روداب

روداب

روداب

روداب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عج» ثبت شده است


با خدا جویان بی حاصل مها تا کی نشینم؟

باش یک ساعت خدا را تا خدا را با تو بینم

تا تو را دیدم مها نی کافرستم نی مسلمان 

زلف رویت کرده فارغ از خیال آن و اینم

ای بهشتی روی اندر دوزخ هجرت بسوزم 

بی تو گر خاطر کشد ،بر جانب خلد برینم

آسمان شب ها به ماه خویش نازد او نداند

 تا سحرگه خفته با یک آسمان مه در زمینم

در زمین و در یسارم مطرب و ساقی نشسته 

زین سبب افتان ز مستی بر یسار و بر یمینم

زیر لب گوید به هنگام نگه کردن به عاشق 

عشوه ها باید خرید از نرگس سحر آفرینم

آن کمان ابرو غزال اندر کمان کس نیفتد  

من بدین اندیشه ای صیاد عمری در کمینم

ای نسیم کوی جانان بر سر خاکم گذر کن

 آب چشم اشکبارم بین و آه آتشینم


"تعجیل در ظهورش صلوات"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۱ ، ۰۳:۱۲
محمد برزوئی