کودکان محروم روستای دریاچه در حسرت تاب و سرسره!
من خیلی ناراحت شدم چون هرروز وسایل بازی(پارک و بدنسازی) زیادی را اطراف خیابان های شهرمی دیدم که خالی از کودک است و هیچکس با آنها بازی نمی کند. از این طرف، بچه های روستا با حسرت اسم تاب و سرسره را می آورند.
در یکی از اردوها، یکی از مسئولان محترم روداب قرار بود به گروه جهادی سر بزنند. من هم چون تعریف این مسئول را زیاد شنیده بودم، تصمیم گرفتم موضوع را با ایشان مطرح کنم.
به مسئول گفتم: طبق نظر پزشکان هورمون Endor phine، هورمون شادی در بدن است و این هورمون هم در ورزش و بازی ترشح می شود و هم در مصرف مواد مخدر...
در این روستاها هیچ گونه وسایل تفریح برای کودکان نیست، حداقل یک تاب و سرسره در اختیارشان بگذارید.
مسئول هم قول دادند که وسیله بازی را به روستای دریاچه بیاورند.
وقتی به بچه های روستا گفتم قرار است برایتان وسیله بازی بیاورند، چشمانشان از شدت شادی و ذوق، برق خاصی زد وبا خوشحالی گفتند: جدی میگی؟؟!
مسئول محترم از نوروز 92 به ما قول دادند که وسایل بازی را ببرند اما متاسفانه ما از آن زمان تا الان سه بار به روستاها رفتیم و علی رغم پیگیری های مداوم و مکرر جهادگران، متاسفانه هنوز وسایل بازی به آنجا برده نشده.
انشاء الله مثل همیشه این مسئول محترم به قول های خود عمل کنند و تا نوروز 93 وسایل بازی(پارک و بدنسازی) به روستای دریاچه برده شود.
» وبلاگ جهاد گران روستای دریاچه
وبلاگ زیبایی داری