسیاری از دستگاه‌های استعماری و استکباری هم همزمان کوشیده‌اند با حرکت‌های تبلیغی خود هراس از اسلام را میان جهانیان ایجاد کنند. خوراک مورد نیاز برای چنین تبلیغاتی هم از همین گروه‌های خشن وابسته به اسلام تأمین می‌شود. اینگونه است که قوی‌ترین، فطری‌ترین، طبیعی‌ترین، عقلانی‌ترین، زیباترین و زیبایی‌سازترین مکتب که اسلام و بعثت است، از دسترس مطالعه جهان امروز خارج شده و داوری‌های غلطی نسبت به آن صورت می‌گیرد. این در حالی است که بعثت همانطور که در طول تاریخ به اثبات رسیده است، توانایی و ظرفیت‌های چشمگیری دارد و هر چه پیش می‌رود، چهره زیبای اسلام و مدل اقوم دین نیز براساس آیه «یهدی للتی هی اقوم» بروز پیدا می‌کند.

در شرایط کنونی که بر اثر حرکت به سمت جهانی شدن مرزها برداشته شده و عقل‌ها تکامل یافته‌اند، امکان معرفی بعثت به‌صورت قوی‌تری فراهم شده است. از سوی دیگر تفوق عجیب دین اسلام بر ادیان دیگر زمینه‌های آشکار شدن نکات مثبت دین پیامبر خاتم(ص) را بیش از پیش فراهم کرده است. از این‌رو امروز، هنگامه اصلی معرفی بعثت است. در حال حاضر بهترین فرصت‌های خدادادی، فرامرزی و رسانه‌ای برای تبلیغ دین اسلام فراهم شده اما متأسفانه به جای بهره‌برداری درست از این شرایط، دین اسلام دچار آفت‌هایی شده است. گروه‌های مذکور، به نام این دین و از خاستگاه اسلام، با بدترین روش و کریه‌ترین رفتار، فضاهای منطقه را از اعمال ناهنجار خود پرکرده‌اند و با نفوذ در ذهن بشریت، طوری وانمود کرده‌اند که گویی اسلام ارتباطی با شفقت و مهربانی ندارد. در این شرایط چنین تصور می‌شود که تنها کارکرد اسلام ایجاد تفرقه و در برابر هم قرار‌دادن انسان‌هاست، این در حالی است که بعثت کارکردهای مثبت بسیاری دارد. این رخداد عظیم پیش از هر چیز بر ایجاد بستری از مکارم اخلاقی تأکید می‌ورزد. زمانی که پیامبر اکرم(ص) مبعوث شدند، میان بعثت خود و مکارم اخلاقی ارتباطی غیرقابل گسست و پیوندی عمیق ایجاد کردند. ایشان فرمودند: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق‮» یعنی‮ ‬من‮ ‬مبعوث‮ ‬شدم‮ ‬برای‮ ‬اینکه‮ ‬مکارم‮ ‬اخلاقی‮ ‬را‮ ‬تکمیل‮ ‬کنم‮. از‮ ‬این‮ ‬رو‮ ‬اولین‮ ‬خصلت‮ ‬و‮ ‬ویژگی‮ ‬بعثت‮ ‬این‮ ‬است‮ که‮ ‬ماهیت‮ ‬آن‮ ‬به‮ ‬صورت‮ ‬گسست‌‬ناپذیری‮ با‮ ‬مکارم‮ ‬اخلاق‮ ‬پیوند‮ ‬خورده‮ ‬است‮. ‮ ‬جداسازی‮ ‬این‮ ‬دو‮ ‬به‮ ‬معنای ختم بعثت و ختم تکامل مکارم اخلاقی است. بنابراین برای معنا پیدا کردن بعثت، نخست باید مکارم اخلاقی و تکمیل و تعمیق آن به رسمیت شناخته شود. این امر در واقع بسترساز رعایت اخلاق در سایر حوزه‌هاست.

این موضوع از زاویه بعثت به معنای یک ارتباط همه‌جانبه اخلاقی با خداوند است که در تواضع و خشوع در برابر خداوند نمود پیدا می‌کند. حوزه دیگر ارتباط اخلاقی با بندگان خداست. ارتباط اخلاقی با طبیعت و ارتباط اخلاقی با خود نیز وجوه دیگر آن است. در واقع این ویژگی چهار محور را شامل می‌شود و به همین دلیل است که از آن می‌توان به‌عنوان بستری با شاخه‌های مختلف یاد کرد. ویژگی دیگرآن است که بعثت با بالاترین درجه معنویت گره خورده است و عمیق‌ترین و دقیق‌ترین ارتباط را بین انسان و مبدا زیبایی یعنی خداوند برقرار می‌سازد. روح انسان از این طریق صیقل می‌یابد و معنویت، انسانیت، خضوع و خشوع آدمی مضاعف می‌شود. ویژگی بعدی ، مناسبات درست انسان‌ها با یکدیگر است. بعثت اگر به‌صورت دقیق شکل بگیرد، به گسترش مناسبات انسانی که نخستین معیار آن عدالت است، دامن می‌زند، چنان‌که در آیه «ان‌الله یامر بالعدل و الاحسان‮»‮ ‬نیز‮ ‬آمده‮ ‬است‮. ‬همچنین‮ ‬بعثت‮ ‬فراتر‮ ‬از‮ ‬عدالت،‮ ‬احسان‮ ‬را‮ گسترش‮ ‬می‮‌‬دهد‮. به‮ ‬این‮ ‬ترتیب‮ ‬جامعه‮ ‬محسنی‮ ‬شکل‮ ‬می‌‬گیرد‮ ‬که‮ اعضای‮ ‬آن‮ ‬نسبت‮ ‬به‮ ‬یکدیگر‮ ‬در‮ وضعی‮ ‬خیرخواهانه،‮ ‬انسانی،‮ ‬دلسوزانه‮ ‬و‮ ‬همدلانه‮ ‬قرار‮ ‬دارند؛ ‬افرادی‮ ‬که‮ ‬نه‮ ‬تنها‮ ‬حقوق‮ ‬یکدیگر‮ ‬را‮ ‬رعایت‮ می‌کنند،‮ ‬بلکه‮ ‬به‮ ‬سمت‮ ویژگی‮‌‬های‮ ‬برتر‮ ‬اخلاقی‮ ‬که‮ ‬نقطه‮ ‬اوج‮ ‬آنها‮ ‬احسان‮ است‮ پیش‮ ‬می‌‬روند‮. علم‮ ‬و‮ ‬پیشرفت‮ ‬ویژگی‮ ‬دیگر‮ ‬بعثت‮ ‬است‮. ‬خداوند‮ همواره‮ ‬در‮ ‬پی‮ ‬ارتقای‮ ‬علمی‮ ‬جامعه‮ ‬بوده‮ ‬است‮ ‬و‮ چنان‮ ‬اهمیتی‮ ‬برای‮ علم‮آموزی‮ ‬قائل‮ ‬است‮ ‬که‮ ‬توصیه‮ ‬می‮‬کند‮ ‮«اطلبوا‮ ‬العلم‮ ‬ولو‮ ‬بالصین‮»‮. ‬علم‌گرایی،‮ ‬علم‮‬محوری‮ و‮ ‬پیشرفت‮ ‬یکی‮ ‬از‮ ویژگی‮‌های‮ ‬بعثت‮ ‬است‮ ‬که‮ ‬می‌تواند‮ ‬در‮ ‬هر‮ ‬زمانی‮ ‬و‮ ‬برای‮ ‬هر‮ ‬جامعه‬ای‮ ‬اصالت‮ ‬داشته‮ ‬باشد‮.

در‮ ‬واقع‮ دین‮ ‬نه‮ ‬تنها‮ ‬مانع‮ ‬پیشرفت‮ ‬نیست،‮ ‬بلکه‮ ‬بسترساز‮ گسترش‮ ‬علم‮ و‮ دستیابی‮ ‬به‮ پیشرفت‮ ‬است‮. از‮ ‬سوی‮ ‬دیگر‮ ‬بعثت‮ ‬جامعه‮ ‬را‮ ‬به‮ ‬سمت‮ ‬رفاه‮ ‬پیش‮ ‬می‌برد‮ ‬و‮ ‬چنان‌که‮ ‬در‮ ‬قرآن‮ ‬آمده‮ ‬است‮ ‮«قُل مَنْ حَرَّمَ زینه‌الله‏ِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ‮» ‬در‮ ‬اسلام‮ ‬رفاه‮ ‬همراه‮ ‬با‮ ‬زینت‮ ‬و‮ ‬زیبایی‮ مورد‮ ‬توجه‮ ‬قرار‮ ‬گرفته‮ ‬است‮. ‬در‮ ‬چنین‮ ‬جامعه‬ای‮ ‬که‮ در‮ ‬اسلام‮ ‬ترسیم‮ ‬شده‮،‮ نه‮ ‬تنها‮ حزن‮ ‬و‮ ‬اندوه‮ ‬وجود‮ ‬ندارد‮ ‬بلکه‮ ‬فرح‮ ‬و‮ ‬شادی‮ ‬در‮ ‬آن‮ ‬موج‮ می‌زند‮. ‬همچنین‮ ‬به‮ ‬استفاده‮ ‬از‮ ‬مواهب‮ ‬و‮ ‬نعمت‮ ‌های‮ ‬خدادادی،‮ ‬به‮ ‬معنای‮ ‬ایجاد‮ ‬رابطه‮ ‬بین‮ ‬زیبایی‮ ‬و‮ ‬بهره‌‌مندی‮ ‬از‮ ‬طبیعت‮ ‬تأکید‮ ‬می‮‬کند‮. ‬در‮ ‬برخی‮ ‬قرائت‮‌‬های‮ ‬اشتباه‮ ‬از‮ ‬دین،‮ بهره‮‌مندی‮ ‬از‮ ‬طبیعت‮ را‮ ‬منافی‮ ‬اسلام‮ ‬می‬دانند‮ یا‮ ‬اگر‮ ‬هم‮ ‬در‮ ‬این‮ ‬باره‮ ‬سخن‮ ‬به‮ ‬میان‮ ‬آید،‮ ‬بهره‌مندی‮ ‬بدون‮ ‬توجه‮ ‬به‮ ‬زینت‬ها‮ ‬و‮ ‬زیبایی‮های‮ ‬طبیعت‮ را‮ ‬مدنظر‮ ‬دارند،‮ در‮ ‬حالی‮ ‬که‮ ‬این‮ ‬آیه‮ ‬شریفه‮ ‬هر‮ ‬دوی‮ ‬این‮ ‬موارد‮ ‬را‮ ‬به‮ ‬هم‮ ‬گره‮ زده‮ ‬و‮ ‬بر‮ ‬زینت‮ ‬و‮ ‬زیبایی‮ ‬تمرکز‮ کرده‮ ‬است‮. ‬ارتباط‮ ‬عمیق‮ ‬و‮ ‬روح‬افزا‮ ‬با‮ ‬خداوند،‮ ‬داشتن‮ ‬مناسبات‮ ‬اخلاقی‮ ‬و‮ ‬انسان‮محور‮ ‬بین‮ مردم،‮ ‬علم‮‬گرایی‮ ‬و‮ ‬پیشرفت‬گرایی‮ ‬و‮ ‬در‮ ‬نهایت‮ ‬بهره‬مندی‮ ‬از‮ ‬لذات‮ ‬و‮ ‬زیبایی‮‬های‮ ‬طبیعت‮ ‬و‮ ‬مواهب‮ ‬دنیا،‮ ‬چهار‮ ‬محور‮ ‬اصلی‮ بعثت‮ را‮ ‬تشکیل‮ ‬می‬دهند‮. ‬این‮ ‬مسائل‮ ‬به‮ ‬صورت‮ ‬کامل‮ ‬و‮ ‬مجموعه‮‌‬ای‮ ‬در‮ ‬دین‮ ‬تعبیه‮ ‬شده‬اند‮ ‬که‮ ‬باید‮ ‬به‮ ‬بهترین‮ ‬شکل‮ ‬ممکن‮ ‬شناسانده‮ ‬شوند‮. ‮ ‬اگر‮ ‬به‮ جای‮ ‬تمرکز‮ ‬بر‮ ‬محورهای‮ ‬اصلی،‮ ‬به‮ ‬مسائل‮ ‬حاشیه‬ای،‮ ‬قرائت‬های‮ ‬شخصی‮ ‬یا‮ رویکردهایی‮ ‬نظیر‮ تفکرات‮ ‬سلفی‮ تکیه‮ ‬کنیم،‮ ‬نه‮ ‬تنها‮ از‮ ‬پیشرفت‮ ‬باز‮می‮‬مانیم،‮ ‬بلکه‮ چهره‮‬ای‮ ‬منفی‮ ‬از‮ ‬اسلام‮ ‬در‮ ‬ذهن‮ ‬جهانیان‮ ‬ترسیم‮ ‬می‮‌کنیم‮. ‬

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۲۹
محمد برزوئی