مکافات عمل
يكشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۱، ۰۶:۴۰ ب.ظ
در زمان حضرت موسى پادشاه
ستمگرى بود که وى به شفاعت بنده صالح ، حاجت مؤ منى را به جا آورد! از قضا
پادشاه و مؤ من هر دو در یک روز از دنیا رفتند! مردم جمع شدند و پادشاه را
با احترام دفن نمودند و سه روز مغازه ها را بستند و عزادار شدند.
اما جنازه مؤ من در خانه اش ماند و حیوانى بر او مسلط گشت و گوشت صورت وى را خورد! پس از سه روز حضرت موسى از قضیه با خبر شد.
موسى
در ضمن مناجات با خداوند، اظهار نمود: بارالهى ! آن دشمن تو بود که با همه
عزت و احترام فراوان دفن شد، و این هم دوست توست که جنازه اش در خانه ماند
و حیوانى صورتش را خورد! سبب چیست ؟
وحى آمد که اى موسى ! دوستم از آن ظالم حاجتى خواست ، او هم بجا آورد، من پاداش کار نیک او را در همین جهان دادم ..
اما
مؤ من چون از ستمگر که دشمن من بود، حاجت خواست ، من هم کیفر او را در این
جهان دادم ، حال ، هر دو نتیجه کارهاى خودشان را دیدند.
۹۱/۰۵/۱۵