روداب

روداب

روداب

روداب

۱۵۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روداب» ثبت شده است

روداب - روستای برآباد

*****

روداب - روستای برآباد

*****

روداب روستای برآباد

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۳۲
محمد برزوئی

سی و یک اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ مصادف است با بیست و ششمین سالگرد شهادت شهید والامقام علی شم آبادی پدر ارجمند بخشدار روداب جناب آقای محمود شم آبادی، به همین مناسبت جمعی از مسئولین بخش و شهر روداب با ایشان دیدار و لوح یادبودی را به ایشان تقدیم نمودند .

 متن لوح تقدیمی به شرح ذیل:

     "بـِسـم ِ ربِ الشــُّـهـداءِ و الصِّـد یقیــن"

*مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا *

شهادت بالاترین مقامی است که خداوند به بندگان خاص خود هدیه می کند و شهادت طلبی میراثی است که از حسین علیه السلام و عاشورا بر حسینیان زمان عرضه می شود. مومنان حقیقی و مجاهدان راه خدا به امید دستیابی به این مقام در صحنه های ادای تکلیف ایام حیات خود را سپری می کنند.

 جناب آقای محمود شم آبادی بیست و ششمین سالگرد شهادت پدر ارجمندتان شهید والامقام علی شم آبادی که خون گرانبهایش  را، در راه عزت امت اسلامی هدیه کرده است تبریک و تهنیت می گوئیم.

 برخود می بالیم که آن شهید بزرگوار فرزندی به اسلام و انقلاب هدیه نمود که با تلاش و مدیریت خود گامهای موثری در جهت ارتقاء بخش و شهر روداب برداشته است. راه آن شهید والامقام را دنبال خواهیم کرد و برای روح بلند آن عزیز شهید علو درجات و رضوان الهی را مسالت داریم.

حوزه مقاومت بسیج جوادالائمه (علیه السلام)

 شهرداری و شورای اسلامی شهر روداب 

شورای اسلامی بخش روداب

 نماینده دهیاریهای بخش روداب

 شرکت تعاونی دهیاران روداب

گزار ش تصویری:

مراسم سالروز شهادت پدر بخشدار روداب

 ***

سالروز شهادت پدر بخشدار روداب

*****

روداب

***

روداب

***

روداب

***

روداب

***

روداب

***

روداب

***

روداب

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۷:۳۰
محمد برزوئی

*با عرض پوزش به علت نگارش قالب جدید برخی از گزینه ها فعلا فعال نیستند *

بخوانید اخبار:

 بخوانیدمطالب:


  با تشکر از همشهریان عزیزی که جهت رشد و ارتقائ اطلاع رسانی بخش و شهر روداب مارا در این وبلاگ همراهی می نمایند لطفا نظرات خود را مطرح تا با پیگیری این وبلاگ موارد پاسخ گفته شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۶:۰۲
محمد برزوئی

بسمه تعالی

درنگی کوتاه در زندگی شخصی، علمی و معنوی آیت الله بهجت قدّس سرّه

ستاره ای بدرخشید و . . .

شب جمعه بیست و پنجم شوال سال 1334 هجری قمری، برابر با دوّم شهریور 1295 خورشیدی، خانه کربلایی محمود، غرق نور و شادی شد. در آن شب نورانی، نوزادی پا به عرصه وجود گذاشت که سال ها بعد قلب انبوهی از شیفتگان علم و معرفت، و شیعیان خاندان عصمت و طهارت را روشن ساخت : آیت الله العظمی محمد تقی بهجت قدّس سرّه.

کربلایی محمود مردی صالح، خوشنام و معتمَد مردم فومن، با الهام از هاتفی که در جوانی گوش جانش را نواخته بود، نام فرزند نورسیده اش را « محمد تقی » گذاشت.(1)

نخستین رویداد مهم زندگی محمد تقی ، مرگ مادر در شانزده ماهگی او بود. مرگ مادر ، خانواده را سوگوار کرد و از آن پس ، خواهر بزرگتر ، مادرِ برادر شد.

در دوران خردسالی، محمد تقی همنشین خلوت پدر بود و می دید که چگونه عشق اهلبیت اطهار علیهم السلام از قلب محزون پدر می تراود و بر صفحه کاغذ مرثیه هایی می شود که داغداران عزای حسینی علیه السلام زمزمه اش می کنند و محافل خود را با آن سروده ها رونق می دهند. محمد تقی در همه ی این لحظه ها همنشین پدر بود و در حالی که گاهی خود نیز مرثیه می سرود، آرام آرام دل به آن شهید عشق بست و حزن آن امام مظلوم تا پایان عمر در جانش نشست.

زمزمه ی مرثیه های حسینی، از کوچه باغ های فومن او را به گوشه ی دنج مکتب خانه ملاحسین کوکبی فومنی کشاند و پای تلاوت آیات پر شور قرآن کریم نشاند . در آن سکوت شور انگیز با نوای ملکوتی « الحمدلله رب العالمین » آشنا شد. آنگاه خود زبان به تلاوت آیات بینات گشود و شوقمندانه سوره هایی از قرآن کریم را به خاطر سپرد؛ اما روح تشنه اش همچنان جویای زلال معرفت بود و پیمانه ی الفاظ و حروف سیرابش نمی کرد.

بدین روی وارد حوزه ی علمیه فومن شد تا معانی آیات قرآن کریم و معارف روایات ائمه اطهار علیهم السلام گوش جانش را بنوازد. در همان حوزه ی کوچک اما سرشار از مباحثه و گفتگوی علمی ، نخستین گام های علمی و معنوی را برداشت.

با جدیتی وصف ناشدنی و شوقی شگفت، دروس حوزوی را کنار برخی متون فارسی همچون بوستان، گلستان و کلیله و دمنه فرا گرفت و طی هفت سال کوشش مستمر ، در زمره ی شاگردان برتر استادان ، جا گرفت.

اما این مقدار ، همه ی بهره و نصیب محمد تقی از حوزه علمیه فومن نبود. این دوره به لحظه های ناب کسب معرفت و اخلاق و تهذیب نفس و کسب فیض از محضر عالمانی چون آیت الله حاج شیخ احمد سعیدی فومنی آراسته شد. لحظه های دل انگیز حضور در نماز آن عالم بزرگوار که افزون بر خضوع و خشوع ربانی ، حالاتی شگفت و رازآلود در تکلم عاشقانه اش با خداوند داشت، توأم با شکوهی معنوی بود که هیچ گاه از خاطر امام و مأموم محو نشد.(2)

در جمادی الثانی سال 1348 قمری (1308 خورشیدی ) زمان هجرت از دیار پدری فرا رسید. بی گمان لحظه های خلوت محمدتقی با استادان حوزه علمیه فومن - که از دانش اموختگان نجف بودند - لحظه هایی نیز به ذکر محاضر درس حوزه علمیه عراق می گذشت و او را به وجد می آورد و قلب مشتاقش را به صفای حرم مطهر حضرت علی و حضرت امام حسین علیهما السلام می کوچاند و پای آن قبور نورانی می نشاند. آن مجالس و گفت و گوها شوق طلبه ی فومنی را به عتبات عالیات چنان برانگیخت که سرانجام تصمیم به هجرت گرفت و راهی دیار معصومین علیهم السلام شد.

 

پای در راه

محمد تقی در سیزده سالگی ، دل به هجرت سپرد تا روح ناآرامش در بارگاه امامان معصوم ارام گیرد و ذهن جستجوگرش در حوزه علمیه ی آن سامان قرار گیرد. پدر که شوق سرشار فرزند فاضلش را دید، همراه یکی از دوستان متمکّنش که قصد تشرف به عتبات داشت، او را به کربلا فرستاد.

اما محمد تقی در سفر اول موفق به خروج از مرز نشد و مأموران مرزی به بهانه ی عدم همراهی والدین یا نداشتن جواز خروج، از ورودش به عراق جلوگیری کردند. این اتفاق اگر چه روح مشتاقش را آزرد ، اما یادآوری رخدادی معنوی در دوران کودکی اش ، او را مطمئن ساخت که به کربلا خواهد رفت و این گونه نیز شد. سرانجام توانست خاک مقدس کربلا را ببوید و ضریح منور امام حسین علیه السلام را ببوسد. این زمان، محمد تقی تا چهارده سالگی چند ماه فاصله داشت و به رغم بزرگی روح و انبوهی دانش، هنوز به سن تکلیف نرسیده بود.(3)

محمد تقی به منزل عمویش که در آن زمان مقیم کربلا بود، وارد شد و پس از حدود یک سال به مدرسه رفت و در حجره ساکن شد.

حوزه علمیه کربلا در آن زمان استادان مهمی را در خود جای داده بود و محمد تقی در این سال ها ادبیات عرب و بخشی از کتاب های فقه و اصول را خواند و در سال دوم سکونتش در کربلا، نزد حضرت آیة الله حاج شیخ جعفر حائری فومنی و با حضور پدر بزرگوارش که به کربلا مشرف شده بود، به کسوت روحانیت در آمد.

چهار سال حضور در کربلای معلی به تلاش بی وقفه در کسب دانش و معرفت گذشت، کوششی که با تهذیب نفس و کسب مکارم اخلاق با استمداد از فیوضات حضرت سیدالشهداء علیه السلام همراه بود.

 

مهاجرت به نجف

دوران سراسر شور حضور در حوزه علمیه کربلا به زمان سراسر شوق هجرت به حوزه علمیه نجف و مجاورت آستان ملکوتی امیرمؤمنان و مولای موحدان، علی علیه السلام بدل گشت. محمد تقی که بخشی از دروس سطح حوزه را خوانده بود، گم گشته ی خویش را در حوزه ی دیرسال و عظیم نجف می جست و سرانجام نیز در سال 1352 قمری، برابر با 1312 خورشیدی ، پس از چهارسال حضور در کربلا ، قدم در راه نجف گذاشت.حوزه پر شکوه و کهن سال نجف ،در آن دوران اقامت گاه عالمان ، مجلس فقیهان و مأوای عارفان بود.

شیخ محمد تقی دل به اقیانوس بیکران حوزه علمیه نجف سپرد تا گوهر دانش را از آن دریای مواج صید کند. نخست بخش های پایانی سطح عالی علوم حوزوی را در محضر استادان طراز اول نجف و استوانه های فقه و اصول و معارف اهلبیت علیهم السلام همچون آیت الله آقاضیاء عراقی و آیت الله میرزای نایینی در اصول و آیت الله شیخ محمد کاظم شیرازی در فقه زانوی ادب زد. نیز در محضر دریای ژرف حکمت و قله ی بلند دانش ، حکیم بزرگ و بزرگوار ، فقیه اهلبیت علیهم السلام و فیلسوف وارسته، آیت الله غروی کمپانی، آرام گرفت و سال ها ماندگار شد. همچنین از محضر درس فقیه برجسته آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی بهره وافی و حظ کافی برد.

دقت نظر، تیزهوشی و خلاقیت ذهنی در کسب علم و توجه به نکات ظریف درسی، از طلبه ی فومنی ، شخصی ممتاز و برجسته ساخت و دل استادان و هم قطاران برکشید.(4)

شیخ محمد تقی علاوه بر فقه و اصول ، به فلسفه و علوم عقلی نیز توجه داشت. بدین رو کتاب های مهم فلسفه ، مانند الاشارات و التنبیهات و اسفار را نزد آیت الله سید حسین بادکوبه ای فرا گرفت.

با تدریس دروس، از فضلا و مدرسین سطوح عالی حوزه شد و همکاری با محدث کبیر حاج شیخ عباس قمی در تألیف کتاب سفینة البحار از دیگر فعالیت های علمی و معرفتی وی در آن سال ها بود. اما بهره ی وی از استادان و بزرگان حوزه علمیه نجف، در کسب علم و دانش محصور نشد، بلکه همنشینی معنوی با صاحبان دل و معرفت، نخستین تجربه های عرفانی و معنوی را برای او رقم زد.

علاوه بر همه ی تلاش ها و مجاهدت ها و بهره گیری از محضر علما و آیات عراق ، دو چهره ی برجسته علمی و معنوی حوزه ی نجف، تأثیر عمیق تری بر شخصیت ایت الله بهجت گذاشتند: علامه کبیر، آیت الله غروی اصفهانی مشهور به کمپانی و آیت الله میرزاعلی قاضی رحمه الله.

حضرت ایت الله غروی اصفهانی رحمه الله فکری جوّال و نافذ و دقیق داشت، و آیت الله بهجت، سال ها از محضر این استاد بی بدیل بهره ا برد و در محضر درس ایشان، پیوسته آموخت و نقد کرد و پیش رفت؛ بدان حدّ که در زمره ی بهترین شاگردان آن فقیه خردمند و بزرگ در آمد. آیت الله بهجت، علاوه بر استفاده های علمی از محضر استاد، به کسب فیوضات معنوی نیز نائل گشت و به شدت تحت تأثیر علمی و معنوی استاد عالی قدرش قرار داشت و این تأثیر علمی و معنوی استاد عالی قدرش قرار داشت و این تأثیر در رفتار علمی و معنوی ایشان به کمال مشهود بود.

همچنین عارف نامی و سالک بی همتا، حضرت آیت الله میرزا علی قاضی (ره) تأثیر بسیاری بر روش عرفانی و کسب مراتب معنوی آیت الله بهجت گذاشت. به واقع وی با ورود به نجف اشرف در سن هیجده سالگی ، گمشده ی خویش را در وجود این استاد بزرگ یافت و سال ها در محضر پر فیض آن دریای عرفان و معنا، شاگردی کرد.

آیت الله قاضی نیز به این شاگرد مستعد و حقیقت جوی خود عنایت ویژه داشت و از سر صمیمیت و محبت، او را فاضل گیلانی خطاب می کرد.(5)

دوره مبارک و پر فراز و نشیب حضور در نجف اشرف ، برای شیخ محمد تقی ، فرصتی طلایی بود تا با همه ی قوا در تهذیب نفس و کسب دانش بکوشد؛ اما اشتغال شدید و شبانه روزی به تحصیل و تهذیب ، گاهی وی را در بستر کسالت و بیماری می افکند. از همین روی ، هراز گاه باید به کاظمین و سامراء و کربلا می رفت تا ضمن تغییر آب و هوا ، جسم نحیف خود را از آسیب های بیشتر مصون نگه دارد.

 

بازگشت به وطن و اقامت در قم

سر انجام پس از شانزده سال سکونت در جوار مضجع نورانی ائمه هدی علیهم السلام و حضور فعال و تلاش خستگی ناپذیر در راه کسب  علم و معرفت و شاگردی در محضر استادان طراز اول حوزه ی علمیه نجف و سال ها تدریس و تحقیق ، همراه با کسب درجه ی اجتهاد، با سینه ای سرشار از علم و معرفت ، قلبی لبریز از شوق و توجه، برای درمان و رفع کسالت های ناشی از ریاضت و سخت گیری بر نفس ، به زادگاه خویش بازگشت.

ماه جمادی الثانی سال 1314 قمری ، برابر با 1324 خورشیدی،  تاریخ بازگشت آیت الله بهجت قدس سره در سن کمتر از سی سالگی به ایران است.

مدت چندانی از ورودش به وطن نگذشته بود که به پادرمیانی خواهر بزرگتر که در حق او مادری کرده بود، ازدواج کرد.

پس از چند ماه حضور و اقامت در فومن ، بار دیگر عزم سفر به نجف کرد؛ اما این بار بر ان شد که در مسیر راه همزمان با پرداختن به امور گذرنامه ، چندی در شهر مقدس قم ساکن شود، تا با حوزه ی علمیه قم آشنایی بیشتری پیدا کند؛ سپس عازم نجف گردد. بدین رو در شوال 1364 هجری قمری، برابر با 1324 خورشیدی عازم قم شد.

بیش از چندی از حضورش در قم نگذشته بود که در 28 صفر سال 1365 هجری شمسی ، برابر با سال 1325 هجری شمسی پدر مهربانش با خاطری آسوده از سرنوشت فرزند ، به دیار باقی شتافت و فرزند را داغدار وجود مهربان و گرامی اش کرد .

نیز ماه های سکونت در قم با خبرهایی ناگوار که از نجف می رسید ، همراه بود . رحلت ایه الله سید ابوالحسن اصفهانی در ذی حجه 1365 هجری قمری و حضرت آیه الله میرزا علی قاضی در ربیع الاول 1366 هجری قمری ، خبرهای جانسوز ی بودند که فاضل گیلانی را به سوگ نشاند. اکنون او بود و خاطرات فراوانش از روزهاو شب های نجف و آنچه از استادان معنوی و بزرگوارش در خاطر عاطر داشت . این اخبار و فوت پدر ، وی را بر آن داشت که در مجاورت حرم کریمه ی اهل بیت حضرت معصومه (س)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۳:۳۹
محمد برزوئی

جاده روداب باز هم حادثه آفرید.

شب گذشته یک دستگاه کامیون حامل سیمان در حوالی روستای حسین آباد گنجی واژگون گردید.

جاده روداب، واژگونی کامیون حامل سیمان

شنیده ها حکایت از این دارد که خواب آلودگی راننده و عرض کم جاده علت اصلی این حادثه می باشد.

شایان ذکر است در سال گذشته در این مسیر ۱۱ تن کشته شدند.این حادثه اولین اتفاق سال جاری در مسیر روداب به سبزوار می باشد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۳:۲۴
محمد برزوئی

شرکت تعاونی دهیاران روداب جهت تکمیل کادر کارگزاری بیمه از افراد واجد شرایط دعوت به همکاری می نماید.

علاقه مندان می توانند جهت کسب اطلاعات بیشتر به دفتر شرکت تعاونی دهیاران روداب به آدرس: روداب، بلوار امام خمینی، روبروی جهاد کشاورزی مراجعه و یا از طریق شماره تلفن 0572822۳۸۶۲  تماس حاصل نمایند.

شرکت تعاونی دهیاران روداب

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۳:۴۲
محمد برزوئی
شهر روداب با ارتفاع 893 متری از سطح دریا در فاصله 42 کیلومتری جنوب غرب شهرستان سبزوار واقع در خراسان رضوی با موقعیت جلگه ای قرار دارد.


 
اخبار خود را به شماره        ۰۹۳۸۵۵۸۰۲۶۸     پیامک 

 و  یا به آدرس:         discoverer.mb@gmail.com         ارسال نمائید..


همچنین می توانید مستقیما در این پست نظر بدهید.

 

به امید رودابی توسعه یافته!

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۲:۵۹
محمد برزوئی

رئیس جمهور در ورزشگاه شهید مظهری پس از فریادهای پیوسته مردم روداب اعلام کرد:

صبر کنید به سد روداب هم میرسیم . . . مطالعش شده ان شاءالله در دولت تصویب میشه و اجرا میشه!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۵:۲۱
محمد برزوئی

بسم الله الرحمن الرحیم

 اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

خدای بزرگ رو سپاسگذارم که در بهترین ایام سال میلاد یگانه عالم جلو زیبای حقیقت حضرت زهرا ی اطهر سلام الله علیها توفیق زیارت بهترین ملت ایران یعنی مردم مومن و سرفراز سبزوار رو ...

مردمانی که ریشه های آنان در خاک به طول تاریخ است و شاخ و برگ میوه های فرهنگی آنها سرتاسر ایران زمین را سایه سار و معطر کرده است

مردمان سبزوار کسانی هستند که چند تا ویژگی ممتاز و برجسته دارند

اول اینست که این مردم در طول تاریخ همواره حق طلب عدالت جو و موحد بودند

و دو م  اینکه اگر جایی حقی را پیدا کردند با همه وجود پای حق ایستادند تا حق را به حق دار برسانند..

خاطره مجاهدتها ی مردمان این دیار در راه ولایت امیر المومنین و فرزندان او و استقرار حکومت علوی برگهای زرین تاریخ پر افتخار ملت ایران است ...

مردمانی که با هوشمندی حقیقت اسلام را حقیقت ولایت را از کوثر و سرچشمه پاک ان مستقیم اخذ کردند و 1400سال است که  در این دیار پرچم اهل البیت برافراشته است و می درخشد.

مردمان سبزوار با این عشق در دامان خود عالمان  عارفان شجاعان مجاهدان و سرداران بزرگی را تربیت کردند و در راه صیانت از فرهنگ عزت استقلال و عزمت ملت ایران تقدیم کردند

سلام و درود خدا بر مردم سبزوار و دیار سربداران

سلام و درود خدا بر عالمان بزرگان هنرمندان شهیدان و جانبازان و آزادگان و ایثارگران

سلام و درود خدا بر فرهنگیان و دانشگاهیان و دانشجویان و دانش آموزان عزیز سبزواری.

سلام و درود خدا بر دستان پر برکت کشاورزان کارگران کسبه و تجار و خادمان و کارمندان سبزواری و بالاخره سلام و درود خدا بر سرامند جوانان ایران  جوانان  سبزوار

دختران عفیف و هنرمند و پسران شجاع و انقلابی و غیرتمند

خدای بزرگ را سپاسگذارم که توفیق سفر مجدد و زیارت چهره های نورانی و مصمم شما را  عنایت کرد.

در محضر شما دو مطلب را عرض میکنم:

مطلب اول درسی از مکتب پیامبر عزیز حضرت محمد مصطفی (ص) و مطلب دوم درباره سازندگی و کارهایی که باید در سبزوار قهرمان انجام بشود ...

اما مطلب اول عزیزان من ( شعار مردم : استان استان ...- آقای احمدی نژاد : مثل اینکه شما میخواید سر ما رو برباد بدین همین اول کاری)

مطلب اول عنایت بفرمائید

مطلب اول عزیزان من انسان دردانه هستی است مخلوقی است که وقتی خدای متعال آنرا خلق کرد به خودش تبریک گفت : همه عالم را خدا خلق کرده است همه آیاتند همه نشانه اند همه از پیچیدگی و بزرگی برخوردارند اما انسان چیز دیگری است انسان آنقدر عزیز و با کرام است و محترم است جایگاه انسان آنقدر والاست انتظار از انسان  آنقدر بالاست استعداد های الهی انسان آنقدر ارزشمند است که خدای متعال به خودش تبریک گت :

فتبارک الله احسن الخالقین

زیباترین مخلوق هستی انسان است گر چه انسان در خاک و پایین ترین نقطه ی مرتبه ای خلق شده است  اما خدا در او استعدادی قرار داده است که می تواند تا خود خدا بالا برود خدای متعال اسباب و لوازم پر کشیدن انسان تا خدا را در اختیار او قرار داده است پیامبران ائمه صالحان و مصلحان کتب آسمانی و جامع و اکمل آنها قرآن عزیز علاوه بر اینها خدای متعال در دل هر انسان در خدمت هر انسان  یک قوه  و استعداد و قدرت درونی هدایتگر الهام بخش و میزان درونی قرار داده است که از طریق او هم  هدایت بشود حرکت کند به قله ها برسد و آن عبارتست از عقل انسان، بالاترین عطیه و هدیه خدای متعال به انسان عقل است عقل چراغ راهنماست حجت خدا بر انسان است اساسا  انسان با عقل تعریف می شود چقدر یک نفر انسان است به همان میزانی که  از قوه عقلش بهذه می برد

عزیزان من عقل محور و پایه و عامل همه کرامت ها و بزرگی ها  و زیبائی های انسان است محور تکامل انسان است یک انسان چقدر تکامل پیدا کرده است به آن اندازه ای که عقل او تکامل پیدا کرده است هدیه دیگر خداوند متعال حیات است  حیات یعنی زنده بودن و یا موجود فعال و دراک را زنده می نامند یعنی صاحب حیات است البته حیات مراتب گوناگون دارد حیات نباتی حیات حیوانی اما خدای متعال انسان را برای حیات نباتی و حیوانی خلق نکرده است مرتبه حیات انسان بسیار بسیار بالاتر است

حیاتی که برای انسان خدای متعال مقرر کرده است حیات معقول است حیات همراه با عقل و تعقل و عقلانیت  حیاتی که همراه با اندیشه و تفکر و انتخاب است

حیاتی که در آن روشنائی است علم است حرکت رو به جلو حکمت تقدیر اراده و تصمیم در آن قراردارد حیاتی که نسبت محیط و عالم هستی احاطه پیدا می کند تسلط  شکوفائی پیدا می کند حیاتی که دارای نو آوری خلاقیت و شکوفائی است حیاتی که دائما نو به نو می شود هر لحظه موجد دیگری است متفاوت از قبل و روزهای قبل حیاتی که  با سایر انسانها  ارتباط برقرار می کند دارای عاطفه و مهربانی است  دارای عشق و محبت است دارای بینائی و شنوائی روحی  و اندیشه است حیات همراه با حرکت کمال و سعادت است حیات همراه با درک همه حقایق عالم است

عزیزان من خداوند حیاز انسان را در این ویژگیها تعریف کرده است حیات همراه با علم  با حکمت با خلاقیت با تدبیر و مدیریت با عشق و عاطفه با دریافت حقایق از دین مسلط شدن بر آسمانها و زمین و آنچه در آن است حیاتی که انسان را آنقدر بالا بکشد که آئینه ی خدا در این هستی بشود خدا علم را به عنوان حیات انسان مقرر کرده است

و عزیزان من این حیات فقط و فقط  در سایه ی عقل  و تعقل و استفاده از این قوه متتاز یک انسان بدست می آید. البته عقل زمانی در مسیر هدایت قرار می گیرد که همراه با اولا تفکر اندیشه  و تأمل باشد و ثانیا با خودخواهی ها  هوای نفس  قدرت طلبی ها  نفس عماره  و وسوسه های شیطان  آلوده و غبار آلود نشود.

چنین عقلی مانند نور است نوری که راه را روشن می کند و خیر را از شر بد را از خوب  راه سعادت را از راه ذلالت به انسانها معرفی میکند.

امیر المومنین علی علیه السلام میفرماید: در روایتی که ایشان نقل شده است در بخشی از این روایت می فرماید فقد عقل فقد الحیات  فقدان عقل فقدان حیات است یعنی اگر کسی از عقلش استفاده نکند او زنده نست و لا یقاس الا بالاموات  و مقایسه نمی شود جز با اموات عقل سرچشمه حقیقی حیات انسان است فقدان عقل  فقدان  حیات است و جامعه ای که از عقل بهره نبرد جامعه مرده است کسی که عاقل است زنده است جامعه ای که عاقل است زنده است و حیات حقیقی حیات طیبه سعادت واقعی متعلق به جامعه ای است که عاقل باشد و از عقلش استفاده بکند.

عزیزان من شما شنیده اید در توصیف جامعه موعود مهدوی فرموده اند آن جامعه جامعه ای است  که مردم آن دارای عقل های بالنده و کمال یافته اند یعنی عقل ها کامل است وقتی که عقل ها کامل شد عدالت فرصت استقرار پیدا می کند توحید فرصت استقرار پیدا می کند و سعادت حقیقی انسانها تکمیل می شود در جامعه مهدوی اولین عنایت امام عصر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آنست که با لطف خدا  عقلها را کامل میکند  چرا؟ برای اینکه خودش  دارای عقل اکبر است و منتسب به عقل کل صادر اول حضرت محمد مصطفی  ص

اما عزیزان من انسان غیر عاقل انسان جاهل منشأ بدبختی های بشریت است طول تاریخ نگاه کنید مشکلاتی  که برای جامعه بشری حادث شده است همه از ناحیه بی عقل هاست البته نوعا بی عقل ها تظاهر به عقلانیت می کنند ادعای عاقل بودن می کنند نگاه کنید این صهیونیست های بی فرهنگ رو خیال می کنند  ادعا می کنند دارای عقلند اما تمام رفتارها و جنایات آنها از روی جهالت است از روی کم عقلی است اگر عقل داشتند می دانستند که بالاخره دیر یا زود ملتهای منطقه ملت فلسطین بیدار میشود ریشه صهیونیست ها رو از خاک مقدس فلسطین  خواهد کند.

عزیزان من حتی در هر نقطه ای از کره زمین و تاریخ اگر تبعیذ باشد بی عدالتی باشد کینه و جنگ باشد تجاوز و اشغال باشد غارت اموال ملتها باشد  کشتار و جنایت باشد نشانه حاکمیت بی عقلی است  و جهالت است و در نقطه مقابل هر جا که مهربانی باشد صمیمیت باشد تلاش برای خدمت تلاش برای خدمت بیکران دوست داشتن دیگران و رواج عاطفه باشد نشانه حاکمیت عقل است ما خدا را سپاسگذاریم  که ملت ایران مردم عزیز سبزوار پیشاپیش ملت ایران مردمی عاقل  هوشمند و مومنند.

اما مطلب دوم  در باره ساخت و سازندگی

عزیزان من امروز باید دست به دست هم بدهیم اگر بخواهم در یک کلام عوامل و رموز ساخته شدن ایران رو بیان کنم  باید بگم ساخته شدن ایران نیازمند علم است همدلی تلاش است و نیازمند اراده ای مثل اراده مردم سبزوار است.

مردمی که وقتی دنبال انجام یک وظیفه ای هستن تا ان وظیفه را بطور کامل و دقیق انجام ندن دست از کار و تلاش بر نمی دارند.

ملت ایران مردم سبزوار چون پیرو اهل بیت اند عاقل اند چون عاقلند پای حق ایستادند همواره با ظلم  با بی عدالتی با تبعیض مبارزه کردن امروز هم میخواهند ایران عزیز را بر پایه عدالت بر پایه فرهنگ اهل البیت پیامبر ان شاء الله بسازند و جامعه نمونه را به جهان معرفی کنند.

در طول سه سفر ما مصوباتی برای این شهرستان عزیز داشته ایم پروژه هایی که بسیاریش در دست اجراس یا اجرا شده است برخی مواردهم هست که هنوز اقدامی صورت نگرفته است ما در جلسه دولت ابتدا مصوباتی که اقدام نشده است مورد بررسی قرار می دهیم ان شاءالله تمام قولها و تصمیمات دولت در همین دولت عملیاتی خواهد شد.

آقا این ششتمدی ها و داورزنی ها خیلی شلوغ میکنن میخواهند شهرستان بشن شما ها موافقین؟

(بله جمعیت)

بسیار خوب آقا دیگه شما شدید شهرستان توی هیئت دولت تصویب میکنیم دو تا شهرستان اضافه شد ششتمد و داورزن .

بالاخره داورزن این همه جونای خوب داره و انسانهای بزرگ ششتمدم یه فرمانده نیروی انتظامی داده به ما بسه  دیگه که بخواهد شهرستان بشود.

( فریاد جمعیت : استان استان . . .)

ببین آقا جون شما اونجا هر چی داد بزنی من نمیشنوم خیالتون راحت یه حکمتی در کار هست ما برامه هایی برای شما داریم اجازه بدین در مسیر خودش بریم که مشکلی ان شاءالله پیش نیاد برای این شهرستان عزیز به شما میگم ما میگیم سبزوار تاج سر ماست به شما هم افتخار میکنیم.

یکی از مواردی که  امام جمعه محترم و آقای فرماندار گفتند و یه خورده کاری داره که باید زودتر تمام بشه اینکه ان شاءالله فرودگاه سبزوار بین المللی بشود از اینجا بتوننید به همه جا پرواز کنید یه خورده کاری داره ان شاءالله انجام میشه بزودی کارهاش ردیف خواهد شد

اما عزیزان از این موارد زیاده بالاخره جاده و بیمارستان مرکز فرهنگی و آب اینها توی برنامه هست از خبر دولت خواهید شنید من میخوام راجع به یک موضوع مهمتری در رابطه با سازندگی کشور با شما صحبت کنم راه آهن که قراره متصل بشه بالاخره کار شروع شده یه خورده بودجه  کم داره بودجه شم میدیم فدای یه تار موی جوانان سبزوار گفتن دانشکده دندون پزشکی میخوایم مثل اینکه از دندوناتون خلاصه . . .

فریاد جمعیت : احمدی دوستت داریم

من هم شما رو دوست دارم به تک تک شما از صمیم دل عشق می ورزم گفتن دانشکده دندون پزشکی ... آقا قدر دندوناتونو بدونید سالم

الان دانشگاه دایر شده فعاله درسته پرسش از فرماندار آقا چند تا دانشکده داره دانشگاه اینجا ؟

چهار تا دانشکده داره

دانشکده دندون پزشکی میخواین؟

دانشکده میخواین چکار کنید همه تون میخواین دندون پزشک بشین اونجا ! خدا به داد دندونای ما برسه!

بسیار خب به خانم دستجردی میگم بیاد اینجا کاراشو انجام بده

 فریاد جمعیت : احمدی دوستت داریم

مخلص شمائیم

یه پتروشیمی برای شما تصویب شده مقدماتش آماده شد من همین جا از آقای استاندار و اون کسایی که پروژه رو دانبال میکنن  بیان که وامشو از صندوق توسعه ملی بگیرند ان شاء الله که این پتروشیمی رو برپا کنند هم جونا برن سر کار هم ثروت شهرستان بالا بره

گفتن کمربندی میخوایم و اینا بالاخره انجام میشه اجازه بدین من از فرصت استفاده کنم یه موضوع مهمتری رو با شما در میان بذارم اونم بحث پایه ساختن پایه آبادانی است

عزیزان من اگر ما همه جای کشور را بکنیم اتوبان راه آهن ساختمان مرکز فرهنگی  مصلی هم اینا دانشکده دانشگاه آخر کا ر اونی که کشور را جلو میبرد عبارتست از تولید کار و ایجاد اشتغال برای جوانان

ما مصمم ایم ان شاء الله  همه توان خودمونو بیاریم توی میدون اصل تولید در دو بخش است بخش صنعت و معدن و بخش کشاورزی شهرستان شما سبزوار عزیز هم از استعداد کشاورزی بسیار مطلوبی برخودار است هم استعداد صنعتی شدن ما میخوایم یه قول و قراری باهم بگذاریم با جونای عزیز ان شاء الله  یه کار رو کلید بزنیم که هم کشاورزی و صنعت شهرستان پیشرفت کند و هم جونای عزیز ما شغل شرافت مندانه خودشونو پیدا کنن

دعوت از استاندار و فرماندار به جلو تریبون

خربزه هندوانه فلفل . . .

فلفل اصلی اینجاس  مردم سبزوار یک پارچه شور و ایمان و حرکت و انقلاب هستند .

بذار قولا رو با هم بذاریم امسال دولت ( شعا ر جمعیت )

اجازه بده امسال دولت تصمیم گرفته است تولید کشاورزی رو بیش از گذشته و گسترده تر مورد حمایت قرار بده در یک بخش بنا بر این شده در کل کشور دومیلیون هکتار زمین به زمین های کشاورزی اضافه بشود سهم استانها معلومه اجازه بدین برای اینکه کشاورزی رو درست کنیم اول زمین میخواد دو آب میخواد سوم پول میخواد که صرف زمین بشه تا آباد بشود اما زمین الحمد الله شکر خدا شما دارید دولت در یک مصوبه انقلابی در اسفند ماه همه اختیارات زمین منابع طبیعی واگذاری اینها رو به آقای استاندار تفویذ کرده یعنی آقای استاندار اگر نوشتند 50 هکتار از این جا در اختیار این 5 تا جوون قرار بدیم آباد کنن دیگه تموم دیگه رئیس جمهور شما نمیتونه دستور آقای استاندارو عوض کنه

اما آب بالاخره کشور ما  کم آبه

 اما عزیزان من مردم خوب و هوشمند سبزوار آیا ما بین خود و خدا از همین آب کم درست استفاده میکنیم  ؟

جواب حضار

ما اگر شیوه آبیاری رو عوض کنیم مصرف آب به یک چهارم یک سوم یک پنجم کاهش پیدا میکنه آقای فرماندار چند هکتار زمین کشاورزی آبی دارین شما الان

300 هزار هکتار زمینی دارین که الان آبی کشت میشه  بعضی قناتا خشک شده بعضیا کم آب شده مشکل آب هست اگر عنایت کنید

اگر باه م دست به دست هم بدیم همت کنیم این 300 هزار و آبیاریشو بیاریم آبیاری تحت فشار من نمیگم بشه یک پنجم یک سوم فقط یک سومش صرفه جویی بشود معناش اینه که میتونید 100 هزار هکتار به زمین های آبی اضافه کنیم بین خود و خدا اگر 100 هزار هکتار زمین به زمینای کشاورزی اضافه بشود توی سبزوار یک جوان بیکار پیدا میشود؟

5 نفر 10 نفر جوان جمع بشن بگیم این 10 هکتار زمین و آب در اختیارشما  اما ممکنه کشاورزا بگن آق ما میخوایم آبیاری تحت فشار بیاریم اما وسعمان نمیرسه قوت مالیمان نمی رسد ما میگیم حرفتون درست دولت به هر کشاورزی که بخواهد از سیستم آبیاری جدید استفاده کند 85 درصد خرجش را به صورت کمک بلاعوض می پردازد.

خلاصه بودجه خوبی رو ما به استان دادیم من شنیدم سبزواریها در تعویض شیوه آبیاری پشقدم و پشگام بودن من میخوام از طرف خودم یه تعهد بدم آقای استاندار ما بودجه امسال شما رو دوبرابر میکنیم شما هم قول بده بودجه سبزوار رو دوبرابر کنی؟

ممکنه جونا بگن بسیار خب حالا شما زمین دادین آب هم دادین ما که ثروتی نداریم بالاخره یک منبع اولیه لازم است ما در دولت تصمیم گرفتیم با مصوبه مجلس محترم در اسفند ماه 3300میلیارد تومن پول از طرف دولت گذاشتیم توی صندوق بانک کشاروزی گفتیم آقا اینو دست نزن 3300تا هم خودت بذار روش میشه 6600 میلیارد تومن این تقسیم بندی شده است در کل کشور در مرحله اول 400 میلیارد تومن اومده توی حساب استان  سهم شهرستانم اومده توی حساب کشاورزی سهم شما بیست میلیارده به محض اینکه قانون بودجه رو مجلس محترم به ما بده ما قسط دوم 400 میلیارد دوم را خواهم داد

زمین آب یارانه آبیاری وام برای شروع کشاورزی

آقای استاندار اگر شما در حضور مردم

فریاد مردم: روداب روداب

صبر کن به سد روداب هم میرسیم . . . مطالعش شده ان شاءالله در دولت تصویب میشه و اجرا میشه!

آقا میخوایم یه قرارداد سه جانبه ببندیم یک طرفش ما آقای استاندار مردم و جونای عزیز سبزوار ما کارمونو انجام دادیم اختیاراتو دادیم پولم فرستادیم آمادس جناب آقای استاندار جنابعالی تعهد میدین که هر کدوم از جونا خواستن کار کنن دامداری مرغداری کشاورزی فوری زمین و وام رودر اختیارشون قرار بدین!

اما جونای عزیز کشور با کاغذ و پشت میز نشینی آباد نمیشه کشور با کشاورزی علمی صنعت علمی کار تولید پیشرفت می کند

من از جونا میپرسم موفقن من این قرارداد سه جانبه رو امضاء کنم یا نه

جواب بله جمعیت

وقتی ما میگیم آقا به خدا میشه  یه عده نشستن گوشه و کنار همش میگن نمیشه میگیم آقا صنعت درست کنیم میگن نمی شود کشاورزی درست کنیم نمی شود همش نمی شود نمیشود من از شما میپرسم میشود یا نمی شود

جمعیت : می شود

اونها جونای ما رو باور ندارند شما جونا می توانید یا نمی توانید

می توانیم

اگر آماده اید با همت شما ان شاءالله سبزوار رو بر بام ایران بنشانیم صلواتی بر محمد و آل محمد ختم کن.

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۵:۱۱
محمد برزوئی

قبل از اینکه درمورد شیشه صحبت کنیم بهتر است بصورت خلاصه اشاره ای به نحوه کار مغز و سیستم اعصاب مرکزی داشته باشیم.

 در سیستم اعصاب مرکزی،  سلولها یا رشته های عصبی بصورت مستقم به هم متصل نیستند. بلکه بین انتهای سلول قبلی با ابتدای سلول بعدی فضای بسیار کوچکی وجود دارد که به این فضا در اصطلاح پزشکی سیناپس می گویند.

 برای اینکه یک سلول عصبی بتواند پیامی را به سلول دیگر انتقال دهد باید از انتهای خود ماده ای به داخل این فضای کوچک ترشح کند.( به این ماده در اصطلاح پزشکی نوروترنسمیتر می گویند) این ماده بر روی گیرندهایی که در ابتدای سلول بعدی قرار دارند می نشیند و به این ترتیب پیام منتقل می شود.  در سیستم عصبی نوروترنسمیترهای زیادی وجود دارند که ترشح هرکدام منجر به علایم خاصی می شود.

 دوپامین و سروتونین دو نوروترنسمیتری عمده ای هستند که سوء مصرف شیشه یا مواد محرک باعث افزایش ترشح آنها در مغز می گردد و اختلال در نسبت ترشح آنها  در ایجاد بیماری هایی مانند افسردگی یا دوقطبی نقش اساسی را بازی می کند.

و اما داستان شیشه.....

شیشه ای که در حال حاضر در بازار قاچاق مواد محرک ایران وجود دارد  بیشتر بصورت کریستال های ریز ( مانند شکر)  است که در تکه های کوچک یک لوله پلاستیکی ( نی نوشابه) جاسازی شده و سر و ته آن بسته می شود. این ماده به شکل های دیگری از جمله بلور های شفاف و تیز و.... نیز عرض می شود.

 قاچاقچیان مواد با این شعار که: شیشه حاوی مورفین نیست پس اعتیاد آور نیست مصرف آنرا تبلیغ می کنند و متاسفانه بسیاری از افراد ناآگاه خواسته یا ناخواسته در دام این ماده محرک گرفتار می شوند.

 واقعیت اینست که شیشه یک ماده محرک بسیار اعتیاد آور است بطوریکه در بسیاری از مقالات پزشکی قدرت اعتیاد زایی آنرا بیشتر از مواد محرکی مانند کوکائین می دانند.

بخاطر داشته باشیم که در حال حاضر درمان اعتیاد به شیشه و مواد محرک مشکل ترین درمان در زمینه درمان  سوء مصرف مواد است.

این ماده به چهار صورت کشیدنی، استفاده از طریق بینی، خوردنی یا تزریق ممکن است مورد سوء مصرف قرار گیرد. برای کشیدن آن از پایپی شیشه ای که مخصوص اینکار است، لامپ، چراغ خودرو و .... استفاده می کنند.

شیشه از ترکبات آمفتامین یا مت آمفتامین در آزمایشگاههای غیر قانونی ساخته می شود. قرص اکستاسی نیز از ترکیبات همین مواد است. شیشه در حقیقت هیدروکلراید مت آمفتامین است که علاوه بر شیشه به آن آیس یا کریستال هم گفته می شود. البته در استانهای شرقی کشور به کراک هم کریستال می گویند!

سوء مصرف شیشه ترشح دوپامین، سروتونین و نور اپی نفرین را در سیناپسهای عصبی در مغز به شدت افزاش می دهد و منجر به تحریک سلولهای مغز  می شود. شخصی که به سوء مصرف شیشه روی می آورد در ابتدا علایم بسیار خوبی را تجربه می کند.

در ابتدا سوء مصرف شیشه باعث می شود که تجربه های لذت بخش با شدت بیشتری احساس شوند. فرضا اگر شما از شنیدن یک موسیقی لذت می برید و محو آن می شوید شخصی که ماده محرک استفاده کرده است بر روی نت های آن موسیقی پا می گذارد و همراه با آن به پرواز در می آید!! 

 قدرت تمرکز و اعتماد به نفس در چنین فردی به شدت بالا می رود، خطر را از خود دور می داند. ( به قول معروف دل و جراتش زیاد می شو د) حال تصور کنید چنین فردی در حال رانندگی چه وضعیتی خواهد داشت! بخاطر جرات زیاد فاصله ایمن را در نظر نمی گیرد. با سرعت زیاد از یک وجب جا سبقت گرفته، جاده را محیط خطرناکی برای خود و دیگران می کند! معمولا این افراد توسط پلیس دستگیر می شوند. اگر هم تصادف کنند تصادف های مرگباری خواهند داشت.

 بسیار مهربان و صمیمی می شوند! خلاقیتشان زیاد می شود! شخصی که تا دیروز نمی توانست یک خط شعر حفظ کند شاعر می شود و شعر می گوید! بسیار دست و دلباز می شوند بطوریکه براحتی می توان از آنها پول یا چک گرفت! پس احتمال سوء استفاده مالی از این افراد وجود دارد!

در ابتدا حتی ممکن است وضعیت اقتصادی این افراد بهتر شود! این درست مانند آنست که بیمار وامی با بهره زیاد به خودش می دهد و احساس می کند ثروتمند شده است ولی وقتی این وام را پس می دهد بشدت فقیر و بی چیز می شود!

مصرف حتی مقدار کم شیشه منجر به بی خوابی می شود: شب تا صبح نمی خوابد دایم در حال عوض کردن کانال تلویزیون  یا گوش کردن موسیقی است! بی قرار می شود و یک جا دوام نمی آورد! اشتها به شدت کاهش پیدا می کند! یکی از مواردی که اطرافیان به شخص مشکوک می شوند کاهش وزن شدید و کم خوابی است!

 با مصرف زیاد؛ تنفس و ضربان قلب افزایش یافته،  طپش قلب پیدا می کنند. فشار خون  و دمای بدنشان بالا می رود و احساس گرما می کنند پس زیاد آب می خورند!  ضربان قلب نامنظم می شود. بشدت تحریک پذیر و پرخاشگر  می شوند و ممکن است دست به هر خشونتی بزنند. اضطراب، گیجی، لرزش اندامها،  تشنج و در نهایت ایست قلبی و مرگ هم از دیگر عوارض سوء مصرف شیشه است.

سوء مصرف طولانی مدت شیشه منجر به ایجاد بدبینی شدید، خشونت، کاهش شدید  حافظه، توهم های شنوایی و بینایی، سایکوز ( جنون آنی ) و بسیاری اختلالات عصبی دیگر  و در نهایت مرگ می شود. اینها توهم های جالبی هم دارند! ممکن است رنگ ها را بشنوند و صداها را ببینند!

متاسفانه شیشه شخص را در وضعیتی قرار می دهد که تمایل به درمان ندارد و شاید این مصیبت بار ترین تاثیر شیشه بر مغز باشد که درمان و پیگیری این افراد را مشکل کرده است!

به علت ترشح زیاد نوروترنسمیتر ها، بعداز اندک زمانی انتهای اعصاب مغز تحلیل رفته و مغز نمی تواند روند طبیعی خود را داشته باشد و بیمار  نه اینکه علایم خوبی تجربه نمی کند بلکه فقط بخاطر ترس از عوارض ترک شیشه که مربوط به کارکرد ضعیف مغز است اقدام به سوء مصرف آن می نماید!

بخاطر داشته باشیم که اعتیاد به مواد در هر نوع آن که باشد در ابتدا با تجربه های بسیار لذت بخشی همراه است بصورتی که شخص اعتقاد پیدا  می کند  که می تواند بصورت کنترل شده مواد را مورد سوء مصرف قرار داده و از تجربه های لذت بخش آن برخوردار شود! غافل از اینکه ثابت شده است که مصرف حتی مقدار کم مواد مخدر یا محرک ساختمان مغز و کارکرد آنرا بطور هم زمان تغییر می دهد که صحبت در مورد آن از حوصله این بحث خارج است.

همچنان که گفته شد در حال حاضر درمان مواد محرک از جمله شیشه از مشکل ترین درمان های سوء مصرف مواد است که توسط یک تیم مجرب صورت می گیرد. برای درمان،  بر اساس مدت، مقدار، نوع و روش مصرف ممکن است فرد نیاز به درمان دارویی یا بصورت بستری و یا بصورت سرپایی داشته باشد. بعد از آن اختلالات روانپزشکی بیمار باید توسط روانپزشک آشنا به درمان سوء مصرف مواد مورد بررسی و درمان قرار گیرد و بدنبال آن یا هم زمان آموزش خانواده، آموزش مهارت های بهبودی اولیه و پیشگیری از بازگشت و رفتار درمانی انجام شود.

دکتر سعید کفراشی

منبع: کلینیک تخصصی ترک اعتیاد آینده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۶:۱۷
محمد برزوئی

"ریاست محترم جمهور به سبزوار خوش آمدید"

روداب - ریاست جمهوری

جهت استماع سخنان ریاست جمهوری در استادیوم شهید مظهری سبزوار و شرکت در مراسم استقبال سرویس ایاب و ذهاب  ساعت14 روز یکشنبه ۲۴ ادیبهشت در میدان امام خمینی روداب مهیا می باشد.

به امید دیدار شما

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۲۷
محمد برزوئی
یکی از مهمترین محصولات زراعی در سطح بخش روداب جو می باشد. این محصول بیشترین سطح زیر کاشت در بخش روداب را از آن خود نموده است.

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۶:۴۰
محمد برزوئی




می توانید نظرات و پیشنهادات خود را جهت ارتقاء شهر با شورا در میان بگذارید .


برای ثبت نظر کلیک نمائید



پنجشنبه 16 خرداد1392 ساعت: 8:36 توسط:امیر علی
بله اما به دلایل سیاسی از بالا منع شده
و وقتی یک مسئول تلاش میکنه مسئول رده بالایی رو دعوت کنه تا به روداب بیادمردم به عوض اینکه به اون هجوم بیارند و خواسته هاشون رو مطرح کنند از اونا فاصله میگیرن و حتی برا صحبت کردنش هم تامل نمیکنند نمونش یکی از روزهای قدس که پس از راهپیمایی برای گوش کردن سخنان اون مسئول دعوت شده حتی صبر هم نکردن




نویسنده: مدئیان رفاقت

سلام متشکریم از سپهرعزیزمون که مطلب خیلی قشنگی رواشاره کردندولی متاسفانه عزیزان مایل نیستندبه مسائل رسیدگی کننداقای لطف ابادی ازشماتقاضا داریم که به مسائل شهرکه عزیزان زحمت میکشندودراختیارشماقرارمیدهندرسیدگی فرمائیدضمنادرزمان شهردارقبلی نامه ای ازطرف استانداری فکس شده بوددرباب اینکه هیچ یک ازعزیزان اتشنشان چون دوره دیدندنمی توان به عنوان نیروی ثابت شهرداری فعالیت کنندولی متأسفانه اقایی نامه راازشهرداروقت مخفی کرددرباب اطلاع.


توسط:شهروند

باید از شورا و شهرداری روداب به جهت تزیین شهر روداب در اعیاد شعبانیه نهایت وکمال تشکر را به جا آورد بابا دست مریزاد میلاد دو امام بزرگوار وابوالفضل ع وحضرت علی اکبر گذشت دریغ از نصب یک چراغ یا پرچم وبنر برپایی جشن که دیگه جای خود دارد

واقعا که مسئولین در این زمینه هیچ حرکتی انجام نمیدن

یکشنبه 11 تیر1391 ساعت: 22:15

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۴:۲۴
محمد برزوئی

روز مادر مبارکباد - روداب
شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها در ابعاد گونه گون قابل بررسى است.
در هر مرحله از مراحل زندگى وى, لایه ها و درسهاى بزرگى نهفته است و با کالبدشکافى و موشکافیهاى عمیق, مى توان درسهاى بزرگى آموخت و باید هم آموخت.
یکى از ابعاد زندگى فاطمه حضرت زهرا سلام الله علیها که خیلى درخشان و دلنواز است, ((بعد تربیتى)) زندگى حضرت است.
سیره علمى و عملى حضرت زهرا سلام الله علیها در امور تربیتى, چیزى نیست که بتوان ظرافتها و لطافتهاى آن را به قلم آورد و یا اینکه در یک مقال و مقاله بتوان ترسیم کرد.
سیره علمى, تا به مرحله عمل نرسد و عملى نگردد, فایده چندانى ببار نمىآورد. از سیره عملى حضرت زهرا سلام الله علیها در امر تربیت, سخن بگوئیم, وى را ((بانو و کوثر بیکران)) و     ((مادر محبت)) معرفى کنیم; ولى خودمان در میدان عمل, بى عارى و بى پروایى بکنیم, آیا چنین کارى شایسته است؟

زمزمه هاى تربیتى حضرت زهرا سلام الله علیها
زلالتر از آب زمزم:
وارهیده از جهان عاریه
ساکن گلزار و ((عینٌ جاریه))

آوازه و آرزوهاى مادر, به ((تربیت)) پیوند خورده است.
در حقیقت, مادر ((پیش مرگ و سر پیشاهنگ)), امر تربیت است و از جمله دل مشغولیها و دلجوئیهاى دیرینه وى تربیت فرزند در ابعاد گونه گون زندگى است.
از دیدگاه اسلام, ((تربیت اسلامى)), خدایى ترین مسئله اى است که یک مادر دانا با آن مواجه است.
اسلام دین ((تربیت محور)) است و در این راستا مردان و زنان بزرگى را با ((چراغ هدایت)), جهت ایصال الى المطلوب و ارائه طریق به سوى بشریت فرستاده است.
مولانا در همین راستا راست گفت:

کلکم راع نبى چون راعى است
خلق مانند رمه او ساعى است
از رمه چوپان نترسد در نبرد
لیکشان حافظ بود از گرم و سرد

ادامه مطلب را بخوانید...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۴:۴۷
محمد برزوئی