حاجت هر که در این مــاه بود "حــــج" اما / دل ما را طلب "کــــــرب و بلا" تسکین است...
وقتی پا میگذاری در سیل خروشان جمعیت مشتاقان به کربلا ، می
گویی خدای من ، چرا جا ماندم از این غافله عشق.فریادی از عمق جان سر میدهی ، حسرت صحنه ای را میخوری که از پیرمردی در مسیر سوال شد چند سال است این مسیر را پیاده می آیی؟
در جواب گفت: به این کار نداشته باش که من چند بار آمده ام ، فقط از حسین(ع) خواستم 40
اربعین زنده باشم و درک کنم حضورش را که وقتی سلام می دهم جواب سلامم را بشنوم.
به تمام برادران عرضم این است یک بار پیاده آمدن در این راه خالی از لطف نیست. تمام کسانی که سالهای قبل مشرف شده اند ، مُبَلِغی بوده اند برای اطرافیان و دوستانشان که امسال عاشقان بیشتری به کربلای معلی مشرف شوند.
زیارت امام حسین(ع) هر چه باخستگی و سختی آمیخته میگردد و مخصوصاً با پای پیاده ، گویی مزه ای دو چندان دارد و اینجاست که پا و دل با هم ارتباط پیدا می کنند! در طول مسیر هنگامی که پاهایمان خسته یا حتی در مواردی جراحتی کوچک پیدا می کند ، کافیست برای آماده شدن دل ، کمی مرغ دل را پرواز دهی. به وضوح کاروانی را خواهی دید که از کربلا به سوی شام به اسیری می روند و وقتی نگاهت را به طرفین بر میگردانی و می بینی اینچنین با عزت در حال راه رفتنی و اینچنین از تو پذیرایی می شود ، مطمئناً با خود می گویی این کجا و آن کجا؟
اینجاست که آدمی می گوید: لایوم کیومک یا اباعبدالله.