روداب

روداب

روداب

روداب

باید تحلیل داشت !

شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۳۰ ق.ظ

سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مد ظله العالی:

 پایگاه اطلاع رسانی بخش و شهر رودابدر جنگ صفین لشکر معاویه نزدیک به شکست خوردن شد؛ چیزى نمانده بود که بکلى منهدم و منهزم شود. حیله‌اى که براى نجات خودشان اندیشیدند، این بود که قرآنها را بر روى نیزه‌ها کنند و بیاورند وسط میدان. ورقه‌هاى قرآن را سر نیزه کردند، آوردند وسط میدان، با این معنا که قرآن بین ما و شما حکم باشد. گفتند بیائید هرچه قرآن میگوید، بر طبق آن عمل کنیم. خوب، کار عوام‌پسند قشنگى بود. یک عده‌اى که بعدها خوارج شدند و روى امیرالمؤمنین شمشیر کشیدند، از میان لشکر امیرالمؤمنین نگاه کردند، گفتند این که حرف خوبى است؛ اینها که حرف بدى نمیزنند؛ میگویند بیائیم قرآن را حکم کنیم. ببینید، اینجا فریب خوردن است؛ اینجا لغزیدن به خاطر این است که انسان زیر پایش را نگاه نمیکند. هیچ کس انسان را نمیبخشد اگر بلغزد، به خاطر اینکه زیر پایش را نگاه نکرده، پوست خربزه را زیر پاى خودش ندیده. آنها نگاه نکردند. آنها اگر میخواستند حقیقت را بفهمند، حقیقت جلوى چشمشان بود. این کسى که دارد دعوت میکند و میگوید بیائید به حکمیت قرآن تن بدهیم و رضایت بدهیم، کسى است که دارد با امام منتخبِ مفترض‌الطاعه میجنگد! او چطور به قرآن معتقد است؟ امیرالمؤمنین على‌بن‌ابى‌طالب غیر از اینکه از نظر ما از طرف پیغمبر منصوص و منصوب بود، اما آن کسانى هم که این را قبول نداشتند، این مسئله را قبول داشتند که آن روز بعد از خلیفه‌ى سوم، همه‌ى مردم با او بیعت کردند، خلافت او را قبول کردند؛ شد امام، شد حاکم مفترض‌الطاعه‌ى جامعه‌ى اسلامى. هر کس با او میجنگید، روى او شمشیر میکشید، وظیفه‌ى همه‌ى مسلمانها بود که با او مقابله کنند. خوب، اگر این کسى که قرآن را سر نیزه کرده، حقیقتاً به قرآن معتقد است، قرآن میگوید که تو چرا با على میجنگى. اگر واقعاً به قرآن معتقد است، باید دستهایش را بالا ببرد، بگوید آقا من نمیجنگم؛ شمشیرش را بیندازد. این را باید میدیدند، باید میفهمیدند. این مطلب مشکلى بود؟ این معضلى بود که نشود فهمید؟ کوتاهى کردند. این میشود بى‌بصیرتى. اگر اندکى تدبر و تأمل میکردند، این حقیقت را میفهمیدند؛ چون اینها خودشان در مدینه اصحاب امیرالمؤمنین بودند؛ دیده بودند که در قتل عثمان، عوامل و دستیاران خود معاویه مؤثر بودند؛ آنها کمک کردند به کشته شدن عثمان؛ در عین حال پیراهن عثمان را به عنوان خونخواهى بلند کردند. آنها خودشان این کار را کردند، مقصر خودشان بودند، اما دنبال مقصر میگشتند. ببینید، این بى‌بصیرتى ناشى از بى‌دقتى است؛ ناشى از نگاه نکردن است؛ ناشى از چشم بستن بر روى یک حقیقت واضح است.
دیدار دانشجویان و جوانان استان قم ۱۳۸۹/۰۸/۰۴
 پایگاه اطلاع رسانی بخش و شهر رودابتحلیل سیاسى به شکل صحیح و پروراننده‌ى ذهن، چیز بسیار مهمى است؛ ذهن باید پرورانده بشود.

دوران دشوار هر انقلابى، آن دورانى است که حق و باطل در آن ممزوج بشود. ببینید امیرالمؤمنین از این مى‌نالد: «ولکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنا لک یستولى الشّیطان على اولیائه»(۱۰). در دوران پیامبر، این‌طورى نبود. در دوران پیامبر، صفوف، صفوف صریح و روشنى بود. آن طرف، کفار و مشرکان و اهل مکه بودند؛ کسانى بودند که یکى‌یکى مهاجرین از اینها خاطره داشتند: او من را در فلان تاریخ زد، او من را زندانى کرد، او اموال من را غارت کرد؛ بنابراین شبهه‌یى نبود. یهود بودند؛ توطئه‌گرانى که همه‌ى اهل مدینه - از مهاجر و انصار - با توطئه‌هاى آنها آشنا بودند. جنگ بنى‌قریظه اتفاق افتاد، پیامبر دستور داد عده‌ى کثیرى آدم را سر بریدند؛ خم به ابروى کسى نیامد و هیچ‌کس نگفت چرا؛ چون صحنه، صحنه‌ى روشنى بود؛ غبارى در صحنه نبود. این‌طور جایى، جنگ آسان است؛ حفظ ایمان هم آسان است. اما در دوران امیرالمؤمنین، چه کسانى در مقابل على(ع) قرار گرفتند؟ خیال مى‌کنید شوخى است؟ خیال مى‌کنید آسان بود که «عبداللَّه‌بن‌مسعود»، صحابى به این بزرگى - بنا به نقل عده‌یى - جزو پابندهاى به ولایت امیرالمؤمنین نماند و جزو منحرفان به حساب آمد؟ همین «ربیع‌بن‌خثیم» و آنهایى که در جنگ صفین آمدند گفتند ما از این قتال ناراحتیم، اجازه بده به مرزها برویم و در جنگ وارد نشویم، در روایت دارد که «من اصحاب عبداللَّه‌بن‌مسعود»(۱۱)! این‌جاست که قضیه سخت است.

وقتى غبار غلیظتر مى‌گردد، مى‌شود دوران امام حسن؛ و شما مى‌بینید که چه اتفاقى افتاد. باز در دوران امیرالمؤمنین، قدرى غبار رقیقتر بود؛ کسانى مثل عمار یاسر - آن افشاگر بزرگ دستگاه امیرالمؤمنین - بودند. هرجا حادثه‌یى اتفاق مى‌افتاد، عمار یاسر و بزرگانى از صحابه‌ى پیامبر بودند که مى‌رفتند حرف مى‌زدند، توجیه مى‌کردند و لااقل براى عده‌یى غبارها زدوده مى‌شد؛ اما در دوران امام حسن، همان هم نبود. در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیرصریح، جنگ با کسانى که مى‌توانند شعارها را بر هدفهاى خودشان منطبق کنند، بسیار بسیار دشوار است؛ باید هوشیار بود.
البته بحمداللَّه ما هنوز در چنان دورانى نیستیم. هنوز صفوف روشن است؛ هنوز خیلى از اصول و حقایق، واضح و نمایان است؛ اما مطمئن نباشید که همیشه این‌گونه خواهد بود. شما باید آگاه باشید. شما باید چشم بصیرت داشته باشید. شما باید بدانید بازویتان در اختیار خداست یا نه. این، بصیرت مى‌خواهد؛ این را دست کم نگیرید.
من یک وقت در دوران زندگى تقریباً پنجساله‌ى حکومت امیرالمؤمنین(علیه الصّلاةوالسّلام) و آنچه که پیش آمد، مطالعات وسیعى داشتم. آنچه من توانستم به عنوان جمع‌بندى به دست بیاورم، این است که «تحلیل سیاسى» ضعیف بود. البته در درجه‌ى بعد، عوامل دیگرى هم بود؛ اما مهمترین مسأله این بود. والّا خیلى از مردم هنوز مؤمن بودند؛ اما مؤمنانه در پاى هودج ام‌المؤمنین در مقابل على(علیه‌السّلام) جنگیدند و کشته شدند! بنابراین، تحلیل غلط بود.
موضع خود را شناختن و در آن قرار گرفتن، هوشیارى سیاسى، شم سیاسى و قدرت تحلیل سیاسى 
- البته به دور از ورود در دسته‌بندیهاى سیاسى - خودش یکى از آن خطوط ظریفى است که من در پیام هم به شما عرض کردم؛ امام هم که مکرر در مکرر فرموده بودند.
دیدار جمعی از فرماندهان سپاه ۱۳۷۰/۰۶/۲۷

khamenei.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۰۳
محمد برزوئی

روداب

نظرات  (۱)

۰۳ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۴۸ سید یوسف آزاد
با سلام به جناب آقای برزوئی عزیز و فرهیخته : انشالله به زودی در قسمت شهرستان های سبزوار بزرگ جسارت کرده و بخش رودآب را به عنوان شهرستان آینده به طور کامل مورد بررسی قرار خواهم داد. البته منطقه شکار ممنوع و غار پروند به عنوان مناطق اکوتوریستی قبلا در اکوتوریسم سبزوار بزرگ معرفی شده ولی چون در اکوتوریسم نمی توان به آثار تاریخی اشاره کرد و تنها مناطق بکر و طبیعی مد نظر می باشد با محدودیت هایی از این دست روبرو هستم. البته پوشش گیاهی بخش رودآب هم جای مطالعه فراوان دارد که در حال گرد آوری مطالب تکمیلی در این زمینه می باشم ، که به محض آماده شدن درج خواهد شد. با تشکر از هدایت و راهنمایی شما : سید یوسف آزاد

پاسخ:
پاسخ:
سلام علیکم ، ضمن آرزوی موفقیت منتظر تکمیل مطالب اکوتوریسم روداب هستیم با تشکر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی