روداب

روداب

روداب

روداب

الاجل

چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۸۹، ۰۴:۴۵ ب.ظ

 

1-  الأجل محتوم، و الرّزق مقسوم، فلا یغمّنّ أحدکم إبطاؤه، فإنّ الحرص لا یقدّمه، و العفاف لا یؤخّره، و المؤمن بالتّحمّل (بالتّجمّل) خلیق 2086.

2-  أصدق شی‏ء الأجل 2845.

3-  أقرب شی‏ء الأجل 2920.

4-  صدق الأجل یفصح (یفضح) کذب الأمل 5877.

5-  فی کلّ لحظة أجل 6457.

6-  قد غاب عن قلوبکم ذکر الآجال، و حضرتکم کواذب الآمال 6686. مرگ 1-  مرگ حتمى، و روزى قسمت شده است، پس البته کندى آن فردى از شما را محزون نسازد، زیرا حرص، آن را پیش نینداخته، و عفت و پاکدامنى آن واپس نمى‏اندازد، و فرد با ایمان به تحمل کردن سزاوارتر است.

2-  راست‏ترین چیز مرگ است.

3-  نزدیکترین چیز مرگ است (نزدیکتر بودن آن از جهت حتمى رسیدن آنست، گر چه مدّت رسیدن آن طولانى باشد، چنانکه در آرزو که آدمى به آن نمى‏رسد تعبیر بدورى از آن مى‏شود.

4-  راستى اجل یا اجل صادق بیان یا رسوا مى‏کند کذب امید یا امید دروغ را (یعنى بطلان آن را ظاهر مى‏سازد).

5-  در هر نگاه کردنى اجلى است (پس باید در تدارک توشه آن پرداخت).

6-  در حقیقت از دلهاى شما یاد مرگ‏ها پنهان شده، و دروغهاى امیدها شما را حاضر گشته است.

 7-  قد ذهب عن قلوبکم صدق الأجل، و غلبکم غرور الأمل 6687.

8-  من راقب أجله اغتنم مهله 8443.

9-  من دنى منه أجله لم تعنه (لم تغنه) حیله 8829.

10-  من الآجال انقضاء السّاعات 9249.

11-  ما عسى أن یکون بقاء من له یوم لا یعدوه و طالب حثیث من أجله یحدوه 9696.

12-  عند حضور الآجال، تظهر خیبة الآمال 6208.

13-  عند هجوم الآجال تفتضح الأمانی و الآمال 6209.

14-  کلّ آت قریب 6856. 7-  در حقیقت از دلهاى شما راستى مرگ رفته، و بر شما فریب امید غلبه کرد است.

8-  هر که مراقب و نگهبان اجل خود باشد، مهلت و فرصت را غنیمت شمرد.

9-  هر که مرگش نزدیک گردد (و مدت عمرش بسر آید) چاره‏هایش او را بى نیاز ننموده و یا یارى نخواهد نمود (بنا بر این هر چه بکوشد بیفائده است).

10-  از جمله اجلهاست گذشتن ساعت‏ها (که از عمر مى‏گذرد و آدمى باید قدر آن را بداند).

11-  چه نزدیک است بقاء کسى که براى او روزیست که از آن درنگذرد، و خواهنده شتابان از اجلش که او را بخواند، (یعنى مرگ سریع و حتمى است که امکان دارد روزى که انسان در آنست آخر عمر او باشد).

12-  هنگام فرا رسیدن اجلها، زیان و یا نومیدى امیدها آشکار مى‏گردد.

13-  هنگام در آمدن اجلها، آرزوها و امیدها رسوا مى‏گردد.

14-  هر آینده‏اى (مانند مرگ و قیامت) نزدیک است

15-  کم من مسوّف بالعمل حتّى هجم علیه الأجل 6954.

16-  کفى بالأجل حارسا 7030.

17-  لکلّ أجل کتاب 7267.

18-  الأجل یصرع 146.

19-  الرّحیل و شیک 149.

20-  الأجل جنّة 161.

21-  الأجل حصن حصین 494.

22-  الآجال تقطع الآمال 578.

23-  الأجل یفضح الأمل 637. 15-  بسا از کسى که عمل را تأخیر انداخته تا بر او اجل وارد شده است (و بالأخره نتوانسته بواسطه پس انداختن و آمدن أجل عمل را انجام دهد).

16-  اجل براى نگهبانى (انسان) کفایت مى‏کند (یعنى تا مرگ انسان نرسد و مدت عمر بسر نیاید محال است که رشته عمر کسى بگسلد).

17-  براى هر اجلى نوشته‏اى باشد (در لوح محفوظ یا غیر آن).

18-  مرگ بر زمین مى‏زند.

19-  کوچ و روانه شدن بسوى آخرت شتابانست.

20-  اجل و رسیدن وقت مرگ سپر (یا بهشت) است (البته براى کسانى که اهل بهشتند).

21-  مدت عمر حصاریست محکم (چنانکه شاعر گوید:

         اگر تیغ عالم بجنبد ز جاى            نبرّد رگى تا نخواهد خداى)

22-  اجلها امیدها را قطع میکند.

23-  رسیدن مرگ امید را رسوا میکند (و روشن مى‏سازد که همه آرزوها پوچ بوده است).                   24-  الأجل حصاد الأمل 638.

25-  إذا حضرت الآجال افتضحت الآمال 4007.

26-  إذا بلغتم نهایة الآمال فاذکروا بغتات الآجال 4008.

27-  آفة الآمال حضور الآجال 3959.

28-  آفة الأمل الأجل 3970.

29-  سوف یأتیک أجلک فأجمل فی الطّلب 5585.

30-  سابقوا الأجل فإنّ النّاس یوشک أن ینقطع بهم الأمل فیرهقهم الأجل 5643.

31-  سابقوا الأجل، و أحسنوا العمل، تسعدوا بالمهل 5644. 24-  اجل درو امید است (یعنى قطع مى‏نماید).

25-  هنگامى که اجلها فرا رسد امیدها رسوا گردد.

26-  هرگاه بنهایت امیدها رسیدید بیاد آورید ناگاه رسیدن‏هاى اجل‏ها را (که پس از آن بسر بلندى و سرکشى اقدام نخواهید کرد).

27-  آفت و فساد امیدها فرا رسیدن اجل‏هاست.

28-  آفت امید اجل است.

29-  بزودى اجل تو مى‏آید، پس در طلب (دنیا یا روزى یا سعادت) نیکوئى را بکار بر.

30-  بر اجل (مرگ) در عمل پیشى گیرید، زیرا که مرگ از مردم دور نبوده، نزدیک است امید از آنها منقطع شود، پس مرگ آنان را فروگیرد یا لاحق شود و برایشان امیدى باقى نماند.

31-  بر مرگ پیشى گیرید، و عمل را نیکو نمائید، تا آنکه در پیش افتادن در خیر نیکبخت شوید، یا سودمند گردید.                 

32-  کلّما قاربت أجلا فأحسن عملا 7195.

33-  لکلّ أجل حضور 7267.

34-  لکلّ امرء یوم لا یعدوه 7307.

35-  لکلّ أحد سائق من أجله یحدوه 7308.

36-  لو ظهرت الآجال لا فتضحت الآمال 7177.

37-  لو رأیتم الأجل و مسیره لأبغضتم الأمل و غروره 7184.

38-  لو فکّرتم فی قرب الأجل و حضوره لأمرّ عندکم حلو العیش و سروره 7185.

39-  من راقب أجله قصّر أمله 7944. 32-  هر چه باجل نزدیک مى‏شوى پس عمل را نیکو نما.

33-  براى هر اجلى حضورى است (یعنى آخر در رسد نباید از آن غافل ماند).

34-  براى هر مردى (و آدمى) روزیست که از آن تجاوز نمى‏کند (یعنى مدتى دارد که نه جلو افتد و نه عقب).

35-  براى هر کسى کشنده ایست از قبیل اجلش که او را مى‏کشاند و یا براى او حدى مى‏خواند (آدمى را تشبیه بشتر کرده که شتربان براى سرعت او آواز مى‏خواند).

36-  اگر اجلها آشکار مى‏شدند امیدها رسوا مى‏گردیدند، (یعنى معلوم مى‏شد که همه بر باطل بودند).

37-  اگر شما اجل و مسیر آن را مى‏دیدید، هر آینه امید و فریب آن را دشمن مى‏داشتید.

38-  اگر شما در نزدیکى اجل (مرگ) و حاضر شدن آن اندیشه مى‏کردید، هر آینه در نزد شما شیرینى زندگانى و شادمانى آن تلخ مى‏گردید.

39-  هر که مراقب اجلش باشد، امیدش را کوتاه گرداند.                

40-  من استقصر بقائه و أجله قصر رجاؤه و أمله 8821.

41-  من جرى فی عنان أمله عثر بأجله 8822.

42-  ما أقرب الأجل من الأمل 9491.

43-  ما أقطع (أقرب) الأجل للأمل 9493.

44-  ما أنزل الموت منزله من عدّ غدا من أجله 9630.

45-  نعم الدّواء الأجل 9905.

46-  نفس المرء خطاه إلى أجله 9955.

47-  لا جنّة أوقى من الأجل 10613.

48-  لا شی‏ء أصدق من الأجل 10648. 40-  هر که بقاء و مدت عمر خود را کم شمارد، امید و آرزوى او کوتاه باشد.

41-  کسى که در جلو امید خود روان گردد به اجلش برو در افتد.

42-  چه نزدیک کرده است اجل را بامید.

43-  چه برنده کرده اجل را از براى امید.

44-  مرگ را در جایگاه خود فرود نیاورده کسى که فردایش را از اجل خود به حساب آورد، (یعنى انسان باید هر لحظه منتظر مرگ باشد، و یک لحظه اطمینان به نیامدن آن کمال نادانى است، بنا بر این باید مستعد براى آن بود).

45-  خوب دوائى است مرگ (راستى مرگ براى افراد صالح مبتلا بالاترین دواء است).

46-  نفس‏هاى مرد گامهاى اوست بسوى مرگش (یعنى هر نفسى که مى‏کشد یک گام به مرگ نزدیک‏تر مى‏شود).

47-  هیچ سپرى نگهدارنده‏تر از اجل نیست.

48-  هیچ چیزى راست‏تر از اجل و مرگ نیست.                      

49-  إنّکم حصائد الآجال و أغراض الحمام 3822.

50-  رحم اللّه امرأ علم أنّ نفسه خطاه إلى أجله، فبادر عمله، و قصّر أمله 5214.

51-  رحم اللّه امرأ بادر الأجل، و أکذب الأمل، و أخلص العمل 5216.

52-  ربّ أجل تحت أمل 5296.

53-  مع السّاعات تفنى الآجال 9738.

54-  إنّ علىّ من أجلی جنّة حصینة، فإذا جاء یومی انفرجت عنّی و أسلمتنی، فحینئذ لا یطیش السّهم و لا یبرء الکلم 3701. 49-  براستى که شما درو کرده‏هاى اجلها، و نشانه‏هاى مرگید، (تا کى شود ترکش مرگ شما را بخاک سیاه بنشاند).

50-  خداوند رحمت کند مردى را که بداند نفس کشیدن او گامهاى اوست بسوى مرگش، پس در عملش پیشى گرفته، و امید و آرزوى خویش را کوتاه سازد.

51-  خداوند رحمت کند مردى را که بر مرگ پیشى گرفته، و امید و آرزو را دروغ پنداشته، و عمل را خالص گرداند.

52-  بسا اجلى که در تحت امیدى باشد (یعنى در عقب آن امید مرگ باشد، بنا بر این نباید به امید مسرور بود).

53-  با گذشت ساعت‏ها مدت‏هاى عمر سپرى مى‏شود (پس باید قدر عمر را دانست).

54-  براستى که بر من از اجل و مدت عمر من سپرى است محکم (که رشته باریک عمر مرا تیغ عالمى نتوان برید) پس هرگاه روز من بسر آید و اجلم فرا رسد از من گشوده شده و مرا وا مى‏گذارد، پس در آن هنگام تیر از نشانه منحرف نگشته و زخم خوب نمى‏شود.

 

                         گفتارامیرالمؤمنین‏على‏علیه‏السلام، ج 1    ،

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۷/۱۴
محمد برزوئی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی