روداب

روداب

روداب

روداب

قیمت ملک

شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۱، ۰۶:۰۷ ب.ظ
شقیق بلخى از عرفاى قرن دوم هجرى و معاصر هارون الرشید، خلیفه مقتدر عباسى است . از مهم‏ترین تعالیم او به شاگردانش، توکل بود.

نقل است که چون شقیق بلخى، قصد کعبه کرد و به بغداد رسید، هارون الرشید، او را نزد خود خواند. چون شقیق به نزد هارون آمد، هارون گفت: تو شقیق زاهدى؟ گفت: شقیق، منم، اما زاهد نیستم. 
- مرا پندى ده!
- اگر در بیابان تشنه شوى، چنانکه به هلاکت نزدیک باشى، و آن ساعت، آب بیابى، آن را به چند دینار مى‏خرى؟ 
- به هر چند که فروشنده، بخواهد. 
- اگر نفروشد مگر به نیمى از سلطنت تو، چه خواهى کرد؟ 
- نیمى از ملک خود را به او مى‏دهم و آب را از او مى‏گیرم تا در بیابان، بر اثر تشنگى نمیرم . 
- اگر تو آن آب بخورى، ولى نتوانى آن را دفع کنى، چه خواهى کرد؟ 
- همه اطبا را از هر گوشه مملکتم، جمع مى‏کنم تا مرا درمان کنند. 
- اگر طبیبان نتوانستند، مگر طبیبى که دستمزدش، نیمى از سلطنت تو باشد، چه خواهى کرد؟ 
- براى آن که از مرگ، رهایى یابم، نیمى از ملک خود را به او مى‏دهم تا مرا درمان کند. 
-اى هارون!پس چه مى‏نازى به ملکى که قیمتش یک شربت آب است که بخورى و از تو بیرون آید؟ 
هارون، بگریست و شقیق را گرامى داشت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۵/۰۷
محمد برزوئی

روداب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی