مزاح پیغمبر
دوشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۱، ۰۶:۵۴ ب.ظ
پیرزنى
به حضور پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله رسید، علاقه من بود که اهل بهشت باشد.
پیامبر اکرم صلى الله
علیه و آله به او فرمود:
پیرزن به بهشت نمى رود.
او گریان از محضر
پیامبر خارج شد.
بلال حبشى او را در حال
گریه دید.
پرسید:
چرا گریه مى کنى ؟
گفت
:
گریه ام به خاطر این
است که پیغمبر فرمود:
پیرزن به بهشت نمى رود.
بلال وارد محضر پیامبر
شد حال پیرزن را بیان نمود.
حضرت فرمود:
سیاه نیز به بهشت نمى
رود.
بلال غمگین شد و هر دو
نشستند و گریستند.
عباس عموى پیامبر آنها
را در حال گریان دید.
پرسید:
چرا گریه مى کنید؟
آنان فرمایش پیامبر را
نقل کردند.
عباس ماجرا را به
پیامبر عرض کرد.
حضرت به عمویش که
پیرمرد بود فرمود:
پیرمرد هم به بهشت نمى
رود.
عباس هم سخت پریشان و
ناراحت گشت .
سپس رسول اکرم هر سه
نفر را به حضورش خواست ، آنها را خوشحال نمود و فرمود:
خداوند اهل بهشت را در
سیماى جوان نورانى در حالى که تاجى به سر دارند وارد بهشت مى کند، نه به صورت پیر
و سیاه چهره و بدقیافه .
۹۱/۰۵/۰۹