خودباوری با تکیه بر اندیشههای مقام معظم رهبری
اهمیت خودباوری
خودباوری زیربنای عظمت و اقتدار انسانها، ملتها و دولتها و راه رسیدن به عزت، شرافت، پیشرفت و توسعه فرد و جامعه است. با پیدایش خودباوری در افراد و ملتها استعدادها شکوفا و معضلات و مشکلات بر طرف میشود.
دین، هویت فردی و اجتماعی جامعه ایرانی را شکل داده و عشقها، آرمانها، غمها، شادیها و نظام زندگی، همه برآمده از آموزههای کانون دین است. خودباوری دینی به معنایی که محصول خودشناسی و خودسازی در سایه تعالیم دینی باشد، نیرویی است که به ناتوانترین انسانها، توفیقهای بزرگ میدهد و دشوارترین راهها را برای آنان هموار میکند.
کسی که خود و مذهب و ملیت خود را باور کرده است، مساعدترین زمینه را برای شکوفایی استعدادهای خویش فراهم آورده؛ و کسی که به چنین باور ارزشمندی نرسیده، عمر گران مایه خود را صرف موزون کردن خود با دیگران کرده است.
لازمه خود باوری
لازمه خود باوری در ابعاد مختلف، شناخت توانمندیهای فردی، دینی، ملی و اجتماعی است که به عنوان مقدمه و اولین مرحله خودباوری محسوب میشود، این نوع شناخت مبتنی بر چند امر است.
اول: این که انسان موجودی فرامادی و مجرد است؛ شاکله شخصیت او از عالم امر است و عالم امر بر عالم خلق تسلط دارد؛ لذا هیچ مخلوقی قدرت غلبه بر انسان را ندارد.
دوم: انسان به خاطر داشتن بعد فرامادی و مجرد، مخلوق کامل و جامع خداوند و مظهر تمام اسماء و صفات الهی است و به همین دلیل شایسته مقام خلافت الهی شده است. اگر انسان ارزشهای وجودی خویش را بشناسد و جایگاه رفیع خود را در آفرینش به عنوان خلیفه خدا در زمین شناسایی کند و به تواناییهای وسیعی که خداوند در نهاد او قرار داده واقف باشد و بداند که در زندگی خود کار و هدفی جز به فعلیت رساندن مظهریت و جامعیت ندارد و کمال و سعادت او در دنیا و آخرت در گرو مظهریت او نسبت به کمالات الهی و قرب به خداوند است، انگیزه و شوق فراوانی برای خودسازی در وجود او شکل خواهد گرفت؛ زیرا هدف خودسازی، شکوفا نمودن این تواناییها و رسیدن به جایگاه شایسته انسان در آفرینش است.
سوم: ضعفها، نقصها، کمبودها، بیماریهای روحی، اسارتها و اموری که مانع رشد آدمی میشود و او را از خدای متعال دور میکند، باید شناسایی شود؛ زیرا یکی از عرصههای مهم خودسازی رفع موانع و مبارزه با ضعفها و نقصهاست. خودشناسی در این مقطع به معنای آگاهی نسبت به اموری است که در حقیقت موانع اصلی عقب ماندگی انسان در این مسیر هستند. روحیه خود باوری دینی زیر بنای عظمت و اقتدار ملتها و دولتها و راه رسیدن به عزت و شرافت، پیشرفت و توسعه مسلمانان است. با پیدایش خودباوری در افراد و ملتها استعدادها شکوفا و معضلات و مشکلات بر طرف میشود.
ترکیب خود باوری در ایرانیان
"خودباوری در مردم ایران ترکیبی از باورهای دینی و ملی است. ملیّت ما از ابتدا با اسلام آمیخته بود؛ زبان، آداب، دانش و دانشمندانمان با اسلام آمیخته بودند. دانشمندان برجسته و نامآور و ماندگار ما کسانی هستند که دانش دین را در کنار دانشهای معمولی زندگی دارا بودند. البته این به آن معنا نیست که طلاب مدرسة دینی این خصوصیت را داشتند؛ بلکه، جامعه، جامعة دینی بود. فرهنگ، دانش، رفتار و سنتهای ما با دین آمیخته و بسیاری از آنها از دین سرچشمه گرفته است. وقتی با هویت ملی و شاخصههای آن مبارزه میکردند، قهراً مبارزة با دین جزو آنها بود و چون دین و ایمان پشتوانة همة ارزشهای انسانی است طبعاً با ایمان هم به شدت مخالفت میکردند. اینان حاضر نشدند قبول کنند که ما حتی لباس محلی داشته باشیم! ما ایرانیها با چند هزار سال سابقه، لباس بومی نداریم و لباس محلی و بومیمان را نمیشناسیم؛ در حالیکه بسیاری از کشورهای دنیا لباس بومی دارند. البته لباس بومی، مانع پیشرفت هم نیست؛ اما ما نداریم؛ چون آنها نگذاشتند. این عمل به همان توصیهای است که میگفت ایرانی باید از فرق سر تا نوک پا فرنگی شود! ببینید خودباختگی تا کجا. اینکه من همیشه میگویم تهاجم فرهنگی، تهاجم فرهنگی این است."2
عوامل ضعف خودباوری در فرد و جامعه
در مجموع میتوان برخی از عوامل عمده ضعف خودباوری در فرد و جامعه را از زبان مقام معظم رهبری، چنین برشمرد:
1. ناآگاهی نسبت به لزوم خودباوری
تا زمانی که نقش مهم خودباوری در زندگی فردی و اجتماعی به طور کامل شناخته نشود، استعداد و توانمندیهای موجود در فرد و جامعه به خوبی مورد شناسایی قرار نگیرد و از امکانات بالفعل و بالقوه فردی، ملی و دینی کشور بیخبری باشد، از اهداف و نقشههای دشمنان بیخبر باشد، بیتردید از اتخاذ شیوههایی که موجب ایجاد و یا تقویت خودباوری میشوند نیز عاجز خواهد شد و استقلال و وحدت ملی جامعه در مقابل جوامع دیگر با خطر مواجه خواهد گشت و زمینه وابستگی در بسیاری مسائل را در پی خواهد داشت. "اگر شما میبینید ملت ایران در طول یکی دو قرن از کاروان علم و تمدن عقب افتاد و کشور به دست بیگانگان و دشمنان یا دستنشاندگان آنها اداره شد، منشأ این همه، ناآگاهی بود. ملت و جوانان و قشرهای مختلف را در بیخبری و ناآگاهی نگه میداشتند تا نفهمند چه دارد بر سر کشور میآید. کسانی که اگر به نقطهای از دنیا نگاه میکنند، جز نگاه طمعکارانه نیست - یعنی استعمارگران - در طول دو قرن در سرتاسر کشور ما به دنبال منافع و اهداف شیطانی خودشان هر کاری توانستند، کردند و برای اینکه مانعی بر سر راه آنها نباشد، مردم را در غفلت نگه داشتند. خود بیگانگان نمیتوانند مردم را غافل نگه دارند؛ ابزار آنها در این کار، حکومتهای وابسته و فاسد بود؛ حکومت قاجار و حکومت پهلوی اگرچه از مردم ایران بودند، اما شریک دزدان راه بودند؛ اگرچه خودشان وابستة به این ملت و مرهون بار سنگین منت این مردم بودند اما برای بیگانه کار میکردند."3
2. احساس حقارت
فرد و جامعهای که به خود اطمینان ندارد و تصور میکند به آنچه مطلوب اوست نایل نمیشود، دچار عقده حقارت میگردد. این افراد و ملتها خود را ناتوان تر از این میبینند که بر مشکلات فائق آیند و در مقابل دیگران احساس حقارت میکنند.
خود کم بینی و خودباختگی زمینه بهره برداری از سرمایهها و توانمندیهای فردی و ملی و فرهنگی را از بین میبرد. و این حالت چنان روحیه بی اعتمادی را در فرد و جامعه گسترش میدهد که افراد به آسانی تحت تأثیر دیگران قرار میگیرند. و از تن دادن به کارهای بزرگ خودداری میکنند و به محض بروز کوچک ترین پیشآمد ناگوار مأیوس و ناامید میشوند. "یک نگاه به وضعیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی کشورهای مسلمان امروز و مشاهدة ضعف روحی و مادی آن و مداقه در نظامهای سیاسی و وضع دولتهای اغلب این کشورها که در آن همه چیز حاکی از احساس حقارت و ناتوانی است، روشن میسازد که از مهمترین علتهای این وضع، بیگانگی و بریدگی این کشورها و ملتها از گذشتههای تاریخی خود و مجد و عظمتی است که از ورای قرنها میتواند هر انسان ضعیف و نومید را به حرکت و تلاش امیدوارانه سوق دهد. آن مجد و شکوه تاریخی، در آغاز با قیام لله و جهاد مخلصانه برای خدا و عمل به احکام آزادیبخش و زندگی ساز اسلام و به برکت حرکت مسلمین در صدر اسلام و در غربت روزهای مکه و جهاد دوران مدینه، پایهگذاری شد. مولود مبارکی که "جامعة اسلامی" نامیده میشود، به برکت جهاد و مبارزة حجاز توانست به جوانی نیرومند و هوشمند بدل شود و سپس در طول قرنها توانست مشعل علم و معرفت و درفش قدرت و سیاست را بر سر جهانیان بگسترداند. آن عظمت، از عظمت مبارزة مکه و مدینه سرچشمه گرفت."4
3. تردید و دو دلی
فرد و جامعهای که فاقد خودباوری است، با وجود استعدادهای ذاتی و قابلیتهای فردی و ملی، قدرت بالا رفتن از نردبان ترقی را ندارند و همواره منتظرند دیگران برای آنها تصمیم بگیرند. تردید و بی ثباتی و تزلزل در زوایای مختلف زندگی آنها دیده میشود. این گروه همواره پیرو اراده دیگرانند. همین تعلل و دو دلی چه بسا اوقات گرانبها و استعدادهای درخشان و فرصتهای مناسب را از آنها ربوده و دست یابی به موفقیت و کمال را برای آنان ناممکن ساخته است. "او [امام خمینی] به ما تعلیم داده بود که میتوانیم هر کاری را انجام دهیم، و از اینکه بترسیم و تردید کنیم، ما را برحذر داشته بود.... نباید هیچ پدیدهای مایة تردید و نگرانی بشود. برای یک فرد سپاهی، قاعدتا بیش از این چیزی که من گفتم، مطلوب نیست؛ یعنی داشتن یک سپاه قوی و مقتدر و کارآمد و با مسؤلیت عظیم به نظر من، این بالاترین خواست یک فرد سپاهی علاقهمند به سپاه است."5
4. منفی بافی
منفی بافی و منفی نگری از خصوصیات روشن افراد و جوامع فاقد خود باوری است. این افراد تحت تأثیر افکار منفی قرار دارند و طرز رفتار و تلقی آنها راجع به اشخاص و اشیاء بر اساس آن شکل گرفته است. "بلای بزرگ برای انسانها این است که کارها و آرزوهای بزرگ را نشدنی گمان میکنند؛ این بلای بزرگی است. یأس، بزرگترین دشمن انسانی است که میخواهد آرزو یا آرمانی را دنبال کند.6
5. ترس و عدم اطمینان
ترس از خود، از نشانههای عدم خودباوری است. ترس از خود، نوعی طرد شخصیت خود و هویت دینی و ملی خود میباشد. کسی که به خود اعتماد و اطمینان ندارد هرگز شخصیت خویش را به طور کامل قبول نکرده و به حساب نیاورده است؛ "اگر ملتی از عزت و شرف خود دفاع نکند و از هدفهای خود دست بکشد و از گردنکلفتهای عالم بترسد و حرف خود را پس بگیرد و در میدان مواجهه با دشمن عقبنشینی کند سرنوشتش چیز دیگری خواهد بود و نتایجی که برای او حاصل میشود غیر از آن چیزی میباشد که امروز برای ملت ایران پدید آمده است."7
6. تقلید کورکورانه
از نشانههای فقدان خودباوری دینی، پیروی نسنجیده و تقلید کورکورانه از گفتار و رفتار دیگران است. کسی که تصویر درستی از تواناییها و استعدادهای خود ندارد از ابتکار و خلاقیت و نوآوری به دور است. "ملت ایران، در بینش نظام سیاسیای که امام بزرگوار در این کشور برقرار کرد، نیازی ندارد که روشهای زندگی خود را از دیگران تقلید کند و یاد بگیرد؛ زیرا دارای فرهنگ غنی و عمیقی است."8 "یکی دیگر از ضعفهای مطبوعات ما، تقلید کورکورانه از کارهای غرب است. گفتیم که روزنامههای غرب، از ما قویتر و پختهترند؛ اما معنایش این نیست که ما شکل عنوان گزینی خود را هم مانند آنها کنیم. فرض بفرمایید کیفیت دستور زبان انگلیسی، مثلا در عقب و جلو بودن عناصر جمله، با زبان فارسی فرق میکند. آنها طبق دستور و قاعدة زبان خودشان، شکل عنوان را مشخص میکنند. چه لزومی دارد که ما در زبان فارسی عیناً همان را تقلید کنیم؟! در بعضی از روزنامهها میبینیم که عیناً از شکل عنوانگزینی روزنامههای آمریکایی و انگلیسی تقلید میکنند؛ که البته از ما بدتر در این زمینه، عربها هستند! چه لزومی دارد این کار را بکنیم؟! تقلید یکسره، جایز نیست."9
7. تبلیغات گسترده دشمنان
امروزه یکی از شیوههای بسیار مؤثر نفوذ در افکار و اندیشههای اقشار مختلف مردم، استفاده از تبلیغات و ابزارهای پیشرفته تبلیغی است. این روش، به قدری کارساز است که از آن در عصر حاضر به جای حملههای سنگین نظامی، که در زمانهای گذشته تنها راه به سیطره درآوردن جوامع دیگر بود، استفاده میشود. "امروز مهمترین شگرد دشمنی استکبار جهانی، در کیفیت تبلیغات اوست. به اعتقاد من، امروز یکایک طراحان سیاسی و تبلیغاتی دشمن، دربارة کشور و مردم و دولت و مسؤلان ما، فکر میکنند و چگونگی تبلیغات را نسبت به این مجموعه انتخاب میکنند و خبرگزاریهای وابسته به استکبار و صهیونیسم بینالمللی نیز در باب کشور ما با همان شیوهها عمل میکنند. تبلیغات امروز خبرگزاریها و رادیوها در بارة ملت و امام و مسؤلان و آیندة کشور، همه محاسبه شده است. ما امروز، با ترفندهای تبلیغاتی مواجه هستیم. ملت باید در مقابل تبلیغات دشمن، خیلی هوشیار باشد.10
8. اختلاف و تشتت
اختلاف و تشتت هر ملتی موجب ذلت، هلاکت و اسارت آنان در بند دشمنان خواهد بود. "دشمن از اختلافات سود میبرد و از تشتت آراء مردم سوء استفاده میکند. دشمن از دودستگیها و فتنهگریها و جنگافروزیهای داخل کشور استفاده میکند. وقتی یک ملت یکپارچه و یکدست باشد و مسؤولان کشور همه با یکدیگر همدل و همراه باشند، شمشیر دشمن کند میشود و جرأت نمیکند به چنین کشور و ملتی نظر بد بیندازد و با او به چشم توطئه نگاه کند.11
"بزرگترین مصائب مسلمانان، تشتت و تفرق مسلمین و غفلت و دوریشان از امت بزرگ اسلامی است. این را باید اصلاح کرد. در این، باید تحولی ایجاد کرد. اگر مسلمانها متحد شوند، اگر بیدار شوند، اگر متوجة قدرت خود شوند، اگر باور کنند که وضعیت فعلی قابل تغییر است و میشود بر سرنوشت خود مسلط شد و اگر ببینند که چگونه بعضی از ملتها مثل ملت بزرگ ایران توانستند بر سرنوشت خودشان مسلط شوند و تحت تأثیر قدرتها قرار نگیرند، مطمئنا مصائب دنیای اسلام هم تمام خواهد شد. امروز، اساس قضیه این است."12
9. تجمل پرستی و افزونخواهی
تجمل پرستی و تشریفات گرایی موجب نیازمندی و وابستگی است؛ و از جهت همین نیاز، وابستگی پیش میآید. وابستگی موجب ذلت و خواری برای انسان میشود؛ "اینجانب از اینکه کسانی میکوشند تا در میان مردم ما رسم تجملگرایی و اسراف و ولخرجی را شایع کنند، شدیداً نگران و متأسفم؛ و از اینکه مردم فداکار و انقلابی ایران در امور شخصی به مصرفگرایی سوق داده شوند و قناعت انقلابی را از یاد ببرند، به خدا پناه میبرم. آنان که تجملات و زیادیهای غیرضرور و ولخرج مآبانه را از روی بیدردی ناشی از وسعت و توانایی مالی انجام میدهند، به خود آیند و به انفاق روی آورند؛ و آنان که با سختی و تنگدستی، بر خود چنین چیزی را تحمیل میکنند، از این امر خسارتبار دست بکشند."13
سر گرمیهای باطل و غرق شدن در لذتهای زود گذر و حرام باعث تخدیر و بی حس شدن افراد نسبت به مسائل حیاتی و حیثیتی میشود و در نتیجه زمینه برای نفوذ فساد و تباهی فراهم میگردد، حساسیت فرد و جامعه نسبت به دشمنان داخلی و خارجی از بین میرود و به دنبال آن عزت و سر بلندی از شخصیت فرد و جامعه رخت بر میبندد. "یکی دیگر از توطئههای دشمن، توطئة فساد انگیزی است؛ نفوذ در نسل جوان، ایجاد فساد در میان سربازان واقعی اسلام، جوانان را به مسائل فساد برانگیز سرگرم و مشغول کردن. جوانان بدانند که این توطئه است. ملتی که جوانانش سرگرم فسق و فجور باشند، راه به جایی نخواهد برد. میخواهند آن جوان بسیجی مؤمن و مخلص و پارسا را که برای جهاد فیسبیلالله به میدان جنگ میرفت و پشت سرش را نگاه نمیکرد و زندگی راحت و لذات و همه را پشتگوش میانداخت، اسیر و پابند کنند."14
"نگذارید زیادهطلبی و افزونطلبی به سمت شما هجوم آورد، اینها مراقبت میخواهد. راحتطلبی، رفاهطلبی و عیشطلبی، چیزهایی است که به تدریج در انسان اثر بد میگذارد و خود انسان هم اول نمیفهمد. این سفارش همیشگی من است. بدانید در این صورت، هیچ عامل و نیرویی زیر این آسمان وجود ندارد که بتواند بر شما غلبه کند."15
10. شایعه پراکنی و شایعه پذیری
از جمله عوامل پیدایش تردید و تزلزل در خود باوری، شایعه پراکنی دشمنان و شایعه پذیری فرد و جامعه است. شایعه و شایعه پراکنی ناشی از عوامل متعددی است که پارهای ناشی از تاکتیکهای تبلیغاتی دشمنان نظام، ورشکستگان سیاسی و... در جهت تخریب وجهه نظام، مسؤولین آن و تضعیف روحیه مردم و نتیجتاً بهره برداری سیاسی میباشد. "از جمله راههایی که دشمن امروز سعی میکند در میان مردم ما نفوذ پیدا کند، شایعهپراکنی است. از زمان پیروزی انقلاب تا امروز، هرجا توانستند، شایعهپراکنی کردند. هدفشان این است که دل مردم را بلرزانند و امید آنها را از بین ببرند. ... اگر کسی به این تبلیغاتی که دشمنان از راههای مختلف القا میکنند، گوش کند، به نظرش میرسد که در ایران همه چیز در سراشیبی سقوط است!"16
پینوشتها:
1 عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس تهران.
2. بیانات در جمع کارکنان سازمان صدا و سیما 28/02/1383.
3. بیانات در اجتماع بزرگ مردم جیرفت 17/02/1384.
4. پیام به حجاج بیتالله الحرام 26/03/1370.
5. سخنرانى در مراسم بیعت فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى 19/04/1368.
6. بیانات در دیدار آزادگان 26/05/1371.
7. سخنرانى در مراسم بیعت روحانیون، مسئولان و اقشار مختلف مردم استان اصفهان 25/04/1368.
8. بیانات در اجتماع مرقد مطهر حضرت امام خمینى(ره) 14/03/1376.
9. بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور 13/02/1375.
10. سخنرانى در دیدار با فرزندان ممتاز شهدا، مسئولان امور فرهنگى بنیاد شهید و گروهى از دانشجویان امامیة پاکستان 25/05/1368.
11. بیانات در اجتماع مردم جیرفت 17/02/1384.
12. بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید سعید فطر 04/01/1372.
13. پیام به گردهمایى سراسرى فرماندهان بسیج، به مناسبت سالروز انتشار پیام رهبر فقید انقلاب براى تشکیل بسیج مستضعفان و گرامیداشت هفتة بسیج 02/09/1368.
14. سخنرانى در اجتماع بزرگ مردم خرمآباد 30/05/1370.
15. بیانات در دیدار اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى 24/06/1381.
16. همان.